هشت خرداد؛ دو پیام شکست برای اصولگرایان

به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ همان موقع هم گفته شده بود که در نظرسنجی آرای اول به مسعود پزشکیان و رتبه دوم آرای مردم به سعید جلیلی تعلق دارد، از این بابت همان که انتظار می‌رفت اتفاق افتاده است.

اکنون و برابر قانون باید دو نفر نخست در انتخابات دور دوم از مرحله با یکدیگر به رقابت بپردازند تا یکی از ایشان بتواند در نهایت پیروز شود و به پاستور راه یابد.

این انتخابات البته ممکن است در پایان همین هفته و جمعه برگزار شود تا در زمان صرفه جویی و زودتر تکلیف مشخص شدن عالی‌ترین مقام اجرای کشور روشن گردد.

نکته مهم البته در ترکیب آرای ماخوذه نیست، بلکه در تعداد شرکت کنندگان این انتخابات است؛ چراکه با همه تلاشی که افراد، جناح‌ها و گروه‌های درون نظام انجام دادند و با اینکه تاکید شد که شرکت در انتخابات به منزله دوستی با نظام جمهوری اسلامی است، اما باز هم برابر آماری که ستاد انتخابات کشور اعلام کرده است، 60 درصد واجدان شرایط رای دهی از شرکت در انتخابات و رای دادن خودداری کرده‌اند.

جالب این است که در دوره پیشین و هنگامی که صحنه رقابت برای حضور و پیروزی سیدابراهیم رئیسی خالی شد، حدود 50 درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت نمودند.

در آن انتخابات به واسطه اعمال قدرتی که به نفع رئیسی صورت گرفته بود، برخی از شرکت‌کنندگان صحنه انتخاب را روا و دارای اهلیت نمی‌دانستند و به همین دلیل از شرکت در آن خودداری کردند.

اما با این حال حدود نمی‌توان از واجدان شرایط به رای دادن تمایل داشتند. در انتخاباتی که دیروز برگزار شد اگرچه برخی از نامزدان دارای مقبولیت مانند علی لاریجانی به رقابت‌ها راه داده نشدند، اما با این حال هم اصلاح‌طلبان و هم جناح مقابل توانستند در این دور از انتخابات به عنوان نامزد شرکت کنند.

در جریان انتخابات هم به طور عمومی و برخلاف گذشته کاروان‌های تخریب به راه نیفتاد و از این بابت می‌توان گفت جو نسبتا آرامی بر رقابت‌ها حاکم بوده است.

با این حال میزان مشارکت عمومی در رای‌دهی از مرحله پیشین حدود 9 درصد کمتر بوده است. این کاهش را فقط می‌توان محصول فعالیت دولت پیشین دانست؛ در میان نامزدهای محافظه‌کاران کسانی بوده‌اند که سنگ دولت مرحوم رئیسی را به سینه می‌زده و خود را ادامه دهنده راه و مشی او معرفی می‌کرده‌اند.

اگر شیوه‌ها و راهبردهای مرحوم رئیسی و دولتش مقبولیت داشت و برای ایرانیان شوق برانگیز بود، به واسطه حضور همفکران ایشان، نه فقط باید تعداد شرکت کننده در انتخابات و رای دهنده افزایش پیدا می‌کرد، بلکه باید کسانی که بیشترین ادعا و یا تظاهر به نزدیکی به رئیسی را داشتند اکنون در زمره راه یافتگان به دور دوم رای گیری باشند.

اما نه فقط تعداد کل رای دهندگان کمتر شده و از این بابت روشن است که میزان اعتماد و توجه به صندوق آراء در کشور روندی نزولی داشته، بلکه هر دو نامزدی که در زمره نزدیکان و همکاران مرحوم رئیسی قرار داشتند، آن قدر شانس خود برای پیروزی را کم دیدند که ترجیح دادند پیش از رای گیری از صحنه رقابت کنار بروند.

دقیقا به همین دلیل می توان انتخابات هشت خرداد را دارای دو پیام شکست برای اصولگرایان دانست، یعنی هم شکست در آشتی دادن مردم با صندوق‌های رای و افزایش میزان اعتماد و اطمینان به صندوق‌های رای و هم شکست در شیوه حکمرانی به گونه ای که مقبول مردم و شهروندان ایرانی باشد.