قربون برم خدا را یک بام و دو هوا را
رئیس قوه مققنه در هوای ریاست قوه مجریه
محمدباقر قالیباف، سردار سپاهی است که مدتی نیز شهردار تهران بود و البته در کسوت ریاست مجلس در انتخابات مجلس دوازدهم نفر پنجم شد (گرچه سر لیست بود). وی به تازگی با دهها اما و اگر و ریش گرو گذاشتن برخی از سران، موقعیت ریاست مجلس در اختیار وی قرار گرفت، البته در همان زمان نیز وی به فراکسیون نمایندگان مستقلین مجلس، قول قطعی داده بود که در صورت گرفتن پست ریاست مجلس هرگز بهعنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام نخواهد کرد!
اخبار سبز کشاورزی؛ اما در آخرین روز مهلت ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و در کمال ناباوری، قالیباف شناسنامه به دست و مثلا به اصرار دوستان، جناحها و... تغییر مسیر و تصمیم داده و پشت به جناح و حزب در سودای ریاست جمهوری یک پرش دیگر انجام داده و ثبت نام کرده است.
بیشتر بخوانید: کارناوال مقامات برای ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری
گذشته از اینکه بسیاری از سیاسیون، عدم وفای به عهد آن هم در کسوت رئیس مجلس را نکوهش میکنند، پرسش این است که بر فرض تایید صلاحیت وی، آیا مجلس شورای اسلامی حدود یک ماه رئیس یا رئیس متمرکز نداشتن را برمیتابد! و رئیس فعلی قوه مقننه که در این مدت در تب و تاب برای لابی کردن و تقسیم پست و انتخاب معاونین و اعضای هیات دولت، مصاحبهها، دیدارها، مسافرت به استانها و... خواهد بود، مجلس را به چه کسانی خواهد سپرد و چرا؟
این به آن معناست که در این مدت ریاست قوه مقننه در دست نوابها میچرخد و وجود رئیس مجلس بیمعنی خواهد بود.
مشکل بعدی این است که بر فرض تایید قالیباف و حضور وی در انتخابات، چنانچه تقلب انتخاباتی روی دهد و وی یا هواداران وی تخلف کنند، اینها به حساب رئیس مجلس نوشته میشود یا خیر؟
مهمتر اینکه رئیس مجلس ناخواسته با قوه مجریه به چالش خواهد افتاد و در حالی که مجلس با «سیسمونی گیت» و اتهامهای پروندههای «واگذاری اراضی به همراهان و نزدیکان» و صرف بودجه شهرداری برای خواص و خودی و... که حتی اگر ثابت هم نشود، در هر حال شبهه و نگاههای منفی و ترویج فرهنگهای غلط و رانت و سودهای غیرمتعارف و.... را دربر خواهد داشت.
اما در این برهه، ناخواسته قوه مجریه هم باید لباس ضحیم پذیرش نقد مبنی بر اینکه استاندارد موفقیت و سطح علمی، کاری، تحصیلی، تجربی برای رسیدن به مقام برای برخی و زدن زیر تعهد وجود دارد و برای برخی وجود ندارد، آزاردهنده است.
در هر صورت نظام باید این ریسک را بپذیرد که یک فرد در دو شخصیت اداری و غیر همسو و غیرهمسان باید رل بازی کند (حتی در ایام مبارزات انتخاباتی) چراکه تعدادی از کاندیداها، نمایندگان سابق و اسبق مجلس هستند و قالیباف مجبور است در این باره با مناظره خود و عملکرد خود و همکارانش را نیز زیر سوال ببرد.
رئیس یک قوه و مبارزه برای در اختیار گرفتن قوه دیگر
سوال این است در کدام سیستم سیاسی جهان و در کدام مسلک حکمرانی رئیس یک قوه که آن هم با سلام و صلوات کرسی ریاست را به دست آورده یک هفته بعد از دریافت پست، سودای پست مشابه دیگری را میکند و بدون توجه به برنامه زمانی و انرژیی که نمایندگان برای انتخاب رئیس صرف کردهاند پشت به همه کرده و رئیس مجلس به قال و مقال مبارزه انتخاباتی برای رئیس جمهور شده میپردازد.
بحث آخر اینکه رئیس مجلسی که نشود به قول و وفای به عهد او اعتماد کرد آیا می توان یک مجلس یا یک جمهوری را به وی سپرد.