زندهباد آزادی ایران، زندهباد سوسیالیزم
صدیقه دولتآبادی، مدیرمسئول سومین روزنامه مخصوص زنان به نام «زبان زنان» بود. این روزها که به نظر در حوزه حق تحصیل زنان با سرعت بالایی در حال عقبگردی تاریخی
صدیقه دولتآبادی، مدیرمسئول سومین روزنامه مخصوص زنان به نام «زبان زنان» بود.
این روزها که به نظر در حوزه حق تحصیل زنان با سرعت بالایی در حال عقبگردی تاریخی هستیم و گویا دلیلش، شاید در ظاهر، ناتوانی در تامین امنیت دانشآموزان و تعلل در کنترل شرایط است و این موضوع مانع جدیدی برای علمآموزی دختران پیش آورده؛ بیش از پیش به اهمیت مرور تاریخ مشروطه و شروع مبارزات زنان برای دسترسی به حقوق مدنی و اجتماعیشان پی میبریم.
اخبار سبز کشاورزی ؛ شاید با مرور مسیر طولانیای که زن ایرانی برای رسیدن به جایگاه امروزی طی کرده، اطمینان حاصل کنیم که او نهتنها به گذشته برنمیگردد بلکه راه مقابله با موانع جدید را هم پیدا میکند و اتفاقا روبهجلو گام برمیدارد و فقط داستان زغال و روسیاهی تاریخیاش میماند.
با این مقدمه برویم سراغ صدیقه دولتآبادی، مدیرمسئول سومین روزنامه مخصوص زنان به نام «زبان زنان». کسی که قبل از تاسیس روزنامه، مدرسه دخترانهای به سبک مدرن به نام «امالمدارس» در سال ۱۲۹۵ خورشیدی تاسیس کرد که این مدرسه خیلی زود به دلیل عدم رعایت شئونات اجتماعی، دینی و قوانین معارف تعطیل شد و صدیقه دولتآبادی هم سه ماه در وزارت فرهنگ زندانی شد.
روزنامه «زبان زنان» در سال ۱۲۹۸ خورشیدی در اصفهان منتشر میشد
روزنامه «زبان زنان» در سال ۱۲۹۸ خورشیدی در اصفهان منتشر میشد و نقطه عطفی در روزنامهنگاری و جنبش زنان بود؛ آن هم به این دلیل که زن ایرانی توانست برای نخستین بار صاحب روزنامهای سیاسی شود و از طریق آن مواضع و نظریات خود را برای سامانیابی و تحول جامعه ایرانی ارائه دهد. علاوه بر آن انتشار روزنامه «زبان زنان» در محیط متعصب و مذهبی آن روزگار اصفهان کاری پرخطر بود که وزیر معارف وقت هم در نامهای عطف به مجوز روزنامه در مورد آن اظهار نگرانی کرد که البته در سال دوم با حملات مسلحانه به دفتر روزنامه و خانه صدیقه دولتآبادی مشخص شد نگرانیها بیمورد نبوده است.
انتخاب نام «زبان زنان» اولین قدم این روزنامه برای مبارزه با کلیشههای رایج بود. در باور عوام زبان زن باید کوتاه باشد و زباندرازی برای زنان بار منفی دارد. اما صدیقه دولتآبادی با انتخاب این نام، طرح غالب را به بازی گرفت و حتی به آن بار مثبت داد.
از اهداف این روزنامه مبارزه علیه خرافات و جهل، رواج فارسینویسی، آموزش مفاهیم و اصطلاحات سیاسی به زبان ساده، پرداختن به حقوق زنان، برابری حقوق زن و مرد در خانه و اجتماع و مبارزه با استبداد علیه زنان بود.
دولتآبادی در مقالهای خطاب به زنان نوشت: «با مردان چنان رفتار کنید که معنی زندگی اشتراکی را به آنها از اول بفهمانید تا رفتهرفته ترس و واهمه مردان از لفظ «تساوی حقوق زن و مرد» برطرف شده و اقرار کنند که در حقیقت، نوع زن و مرد به منزله دو چرخ گردونه مدار عالم و زندگی شرافتمندانه اجتماعی هستند.»
دولتآبادی به سوسیالیسم و سوسیال-دموکراسی توجه ویژهای داشت و در بعضی مقالهها شعار «زندهباد آزادی دنیا، زندهباد آزادی ایران، زندهباد سوسیالیزم» را سر میداد که طبیعتا با واکنشهای تند اقشار مذهبی مواجه میشد، تا حدی که حتی برخی از زنان هم به مخالفت با او پرداختند و گاهی در کوچه و خیابان روزنامه «زبان زنان» را میسوزاندند و صدیقه دولتآبادی را لعن و نفرین میکردند.
درخواست تاسیس دبستانهای رایگان از طرف دولت برای دختران
از مطالب پرتکرار این روزنامه درخواست تاسیس دبستانهای رایگان از طرف دولت برای دختران بود. دولتآبادی در مقالهای مینویسد: «همه میدانید بزرگترین درمان دبستان است. دبستانهای کوچک و بزرگ در دهات و شهرها باید گشود. بیشتر سعی کرد که مدارس مجانی، دولتی باشد و قانون تحصیل اجباری را که یکی از مواد قانون اساسی مشروطیت ماست، از دولت خواست که بهموقع اجرا بگذارد.»
«زبان زنان» در سال اول، ماهی دو شماره و در سال دوم به صورت هفتگی منتشر میشد. قیمت اشتراک سالیانه در سال اول دوازده قران و در سال دوم سی قران و برای دختران دبستانی ۲۴ قران بود. این روزنامه در سال دوم و بعد از چاپ ۵۷ شماره به دلیل مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹ در اصفهان توقیف شد.
منبع پیام ما