خبر فوری
شناسه خبر: 48925

گفتمان‌سازی ناترازی‌ها با چشم‌پوشی از مادر آن

ریشه ناترازی‌ها، ناترازی در مدیران است و بس

باید درمان را از این نقطه شروع کرد تا ناترازی‌ها، تراز شوند. چنین درمانی هزینه بسیار زیادی دارد اما منافع عمومی آن به هزینه‌های خصوصی می‌چربد

ریشه ناترازی‌ها، ناترازی در مدیران است و بس

اخبار سبز کشاورزی؛ در ابتدای هر سال شعاری انتخاب می‌شود که براساس مطالعه و مشاوره و مبتنی بر داده‌های میدانی است و قطعاً ورای هشدار، پیام‌های مختلفی برای مدیران دارد مبنی بر این‌که "چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید" و اگر بر مدار و ریل، حرکت صورت می‌گیرد، مدبرانه‌تر و با شتاب بیشتری انجام شود تا هدف تحقق پیدا کند و اگر بر ریل نیست، به سرعت به مدار بازگردد تا اهداف شهید نشوند و آثار منفی آن بر رفاه مردم ظاهر نشود که "جلوی ضرر هر کجا گرفته شود، سود است".

این یک راهبرد کلان و قدرتمند است که به قول فپولاک "در همه کشورها توسط رهبران طراحی و توسط مدیران و با کمک مردم اجرا و عملیاتی می‌شود".

مردم که همیشه برای همه مثبت‌های موثر بر آینده و رفاه خود و پایداری ایران، پای کار هستند و مشارکت و همسویی خود با راهبردهای مثبت را در میدان نشان داده‌اند و در آینده نیز نشان می‌دهند.

اما می‌ماند " مدیران"، در عملیاتی‌سازی راهبردها با فرض وجود منابع مالی، دو عنصر و مؤلفه کلیدی و قدرتمند اثرگذارند: "مدیران + اخلاق". همه داستان میدان‌های عملیات از اینجا و از این دو نشأت می‌گیرند.

مدیران باید ترکیب بهینه‌ای از "دانایی، توانایی، تجربه، انگیزه و تمایل" را داشته باشند که " توانا بود  هر که دانا بود" و " به عمل کار برآید" و "پختگی محصول تجربه است" و تا "انگیزه و تمایل وجود نداشته باشد، حرکتی شکل نمی‌گیرد" تا نهایتاً آثار مثبت ایجاد شود.

مدیریت نتیجه کارکردهای مدیران با کمک مؤلفه قدرتمند "اخلاق" است که اگر نباشد و یا ضعیف باشد، آنگاه یا اتفاق مثبتی رخ نمی‌دهد و یا به "ناکجا آباد" می‌رود و ارزش‌افزوده‌ای برای جامعه تولید نخواهد کرد.

نتیجه این‌که وقتی از معلول‌ها در جامعه صحبت می‌شود بلافاصله باید به علت‌العلل و مادر آن بازگشت داشت و ریشه را مورد کالبدشکافی قرار داد که در کدام‌یک از پنج‌گانه‌های" دانایی، توانایی، تجربه، انگیزه و تمایل" و یکِ منحصر به فرد "اخلاق" بیماری و یا نقصانی وجود دارد.

اما مخلص کلام

وقتی از گفتمان‌سازی "ناترازی‌ها" در جامعه صحبت می‌شود باید بازگشت به اول داشت و گفت "الفبای مدیریت، تراز است" که در ۵+۱ پیش‌گفته، بیان شد.

بدون تراز، ناترازی‌ها در حوزه‌های مختلف شکل می‌گیرد و هم برای خود دولت و هم برای همه مردم - که قرار بود مکمل مدیران باشند در میدان- تولید هزینه می‌کند.

بنابراین به‌جای آدرس‌دهی‌های غلط باید اعتراف کرد که ریشه ناترازی‌ها، ناترازی در مدیران است و بس. نیاز به اسکن‌های مختلف  هزینه‌زا برای همه و به " این در و آن در زدن‌ها" نیست و کمک گرفتن از الطاف ابر و باد و مه و خورشید.

پس باید درمان را از این نقطه شروع کرد تا ناترازی‌ها، تراز شوند. چنین درمانی هزینه بسیار زیادی دارد اما منافع عمومی آن به هزینه‌های خصوصی می‌چربد و توجیه دارد که ابتدا "تراز را کالیبره و تراز کرد" تا ناترازی‌ها حذف شوند.

به زبان ساده، به قول رئیس‌جمهور محترم، سپردن کار به نابلدها خیانت و نامردی است و به قول ما، مادر همه ناترازی‌ها.

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای