تاریخ معاصر سویا (بخش سوم)
نقش سویا در تخریب اکوسیستمهای جنگلی و مرتعی طی دهههای گذشته، زراعت سویا به یکی از ویژگیهای بارز مدرنسازی فناوری کشاورزی تبدیل شده و به رشد اقتصاد غذا در
نقش سویا در تخریب اکوسیستمهای جنگلی و مرتعی
طی دهههای گذشته، زراعت سویا به یکی از ویژگیهای بارز مدرنسازی فناوری کشاورزی تبدیل شده و به رشد اقتصاد غذا در سراسر جهان کمک کرده است.
اخبار سبز کشاورزی ؛ حسین شیرزاد، تحلیلگر و دکترای توسعه کشاورزی | بهویژه، گسترش آن در مناطق زیستی گرمسیری و نیمه گرمسیری جنوب جهانی، ارتباط مالی و ژئوپلیتیکی چندین کشور در حال توسعه را افزایش داده است.
از سوی دیگر، هیچ محصول جهانی دیگری بیش از سویا احساس تخریب اکولوژیک جهانی را منتقل نمیکند. در میان بسیاری از تأثیرات «شیطانی» آن، از قبیل تبدیل زمینهای جنگلی به کشتهای تک دانه سویا از طریق آتشسوزی غیرقانونی، نگرانیهای جهانی و اعتراضات سیاسی را هم برانگیخته است.
آمریکای جنوبی - بهویژه برزیل، آرژانتین، پاراگوئه، بولیوی و اروگوئه - به یک عرضه کننده تخصصی جهانی دانه سویا تبدیل شده اند. در واقع، در طول دو دهه گذشته، بیش از 33 میلیون هکتار زمین اضافی (تقریباً مساحتی معادل سطح ویتنام، یا کل سطح زراعی اوکراین) در تولید سویا گنجانده شده است.
این تغییر کاربری، پیامدهای متعددی، از جنگلزدایی، تخریب خاک و آلودگی آب گرفته تا تسلط بر تجارت کشاورزی، جابجایی کشاورزان خانوادگی و «خارجی شدن» زمین را به همراه داشته است.
بیشتر بخوانید:
در آمریکای جنوبی، مساحت زمین مورد استفاده برای کشت سویا بین سالهای 2000 تا 2019 بیش از دو برابر شده است، برای درک سویا به عنوان یک محرک بالقوه جنگلزدایی، فهم اینکه چگونه تولید کشورها در طول زمان تغییر کرده است نیز مفید است.
محرک بالقوه جنگلزدایی
این تغییر در تولید و چگونگی به دست آمدن آن (افزایش بازده یا گسترش زمینهای زراعی) است که محرک بالقوه جنگلزدایی است. گسترش مرزهای کشاورزی برزیل با دگرگونیهای شدید محیطی مشخص شد که عمیقاً مناظر کل مناطق جغرافیایی زیستی را تحت تأثیر قرار داد. تاریخ نگاری محیط زیست برزیل به طور سنتی بر جنگلزدایی، به ویژه در جنگل ساحلی اقیانوس اطلس تمرکز داشته است.
موضوع تکرار شونده دیگر مربوط به پیشروی مرزهای کشاورزی در سازندهای جنگلی مانند آمازون است. با این حال، بحثهای اخیر در مورد سازندهای جغرافیایی زیستی برزیل نشان دهنده رشد فزاینده مرزهای زراعت سویا است.
دانههای سویا معمولاً در مراتع سابق کشت میشوند و از آنجا که خرید زمینی که قبلاً توسط تولیدکنندگان گوشت گاو پاکسازی شده است، ارزان تر است، دامداری را بیشتر به مناطق جنگلی سوق میدهد، مزارع سویا نقش کلیدی در پیشبرد جنگلزدایی دارند. مزارع سویا به جنگلهای بارانی آمازون، جنگل خشک چاکو آرژانتین، جنگل اقیانوس اطلس پاراگوئه، جنگل چیکیتانیا بولیوی، مراتع کامپوس اروگوئه و ساوانای سرادو برزیل حمله کرده اند.
همچنین گسترش سویا به طور فزایندهای به ساواناهای آفریقا و مراتع طبیعی آسیای مرکزی نفوذ کرده است. بیش از 81 درصد از زمینهای تولید کننده سویا در ایالات متحده در شمال غرب میانه یافت میشود، و بازده محصول بالاتر اجازه میدهد تا سویا نسبتاً ارزان کشت شود.
در سال 2020، حدود 35 درصد از تولید ملی سویا فقط از سه ایالت" ایلینویز، آیووا و مینه سوتا" به دست آمد. توسعه کشاورزی برای تولید سویا در غرب میانه، بخشهای وسیعی از چمنزارها را از بین برده است.
بر اساس سرشماری کشاورزی USDA در سال 2017، بیش از 300000 مزرعه در ایالات متحده سویا تولید میکنند. از این میان، نزدیک به 19500 مزرعه حداقل 1000 هکتار را به سویا اختصاص میدهند که بزرگترین محصولات تولیدی شده سویا در بیش از 5000 هکتار زمین گسترش یافته است.
در حالی که بیشتر تولیدکنندگان سویا کوچک وخرده مالک هستند، اقلیتی از تولیدکنندگان بزرگ بر این بخش تسلط دارند. در سال 2012، مزارع با مساحت کمتر از 250 هکتار- حدود 70 درصد از مزارع سویا - تنها 23 درصد از محصول سالانه سویا را به خود اختصاص دادند.
برخی افراد به اشتباه تقاضای بالای سویا را به دلیل مصرف غذاهایی مانند"توفو، تمپه، لوبیا ادامام و شیر سویا" میدانند، اما مقصر واقعی گوشتهای تولید شده در کارخانههای دامداری است.
در سطح جهان، در مجموع تنها 19.2 درصد سویا به غذای انسان میرسد که تقریباً دو سوم آن به روغن تبدیل میشود، در حالی که 77 درصد برای تغذیه حیوانات پرورشی، عمدتاً مرغ و خوک استفاده میشود.
تولید طیور در مرغداریهای مدرن بزرگترین مصرف کننده سویا در جهان است و جوجه ها و سایر مرغان داخلی 37 درصد از کل سویای تولید شده را میبلعند. اگرچه به طور طبیعی بخشی از رژیم غذایی آنها نیست، اما پرندگان پرورشی، به ویژه آنهایی که در سیستمهای فشرده هستند، از سویا تغذیه میکنند زیرا پروتئین بالایی دارد و باعث رشد سریع جوجه ها میشود.
بیشتر بخوانید: آگرو پولی، هژمونی شرکتها بر زنجیره غذایی جهانی
بنابراین بیش از یک سوم (37 درصد) سویای جهانی به مرغ و سایر طیور تغذیه میشود. یک پنجم به خوک و 6 درصد برای آبزی پروری و تنها 2 درصد سویا برای تولید گوشت گاو و لبنیات استفاده میشود.
زمانی که سویا مستقیماً برای مصرف انسان رشد میکند، میتواند منبع نسبتاً پایداری از پروتئین گیاهی مغذی باشد، اما مقیاسی که در آن برای تغذیه حیوانات پرورشی تولید میشود و شیوههای کشاورزی فشرده مورد استفاده به روشهای متعددی به محیط زیست آسیب میزند. یک پنجم سویای جهان برای مصرف مستقیم انسان (به استثنای گوشت و لبنیات) استفاده میشود.
بیشتر آن ابتدا به روغن سویا تبدیل میشود. علاوه بر این، روغن حاصل از خرد کردن دانههای سویا، تقاضای نوظهور صنایع غذایی برای روغن نباتی را تامین میکند. در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000، استفاده بخش دامداری از آرد سویا با ممنوعیت استفاده از پودر استخوان به عنوان خوراک دام پس از شیوع بیماری که به عنوان "بیماری جنون گاوی" در بریتانیا شناخته شد، تقویت شد.
نیاز این بخش به پروتئینهای گیاهی ارزان برای تغذیه دام بویژه خوک و طیور، این عوامل به نوبه خود آن را به یکی از سودآورترین محصولات، هم برای تولیدکنندگان و هم برای بازرگانان کالا تبدیل کرده است. محصولات معمولی سویا مانند توفو، شیر سویا، تمپه و دانههای سویا تنها 7 درصد از تقاضای جهانی را تشکیل میدهند.
بیشتر بخوانید: ادغام عمودی و مرغداری قراردادی در توسعه صنعت طیور
از سویا برای مصارف صنعتی نیز استفاده میکنند حدود 4 درصد برای سوختهای زیستی، روان کننده ها و سایر فرآیندهای صنعتی استفاده میشود و بیودیزل به تنهایی 2.8 درصد از این دسته از مصارف سویا است.
افزایش تقاضا برای سویای فرآوری شده، خوراک دام، سوختهای زیستی و روغنهای گیاهی به ویژه از سال 1990 تا سال 2013 شدید بوده و از 88 میلیون تن به 227 میلیون تن افزایش یافته است. در این مدت، تقاضا برای محصولات غذایی انسان مانند توفو و شیر سویا تنها 3 میلیون تن (از 7.4 به 10.7 میلیون) افزایش یافته است. به موازات آن تولید جهانی گوشت طی 50 سال گذشته بیش از سه برابر شده است.
این افزایش بیشتر برای طیور - بزرگترین مصرف کننده خوراک سویا - مشخص شده است. دانههای سویا به طور معمول در تناوب با ذرت، یا در سیستمهای تک کشت (که سویا تنها محصول کاشته شده است) رشد میکند.
فقدان تنوع زیستی در مزارع سویا
در حالی که این روش کشاورزی میتواند بهره وری زمین را با بازده بیشتری (حداقل در کوتاه مدت) روبرو کند، به منابع طبیعی حیاتی مانند خاک و آب نیز آسیب میرساند و مقادیر قابل توجهی گازهای گلخانه ای را منتشر میکند. یکی از چندین مشکل مزارع فشرده سویا استفاده آنها از مواد شیمیایی کشاورزی است. فقدان تنوع زیستی در مزارع سویا باعث میشود محصولات زراعی مستعد ابتلا به بیماری ها شده و جذابیت بیشتری برای حشرات داشته باشند که منجر به افزایش استفاده از آفت کش ها میشود.
اکثر دانههای سویا که در ایالات متحده رشد میکنند، اصلاح ژنتیکی شده (GM) برای تحمل علف کش ها (HT) هستند، به طوری که میتوانند با سمپاشی با غلظتهای بالای این مواد شیمیایی زنده بمانند و آسیبهای زیست محیطی بیشتری را به همراه داشته باشند.
خاک حاصلخیز برای رشد محصول سویا ضروری است
بر اساس نتایج بررسی استفاده از مواد شیمیایی کشاورزی در سال 2020، که توسط سرویس ملی آمار کشاورزی (NASS) انجام شد، علفکشها در 98 درصد از زمینهای ایالات متحده مورد استفاده برای کشت سویا استفاده شد و 22 درصد از زمین ها با قارچ کش و 20 درصد با حشره کش درمان شدند. خاک حاصلخیز برای رشد محصول سویا ضروری است، اما در بسیاری از نقاط جهان، سلامت این ماده حیاتی به سرعت در حال بدتر شدن است.
در حالی که خاک به طور طبیعی در طول زمان فرسایش و تحلیل میرود، فعالیتهای کشاورزی، مانند شخم زدن مداوم زمین برای کشت محصولات، این روند را تسریع میکند. در طول 150 سال گذشته، جهان نیمیاز خاک سطحی خود را از دست داده است.
به عنوان مثال، آیووا خانه برخی از حاصلخیزترین خاک سطحی لومیجهان است، اما در قرن بیستم میانگین عمق خاک سطحی ایالت از تقریباً 14-18 اینچ به تنها 6-8 اینچ کاهش یافت. مطالعه ای در سال 2010 در مورد کیفیت خاک در زمینهای زراعی آیووا نشان داد که تنها در 50 سال، خاک مواد آلی را از دست داده، اسیدی تر شده و ساختار آن تخریب شده است.
مزارع سویا معمولاً مناطق وسیعی از زمین را پوشش میدهند و مزارع بزرگتر معمولاً به معنای تجهیزات مکانیزه بزرگتر هستند. ماشین آلات و وسایل نقلیه سنگین مزرعه از عوامل اصلی تراکم خاک هستند. کشاورزان برای سست کردن خاک متراکم شده برای کاشت اغلب از عملیات خاکورزی بیش از حد معمول استفاده میکنند که به ساختار خاک آسیب میرساند و زمین را مستعد تراکم مجدد میکند. خاک متراکم از نظر کیفیت پایین تر و بازده کمتری دارد.
بیشتر بخوانید: بازشناسی پرونده کشاورزی هلند
هنگامیکه خاک در نتیجه روشهای کشاورزی مرسوم حاصلخیز میشود، کود بیشتری برای کمک به رشد گیاهان مورد نیاز است. تنها در سال 2020، تولید سویا در ایالات متحده بیش از 3 میلیارد پوند پتاس، نزدیک به 2 میلیارد پوند فسفات، حدود 450 میلیون پوند نیتروژن و 138 میلیون پوند گوگرد مصرف کرد . اثرات منفی مزارع سویا بر خاک بر کیفیت آب رودخانه ها و نهرهای مجاور نیز تأثیر میگذارد.
فرسایش خاک منجر به آلودگی آب میشود که باران ذرات سست خاک یا رسوبات را به آبراهه ها شسته و آب را کدر و عبور نور خورشید را سخت تر میکند که باعث کاهش اکسیژن آب میشود. از طرفی مواد شیمیایی کشاورزی یکی دیگر از منابع کلیدی آلودگی آب است.
آفتکشها و کودهایی که به مقدار زیاد در مزارع سویا اعمال میشوند از طریق رواناب کشاورزی وارد آبهای سطحی میشوند یا از طریق خاک به آبهای زیرزمینی زیرین نفوذ میکنند و منجر به ایجاد مناطق مرده در اقیانوسها میشوند.
سویا یکی از پر آبیاریترین محصولات کشور آمریکاست
کشاورزی سویا نیز آب زیادی مصرف میکند. از کل آب شیرینی که در سال 2015 از منابع آب زیرزمینی یا سطحی در ایالات متحده گرفته شد، 42 درصد به آبیاری محصولات (آبیاری کنترل شده گیاهان با استفاده از سیستمهای مصنوعی مانند لوله ها و آبپاش ها) اختصاص یافت.
سویا یکی از پر آبیاری ترین محصولات کشور آمریکا است و بعد از ذرت در رتبه دوم قرار دارد. در حالی که اکثر مزارع سویا قادر به وابستگی به آب باران هستند، بیش از 8300 مزرعه در ایالات متحده تمام محصولات سویا خود را در سال 2017 آبیاری نمودند و تقریباً 16600 مزرعه برخی از محصولات سویا خود را آبیاری کردند.
به طور کلی، بیش از 9 میلیون هکتار زمین برای تولید سویا آبیاری شد. تخمین زده میشود که ازحدود8.1 گیگا تن گازهای گلخانه ای معادل دی اکسید کربن (CO2-eq) که هر ساله توسط کشاورزی و دامداری در جو منتشر میشود، حدود41 درصد معادل 3.3 گیگا تن CO2-eq ناشی از تولید خوراک دام است که سویا یک عنصر رایج در جیره دام بشمار میرود.
از پاکسازی پوشش گیاهی بومیبرای توسعه کشاورزی گرفته تا پردازش و حمل و نقل خوراک دام، هر مرحله از تولید سویا گازهای گلخانه ای منتشر میکند. تنها در برزیل، به ازای هر کیلوگرم دانه سویا، 7.7 کیلوگرم گازهای گلخانه ای آزاد میشود .( اخیرا یک شرکت تحقیقاتی فرانسوی به نام" Valorex " رژیم غذایی دام ها را از ذرت و سویا به دانه کتان و علف تغییر داد. تیجه کاهش 20 درصدی محتوای متان آروغ گاو بود. "تغییر کاربری اراضی، مصرف انرژی و آشفتگی خاک" سه منبع اصلی انتشار گاز سویا هستند. در نتیجه، ردپای کربن سویا بسته به نحوه و مکان رشد آن بسیار متفاوت است.
درتحقیقی تجزیه و تحلیل چرخه پتانسیل گرمایش جهانی دانههای سویای کشت شده مناطق غرب میانه ایالات متحده محاسبه شد و در مناطقی که کشت سویا بیشترین تأثیر زیست محیطی را داشت، تا 22 کیلوگرم انتشار گازهای گلخانه ای CO2-eq به ازای هر کیلوگرم دانه سویا تولید شد.
البته شایان ذکر است که مصرف انسانی سویا تأثیر زیست محیطی بسیار کمتری نسبت به مصارف حیواناتی دارد که با سویا تغذیه شده اند. دادههای حاصل از یک متاآنالیز تولید جهانی غذا نشان میدهد که به طور متوسط 1.98 کیلوگرم انتشار CO2-eq به ازای هر 100 گرم پروتئین از "غذای لاتینی توفو" منتشر میشود. در حالی که در مقام مقایسه، محصولات حیوانی بین 4.21 تا 49.89 کیلوگرم CO2-eq در هر 100 گرم پروتئین منتشر میکنند که گوشت گاو در بالاترین سطح قرار دارد. مانند بسیاری از مزارع فشرده دیگر، مزارع سویا نه تنها به محیط زیست آسیب میرسانند، بلکه اثرات اجتماعی متعددی به ویژه بر جوامع روستایی دارند.
اما نتایج مقایسه تظبیقی بین 90 کشور نشان داده که تولید سویا میتواند رشد اقتصادی را تقویت کند، میتواند نابرابری درآمد را افزایش دهد و از طریق آلودگی آب و خطرات شغلی بر سلامت انسان تأثیر بگذارد. نظام بهره برداری سویا روشی را که در آن زمین متمرکز شده است، به شدت متحول کرده است.
امروزه بیشتر زمین ها خریداری نمیشود بلکه توسط تولیدکنندگان بزرگ اجاره داده میشود. این «تولیدکنندگان» افراد قابل شناسایی فیزیکی نیستند، بلکه مجموعههایی هستند که عمدتاً توسط گروههای سرمایهگذاری سوداگرانه تأمین مالی میشوند.
در پاراگوئه، در سال 2005، 4 درصد از تولیدکنندگان سویا 60 درصد از کل سطح زیر کشت این محصول را اشغال کردند.
در برزیل، در سال 2006، 5 درصد از تولیدکنندگان سویا، 59 درصد از کل سطح زیر کشت این محصول را اشغال کردند.
در آرژانتین، در سال 2010، بیش از 50 درصد از تولید سویا توسط 3 درصد از تولیدکنندگان، که مزارع بیش از 5000 هکتار را اشغال کرده بودند، کنترل میشد.
در اروگوئه، در سال 2010، 26 درصد از تولیدکنندگان، 85 درصد از زمینهای سویا را کنترل میکردند. در همان سال، 1 درصد از تولیدکنندگان، 35 درصد از زمینهای سویا را در اختیار داشتند.
این نوع کشاورزی در مقیاس بزرگ برای صادرات میتواند کارگران کشاورزی را با امنیت و آزادی انتخاب کمتری نسبت به سایر اشکال کشاورزی، به ویژه در مقایسه با کشاورزی مبتنی بر مالکیت خصوصی زمین امن، بگذارد. کشاورزان خرده پا اغلب تحت فشار قرار میگیرند تا زمینهای خود را به تولید کنندگان بزرگ سویا بفروشند. در برخی موارد، عمدتاً در آمریکای جنوبی، املاک سویا با تهدید، حمله خشونت آمیز و سرقت زمین از مردم بومیمواجه میشوند.
افرادی که در نزدیکی مزارع سویا زندگی میکنند یا در مزارع سویا کار میکنند، در معرض مواد شیمیایی خطرناکی هستند که بسیاری از آنها میتوانند منجر به مشکلات سلامتی مزمن در انسان شوند.
یک حادثه در برزیل در سال 2013 باعث شد که حدود 90 نفر در بیمارستان بستری شوند، زمانی که یک هواپیما در حال سمپاشی آفت کش در مزارع سویا و ذرت در نزدیکی یک مدرسه سقوط نمود، بسیاری از ساکنان مناطق در معرض خطر گزارش کرده اند که علائم مسمومیت با آفت کش ها را دارند.
برزیل و آرژانتین در سپهر زنجیره تامین سویا
سویا محصولی است که در اراضی آمریکای لاتین به شدت رشد میکند و نیازهای زیادی به منابع به ویژه انرژی، آب، مواد شیمیایی کشاورزی و خاک دارد. هر گونه تغییر از پوشش گیاهی طبیعی یا چراگاه ها به محصولات زراعی احتمالاً باعث افزایش فرسایش خاک و تغییر چرخه هیدرولوژیکی میشود.
استفاده برزیل از محصولات اصلاح شده ژنتیکی به این کشور کمک کرد تا به بزرگترین فروشنده سویای مورد استفاده برای خوراک دام در جهان تبدیل شود. اما علفهای هرز و آفات در برابر مواد شیمیایی مقاوم شدهاند.
بنابراین "بایر و کورتوا" هر کدام در تلاش هستند تا تولیدکنندگان برزیلی را به نسل بعدی دانههای GMO خود تبدیل کنند که بتواند علف کشهای جدیدتر را تحمل کند. میلیاردها دلار فروش سالانه بذر و علف کش به بازار مهم برزیل اهمیت به سزایی دارد. در مطالعه ای که توسط شبکه تحقیقاتی آب و هوای غذا در اروپا انجام شد، رشد تولید سویا و استفاده از آن به چند عامل اصلی مرتبط است.
اول، مناسب بودن محصول برای تولید در مقیاس بزرگ و مکانیزه، همراه با ماهیت فاسد نشدنی آن است که به آن اجازه میدهد. در مکانهای دور دست کشت شود و سپس در بازار جهانی کالا معامله شود.
دوم، معرفی سویای اصلاحشده ژنتیکی در سال 1996 که میتوانست گلایفوسیت (یک علفکش قوی) را تحمل کند، این ترکیب به کاهش بیشتر استفاده از نیروی کار، نهاده ها و ماشینآلات انجامید و در واقع گلایفوسیت کشت بدون خاکورزی را تسهیل کرد. در تحقیقات آمده است که ترکیب گلایفوسیت و سویای اصلاحشده ژنتیکی «به گسترش سویا در مراتع (تخریبشده) و سایر مناطق با پوشش گیاهی بومیدر برزیل که سطوح علفهای هرز در آنها بالا است، کمک کرد.
داستان تولید سویا در آرژانتین در دهه 1970 آغاز شد و تولید به سرعت در دهه 1990 افزایش یافت، زمانی که گونههای سویای اصلاحشده ژنتیکی (تراریخته) در سال 1996 تجاریسازی شدند. امروزه 63 درصد از زمینهای برداشت شده آرژانتین با دانههای سویا کاشته میشود.
سویا مصرف داخلی بسیار کمیدارد و درآمدهای صادراتی آن 31.8 درصد از درآمد صادراتی آرژانتین را تشکیل میدهد . در آرژانتین؛ معرفی اولین بذر اصلاح شده ژنتیکی در کشور، سویای RoundUp Ready تولید مونسانتو بود. خاصیت اصلی سویا RR این است که به گلایفوسیت مقاوم است، یک علف کش با طیف وسیع که تمام علفهای هرز را در هر مرحله از چرخه بدون تأثیر بر گیاه سویا از بین میبرد، که به معنای صرفه جویی قابل توجه در هزینه با حذف کار مرتبط است.
عواقب این راه حل ها در دهه 90، با جهش انفجاری کشت سویا، ملموس شد. آرژانتین بزرگترین صادرکننده محصولات مشتق شده از سویا در جهان و سومین تولیدکننده بزرگ این گونه محصولات در جهان است. سویا و نیشکر به طور گسترده برای تولید سوخت زیستی کشت میشوند. در نتیجه، این کشور بزرگترین صادرکننده و ششمین تولیدکننده بیودیزل نیز در جهان است.
هژمونی زیستی شرکتهای چندملیتی کشت و کار در آرژانتین بدون توجه به جهت گیری سیاسی احزابی که در طول زمان حکومت میکردند، در این کشور غالب بوده و هست.
آنچه در سرتاسر مخروط جنوبی، به ویژه در آرژانتین از طریق تولید دانههای سویا در حال وقوع است، فرآیند تمرکز اموال کشاورزی است که منجر به جابجایی تولیدکنندگان کوچک از زمین هایشان و درهم شکستن رقابت میشود.
این جنبش تغییری انسانشناختی و ریختشناختی را از روستا ایجاد میکند که در معرض یک فرآیند استانداردسازی تولید و فقر پیشرونده از نظر روابط اجتماعی و اعتماد است. آرژانتین در سال 1996 معرفی سویا مونسانتو OGM RR را تصویب کرد.
بین سالهای 1985 تا 1990، مونسانتو به دنبال یک شریک محلی بود و شرکت Nidera، یک بازیگر کلیدی در ورود مونسانتو به این قلمرو، اینگونه خود را نشان میدهد. دومیمجوز RR سویا را به Nidera فروخت که شروع به تولید آن کرد و توجه سایر مزارع محلی علاقه مند به عملکرد بالای این محصول را به خود جلب کرد.
بنابراین از طریق یک شرکت محلی بود که مونسانتو وارد کشور شد. آرژانتین اولین کشور کلیدی برای نفوذ مونسانتو به این قاره بود، اما سویای RR Monsanto توانست راه خود را در سراسر مخروط جنوبی باز کند، حتی در کشورهایی که کشت سویای تراریخته قانونی نبود.
در واقع، گسترش عظیم کشت سویا RR با فروش "غیرقانونی" دانه از طریق فرامین به اصطلاح "بولسا بلانکا" مرتبط است این مسیر غیرقانونی باعث گسترش کشت سویا RR، به اصطلاح "لوبیا مارادونا" در برزیل، پاراگوئه و بولیوی جایی که تولید تراریخته ممنوع است، شد. چون تولید سویا بخش بسیار مهمی در تولید ناخالص داخلی کشاورزی کشورهای آمریکای جنوبی است. پنج کشور ذکر شده همراه با ایالات متحده 85.6 درصد از تولید جهانی را تشکیل میدهند، بنابراین آنها تامین کنندگان اصلی تقاضای رو به رشد جهانی هستند.