چقدر آب برای یک محصول نیاز است؟!
سالیان بسیاری است که به موازات سوءتدبیرها در استفاده منطقی و بهینه از منابع محدود آب و بیبرنامگی در نگاه به آینده برای مصارف کشاورزی، صنعتی و خانگی آن، بخش کشاورزی بهعنوان اولین متهم در مصرف بیرویه آب، بدون آن که بهمنظور ممانعت از این هدر روی، تصمیماتی جدی ازقبیل سرمایهگذاری مناسب به عمل آید، توسط بعضی از مسئولان و حتی افراد غیرمسئول، مورد خطاب قرار میگیرد و از 70 تا 90درصد از مصارف آب به پای بخش کشاورزی نوشته میشود.
اخبار سبز کشاورزی؛ ادعای کشاورزی پایدار، با حفر حدود یک میلیون حلقه چاه عمیق مجاز و غیرمجاز به چنان دستاورد شوم، تاسفبار و برگشتناپذیری منتهی شده که دیگر حتی ذکری از آنها به عمل نمیآید، چرا که خشکاندن تالابها و دریاچههایی که هزاران سال، آب حیات و مایه زندگی انسان و جانداران بسیاری بودهاند، جبرانناپذیر است، اما نکته مهم تداوم سوءتدبیرها و بیبرنامگی در شرایطی است که خشکسالیهای درازمدت و گرم شدن هوای کرهزمین چندان تاثیری بر بهینه مصرف کردن آبهای موجود نداشته است.
با وجود آن که عوارض ناشی از خشکاندن چاهها، قناتها و حتی رودخانههای کوچکی که صدها سال زمینهساز گذران زندگی ساکنان این مرز و بوم بودهاند، به صورت مهاجرتهای بیوقفه و تخلیه روستاها ادامه دارد، اما چندان توجهی به الزامات استفاده از روشهای منطقی و درازمدت در مصرف آب نمیشود و اراضی کشاورزی به بیابان و باغها به لانه مارمولک و مارها تبدیل میشوند.
نزولات کم بها
گفته میشود که متوسط سالیانه بارش در ایران، 400 میلیارد مترمکعب است که بیش از نیمی از آن یعنی 270 میلیارد مترمکعب تبخیر شده و به آسمان میرود و آنچه بر زمین میماند 130 میلیارد مترمکعب که 92 میلیارد از آن در بخش کشاورزی مصرف میشود. این که به تقریب، سهچهارم از کل آب کشور در بخش کشاورزی به نوعی به هدر میرود؛ گرچه غلوآمیز به نظر میرسد(چون برخی مسئولان ارشد، رقمی بسیار کمتر از این را اعلام مینمایند)، مایه تاسف و تعجب و نشانگر آن است که در عصر و زمان به میدان آمدن انواع سیستمها و تکنولوژیهای آبیاری که گاه بهروری از آب را تا 90درصد افزایش میدهند، هنوز میزان بهرهوری آب در کشور ما کمتر از 40درصد است.
ما کجا، آنها کجا!
مرکز پژوهشهای مجلس در آبان 1402 در گزارشی اعلام کرد: بهرهوری از یک مترمکعب در ایران فقط 5 دلار است، در حالی که در کشورهای توسعهیافته این رقم 56 دلار است. این که چرا شاخص بهرهوری از آب در برخی از کشورها یازده برابر ایران و یکی از علل فقر و زندگی معیشتی در کشاورزان ایرانی است؛ در نگاهی به کشورهای متوسط، میبینیم که این میانگین 21 دلار و چهار برابر بهرهوری از آب در کشور ما است. در بررسی موضوع توسط مرکز پژوهشهای مجلس بهصراحت گفته میشود که در بحران آب، سوءمدیریتها نقش اساسی و شرایط اقلیمی در این موضوع تاثیر بعدی را دارند.
مصداق گزارش مرکژ پژوهشهای مجلس، به بیانی متفاوت توسط شاهپور علاییمقدم، یکی از معاونان وقت وزیر جهادکشاورزی اظهار میگردد که: در دنیا بهازای هر مترمکعب آب، بهطور متوسط 2/5 کیلوگرم محصول تولید میشود، اما این رقم در ایران فقط 900 گرم یا در حدود یکسوم استاندارد جهانی است.
وی اضافه میکند که:60درصد از آب مصرفی در بخش کشاورزی به هدر میرود و بهاصطلاح بهرهوری در حدود 40درصد است(با شک و تردید).
مدیریت آب، نداریم! *
ضربالمثلی میگوید: «فلانی از کدخدا بودن، فقط خرمن سوختن را یاد گرفته است».
در برخی از استانها گاه شاهد بستن اب روی مزارع کشاورزان(اصفهان) و گاه ممانعت از کشت محصول با نبستن قرارداد برای سهمیه آب مزارع(خوزستان) هستیم که این روشهای سلبی را به حساب «مدیریت» کردن آب میگذارند. اگر چنین اقداماتی، گرهای از بحران آب میگشاید، اشکالی ندارد، اما در شرایطی که به بهانه تولید پایدار در بخش کشاورزی چشم بستن بر حفر صدها هزار چاه آن هم در مناطقی که به دلیل جغرافیایی و شرایط اقلیمی سطح استاتیک آب، شکننده و خطرپذیر دارند، چنین اقداماتی را در راستای مدیریت آب نمیتوان پذیرفت.
در حالی که برای تولید یک کیلوگرم گندم 1300 لیتر آب مصرف میشود، چگونه میتوان تولید یک کیلوگرم هندوانه با 500 لیتر آب را محصول آببر نامید. در شرایطی که برای تولید یک کیلوگرم برنج 4000 لیتر و برای تولید یک کیلوگرم خیار 200 لیتر آب مصرف میشود؛ نمیتوان خیار را محصولی آببر دانست. مگر آن که ضوابط دیگری چون استراتژیک بودن گندم و برنج را برای آن در نظر گرفت.
خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی فقط از دیدگاه کمی، بحران آب را توصیه نمیکند، چرا که باید برای هر محصول مزیتهایی نسبی در نظر گرفت و با این روش به رفاه کشاورزان و افزایش درآمدهای ملی نگریست.
سرمایهگذاری در توسعه سیستمهای نوین آبیاری، کمکهای بلاعوض و کمبهره به کشاورزان، تدوین و تنظیم بستهها و برنامههای تشویق و از سوی دیگر کنترل آسیبها به منابع آبی که از دست رفته و جبران خسارتهای ناشی از سوءتدبیرها هرچند به صورت اندک در طولانیمدت میتواند به بقای کشاورزی و امنیت غذایی کمک نماید.
* مراجعه شود به مقاله این نشریه؛ کشاورزی در مخاطرة بودن و نبودن - صفحه ۴۲ - شماره ۲۶۰ - بهمن ۱۴۰۰
در این مقاله اشاره شد که صنایع فولاد در کویر احداث؛ و سهم آب کشاورزی حذف میشود!!
ماهنامه دام و کشت و صنعت – شماره ۲۸۵ – فروردین ۱۴۰۳