تخریب تپههای تاریخی ششهزار ساله اراک
تخریب تپههای تاریخی ششهزار ساله اراک طی روزهای اخیر تصاویر جدیدی از تپههای باستانی در روستای «قلعهنو» اراک منتشر شده است، تصاویری که نشان میدهد تخریبهای
طی روزهای اخیر تصاویر جدیدی از تپههای باستانی در روستای «قلعهنو» اراک منتشر شده است، تصاویری که نشان میدهد تخریبهای چندساله، فقط چند هزار متر از تپه ثبت ملی شده این روستا باقی گذاشته که همان هم در معرض نابودی قرار گرفته؛ اتفاقی که نه جدید است و نه منحصر بههمین تپه باستانی ششهزارساله. سالهاست فعالان میراثفرهنگی نسبت به تخریب گسترده این آثار هشدار میدهند و تأکید میکنند نه تنها افراد سودجو با هدف کشف گنج که سازمانهای مختلف هم در راستای اجرای طرحهای عمرانی، زخم تخریب به چهره این آثار میکشند.
اخبار سبز کشاورزی ؛ روستای «قلعهنو» در ۲۴ کیلومتری اراک قرار دارد؛ منطقه گردشگریای که سال گذشته اقامتگاه بومگردی نیز در آنجا راهاندازی شد که اتفاقاً یکی از نقاط قوت اقامتگاه تپههای تاریخی روستا بود. تپههایی که بنابر سفالهای بهدست آمده، متعلق به فرهنگ «کورا-ارس» است. (تمدنی که از حدود چهارهزار سال پیش از میلاد تا حدود دوهزار سال پیش از میلاد وجود داشته و زمان قابلتوجهی در ایران دوام یافته است.) به گفته فعالان میراثفرهنگی، تپههای این روستا طی چهار سال اخیر مورد تخریب قرار گرفته و در حال حاضر بخش زیادی از دادههای آن نابوده شده است.
بیشتر بخوانید: خانه شیخ اجل رو به تخریب کامل
در بقایای تخریبهای «قلعهنو» چند ظرف سالم و تدفین دیده شد که اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در جریان آن قرار گرفت و با حضور کارشناسان و یگان حفاظت دادههای باقیمانده از تخریب لودر جمعآوری و به این مرکز منتقل شده است؛ هفت ظرف بسیار فاخر و خاص از فرهنگ «کورا-ارس» که به ظروف «دسته نخجوانی» معروفند.
فردی مدعی مالکیت این تپه است
هر چند درباره تخریبهای چندساله در این تپه تاکنون واکنش و پاسخ جدیای مطرح نشده است، اما گفته میشود فردی مدعی مالکیت این تپه است که هرچند در دادگاه بدوی ادعای مالکیت این اثبات نشد، اما در پیگیریهای حقوقی بعدی رأی به نفع مدعی مالکیت صادر شد و این تخریبها بههر دلیلی ادامه یافت.
سرنوشت تپههای تخریبشده در انتظار «قلعه نو»
تخریب کامل تپههای تاریخی یا بخشی از آنها بهجز عوامل طبیعی به عوامل غیرطبیعی از جمله جنگ، آتشسوزی، انفجار، تغییر کاربری نیز مرتبط است و سرنوشتی است که در تپههای دیگر هم تکرار شده. از جمله تپه تاریخی «ربط» در آذربایجانغربی که در جنگ ایران و عراق مورد بمباران قرار گرفت یا تپههای تاریخی و باستانی گلستان که تابستان ۱۳۸۹ خبرگزاری «مهر» از تخریب و تبدیل آنها به اراضی کشاورزی، باغی و ساختمانهای مسکونی خبر داد.
خبرگزاری «ایرنا» هم سال ۱۳۹۷ از تخریب تپه تاریخی پنجهزارساله «چغات ترابی» شهر هفشجان از توابع شهرکرد در چهارمحالوبختیاری نوشت. زمزمههای تخریب تپه «پوئینک» در تهران هم از سال ۱۳۹۷ شنیده شد و درنهایت تابستان ۱۳۹۸ بود که تأیید شد بخشهایی از این تپه هشتهزارساله و ثبت ملی شده در قرچک تهران بهصورت مخفیانه و بیسروصدا تخریب شده است.
اوایل سال ۱۳۹۰ بود که تپه ششهزارساله «شادقلیخان» قم که به تأکید باستانشناسان مانند تپه «سیلک» کاشان دارای ارزش تاریخی بود، بهدلیل احداث بزرگراه از بین رفت. سال ۱۳۹۴ هم یک گروه تاریخشناس اعلام کردند بخشی از تپه «ابهر» و قلعه آن در زنجان که به تأکید کارشناسان آثاری از دوران اشکانی، اسلامی و ساسانی در این منطقه کشف شده، بهدلیل آسیب از سوی برخی گردشگران تخریب شده است.
پاییز سال ۱۳۹۹، سازمان میراثفرهنگی لرستان نیز از تخریب تپه باستانی «آفرینه» در پلدختر از سوی چند سودجوی اشیای عتیقه بهوسیله لودر و ادوات حفاری خبر داد. فروردین ۱۴۰۰ هم عملیات تخریب تپه باستانی در «سیراف» بوشهر اعلام شد. در اردیبهشت همان سال شهرداری «فامنین» در همدان برای ایجاد پیادهراه، تپه تاریخی «باغ اسماعیل» متعلق به اوایل اسلام و اوخر دوران ساسانی را بهطور کامل تخریب کرد. در همدان نیز نگرانیهای جدیای درباره تخریب تپه هگمتانه مطرح است.
در پاییز ۱۴۰۰ خبر تخریب تپه تاریخی «دوربادوران» در مراغه و تبدیل آن به باغ-ویلا منتشر شد. درست یکسال بعد، در فروردین ۱۴۰۱ نیز خبر تخریب کامل بخشهایی از تپه «گردی» سیستانوبلوچستان به بهانه جادهکشی منتشر شد.
مالکان اجازه دارند؟
در ایران انواع مختلفی از بناهای باستانی وجود دارد که برخی از آنها بهدلایل مختلف از بین رفته است و تنها تلی از خاک از آنها باقیمانده و سؤال اینجاست آیا اگر این تپهها مالک خصوصی داشته باشند، این مالکان بهراحتی اجازه دارند با لودر و ماشینآلات سنگین تپههای باستانی، آن هم از نوع ثبت ملی را تخریب کنند؟
رئیس اداره ثبت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خراسانرضوی در پاسخ به این سؤال میگوید: «هر اثری که ثبت ملی شود، در اختیار قانون قرار میگیرد و هیچ دخل و تصرفی نباید در آن صورت بگیرد. حتی اقدامات مرمتی هم باید از سوی مالک آن به شورای فنی هر استانی اعلام گردد و دراینباره تصمیمگیری شود تا طبق قوانین مرمتی اقدامات لازم را انجام دهد.»
«محمد طغرایی» بیان میکند: «دولت باید این آثار را تملک کند، یا اقداماتی انجام دهد که در نهایت منجر به تملک آن شود. این مسئله شامل محوطهها و تپههای تاریخی هم هست که با ثبت ملی، هر گونه اقدامات تخریبی در آنها با برخورد قانونی مواجه میشود. معمولاً مالکان قانونی برای خودشان دردسر درست نمیکنند، بلکه مواردی از جمله گنجیابی یا حفاریهای غیرمجاز از جانب گروههای مختلف منجر به این آسیبها میشود.»
چرا تپههای تاریخی تخریب میشوند؟
حفاریهای غیرمجاز موجب شده است که تپههای تاریخی از دست سودجویان جان سالم به درد نبرند و در کنار عواملی از جمله گسترش روستاها، شهرها، بزرگراهها، فرودگاهها، شبکههای ارتباطی، تبدیلشدن واحدهای صنعتی کوچک به مراکز بزرگ، سرعت این تخریبها تشدید شود.
رسیدگی نکردن، نگهداری و مرمت این بناها نیز بهدلایل مختلف منجر به فرسودگی بیشتر آنها شده است. این عوامل را «جعفر ناصری»، معمار و فعال حوزه میراثفرهنگی تأیید میکند و در توضیح بیشتر میگوید: «اصلیترین چیزی که این روزها افراد را بهسمت تخریب بناهای تاریخی میکشاند، مسائل اقتصادی است. آنها در جستوجوی گنج و اشیای عتیقه، به تفحص تپههای باستانی میپردازند و به آنها آسیب جدی وارد میکنند. این درحالیاست که اقداماتشان برای حفاریهای گنجیابی بسیار پرهزینه و ریسکپذیر است، اما باز هم برای این که یکشبه به پول کلان برسند، چنین ریسکی را میپذیرند.»
او معتقد است گنجهای تاریخی دهههاست که مردم را وسوسه میکند و نکته جدیدی هم نیست. نهتنها در تپههای باستانی که گاهی در چیزهای دیگر هم این مسئله دیده میشود، مانند ارزشمندشدن جیوه سرخ در چرخهای خیاطی قدیمی که تا مدتها مطرح بود.
ناصری در ادامه تجهیزات و دستگاههای پیشرفته برای تفحص گنج را در افزایش تخریب تپههای باستانی مؤثر میداند و عنوان میکند: «در گذشته این اقدامات بهصورت پیمایشی و با سعی و خطا انجام میشد و افراد گمانهزنی میکردند که در مناطق دارای زیست تاریخی احتمال وجود چنین آثاری وجود دارد. اما اکنون با رشد تکنولوژی و دستگاههای پیشرفته حتی نوع فلز هم قابل تشخیص است و باتوجهبه شجرهها، شناسانه یا دفینهای که در مناطق وجود دارد، بهراحتی اقدام به تخریب یک منطقه تاریخی میکنند.»
او البته تأکید میکند که تمام تپههای باستانی درحقیقت از ابتدا ماهیت تپهها را نداشتهاند و در طول زمان بهدلیل تخریب از کاخ یا بنای تاریخی به تپه یا تلی از خاک بدل شدهاند.
به گفته ناصری، مصالح بومی در ایران خاک بوده است که پس از مدتی بهدلیل خالیشدن از سکنه، فروریخته یا به مخروبهای تاریخی بدل شدهاند. مثال آن هم تختجمشید ۱۴ هکتاری بود که تپههای ایجادشده بعد از تخریب بناها را تپه مادر میگفتند. چغازنبیل هم ممکن است در آینده تبدیل بههمین تپههای تاریخی شود، یا تپه سیلک که در ابتدا فضای صنعتگری با چند دهه لایههای زمینشناسی بوده است، اما اکنون بهعنوان تپههای باستانی شناخته میشوند.
او در پاسخ به این سؤال که آیا تخریب این بناها و مدفونشدن آنها در خاک منجر به ازبینرفتن تاریخ کشور میشود، توضیح میدهد: «زور متخصصان این حوزه بیشتر از زور نهادهای مختلف نیست و در مقابل آسیبهایی که درباره این آثار تاریخی بهوجود میآید، قدرت مقابله برابر وجود ندارد. قطعاً حفظ میراثتاریخی نیازمند یک طرح خوب است و اگر گشایشی برای مسافرتهای خارجی در کشور ایجاد شود، میتوان به تحول در این حوزه بهلحاظ درآمدزایی توجه کرد.»
به گفته این فعال حوزه میراثفرهنگی، مشکل اینجاست که سیاستگذاریهای اقتصادی کلان در کشور ما برپایه گردشگری نیست و تا فروش نفت در اولویت درآمدزاییها در نظر گرفته شود، نگاه به درآمدزایی و تحول اقتصادی در حوزه گردشگری در گام بعدی قرار میگیرد. مشکلات اقتصادی هم افراد سودجو را به کسب درآمد و پول از این طریق ترغیب میکند، درحالیکه نمیدانند این آثار بهلحاظ پیشنیه و گذشته چه ارزش بالایی برای کشورمان دارند. البته به نظر هم نمیرسد که این افراد، بیسواد یا بهلحاظ اقتصادی در ضعیفترین سطح ممکن باشند که تنها با بیل و کلنگ منجر به تخریب آثار تخریبی میشوند، بلکه احتمالاً افرادی که اطلاعات تخصصی هم دارند، این شرایط را مدیریت میکنند.
ناصری یکی از موضوعات دیگر درباره عوامل مؤثر بر تخریب تپههای باستانی را گستردگی این بناها و هزینههای نگهداری آنها میداند و دراینباره میگوید: «میراثفرهنگی اقداماتی دراینباره انجام میدهد، اما نگهداری تپههای باستانی مشکلات خاص خودش را دارد. حتی اگر در شعاع ۱۰۰ کیلومتری آن ایستگاه برق باشد و برق منطقه تأمین شود، مشکل آب هم باید حل شود، یا تیمی از نیروی انسانی و مواد اولیه باید برای نگهداری و محافظت در نظر گرفته شود. تپههای باستانی تراکم چندانی ندارند و این وسعت و گستردگی باعث میشود نگهداری و حفاظت از آنها سختتر شود.»
***
تپههای تاریخی بهدلایل مختلفی از جمله گنجیابی در معرض تخریب قرار دارند. حتی ثبت ملی هم نتوانسته است آنها را از چنین آسیبی نجات دهد. کارشناسان میراثفرهنگی میگویند چنین تخریبهایی در تپههای تاریخی و ثبت ملی شده با هدف خروج نام آنها از فهرست میراث ملی انجام میشود تا حساسیتهای تخریب در آنها از بین برود. بههمین دلیل زمانیکه در کلانشهرها و شهرهای بزرگ، ثبت ملی آثار باستانی از جمله همین تپهها بهدلیل تخریبها رخ میدهد، در شهرها و مناطق دیگر کشور هم عدهای با این توجیه که حتی در پایتخت کشور چنین موارد صورت میگیرد، بهدنبال خروج برخی آثار از فهرست ثبت ملی هستند. هرچند برخوردهای قانونی دراینباره صورت میگیرد، اما به نظر میرسد چندان بازدارنده نباشند.
منبع پیام ما