معرفی کابینه زیر تحولات منطقه دفن شده است؟
ترور اسماعیل هنیه و احتمالاتی که درمورد اقدام تلافیجویانه ایران علیه اسرائیل مطرح میشود همه چیز ازجمله معرفی کابینه را تحت الشعاع قرار داده
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ از جمله چیزهایی که در این باره زیر پوشش ضخیم این رویداد و اخبار آن قرار گرفته و کمتر درباره آن صحبت می شود، موضوع انتخاب کابینه و معرفی آن به مجلس است که از مهلت قانونی این معرفی، فقط ده روز دیگر باقی مانده است.
در نمونههای مشابه و در سالهای گذشته، این روزها تقریبا سرخط اصلی اخبار و بحث ها در محافل خبری، رسانهای، در میان تحلیلگران و ناظران مسائل ایران به ترکیب کابینه و اعضای آن مربوط بود و بالاخص در اینباره گفتگو میشد که کدامیک از جناحهای سیاسی و چقدر و چگونه، از ترکیب دولت و کابینه رئیسجمهور سهم بردهاند.
اما حالا و در حالی که رفتهرفته مهلت قانونی اعلام اسامی نامزدان هیات وزیران به مجلس شورای اسلامی به پایان میرسد، تقریبا هیچ خبری و اطلاعات مهمی در این باره منتشر نمیشود و از آن بدتر، این است که کسی به کابینه و معرفی آن توجه زیادی ندارد و تقریبا سرخط اصلی و نخست خبرها درباره ایران به واکنشهای احتمالی تهران به حادثه ترور میهمانش و تبعاتی که آن خواهد داشت، مربوط میشود.
البته نمیتوان انکار کرد که مساله ترور اسماعیل هنیه در تهران واقعا آنقدر حادثه بزرگی بوده که سایر رویدادها را تحت الشعاع قرار دهد و باعث شود تا ناظران بینالمللی و حتی داخلی بهجای امور داخلی ایران و از جمله مسائل مربوط به کابینه دولت چهاردهم، به مساله اقدام تلافی جویانه ایران، که اتفاقا قریب الوقوع هم به نظر میرسد، بپردازند، درباره آن گمانه/زنی کنند و بازتاب ها و تبعات آن را بررسی نمایند.
به ویژه آنکه معرفی کابینه ایران به مجلس و تشکیل دولت چهاردهم با همه ابعاد مهمی که دارد و تاثیری که مناسبات ایران با کشورهای دیگر میگذارد و منافعی که در اثر تشکیل این کابینه برای ایرانیان حاصل میشود و یا از میان میرود، باز هم یک رویداد داخل است؛ در حالی که موضوع ترور مذکور یک حادثه در ابعاد جهانی است و نه فقط بر منافع ایرانیان که تقریبا بر منافع و رویکردهای جامعه جهانی احتمالا تاثیرگذار خواهد شد.
اما در حال حاضر و اگرچه برای ایرانیان نیز موضوع اتفاقهای احتمالی بعد از این ترور اهمیت دارد و در محافل اجتماعی ایران، بحث نخست شهروندان و افکار عمومی ایرانیان همین ترور و رویدادهای بعدی آن است، اما حتما مساله کابینه دولت چهاردهم و همکارانی که قرار است مسعود پزشکیان را در اداره امور همراهی و یاری کنند، به اندازه ارزش ذاتی دولت در جمهوری اسلامی ایران اهمیت دارد و بهویژه ایرانیان در شوؤن مختلف میخواهند بدانند که چه کسانی و چگونه زمام امور مختلف در ایران را به دست میگیرند و حاصل فعالیتشان چگونه و چقدر بر زندگی ایرانیان تاثیر میگذارد.
درست است که منازعه ایران و اسرائیل فی نفسه برای تمام دنیا و شاید خیلی بیشتر برای ایرنیان اهمیت دارد و برخی با نگرانی این تحولات را دنبال و تحلیل میکنند، اما همان طور که پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق و متعاقب آن حمله تلافی جویانه ایران به نام وعده صادق، زندگی و فعالیتهای ایران و ایرانی ادامه پیدا کرد، پس از این حمله تلافیجویانه و تبعات ناشی از که احتمالا برخی مناسبات و فعالیتها را در کشورمان دچار تغییر خواهد کرد، باز هم زندگی و حکومت جمهوری اسلامی ایران ادامه پیدا میکند و از این منظر احتمالا چیز زیادی دستخوش تحول یا تغییر نخواهد شد.
از این بابت پرسش آن است که چرا دولت در انجام وظایف و ماموریت خود برای معرفی کابینه عجله نمیکند؛ از آنجا که این دولت با بهکارگیری شورای راهبری انتخاب کابینه نوآوری خوبی در تعیین ترکیب به خرج داد انتظار آن بود که رئیس جمهور بلافاصله یا در زمانی اندک، این ترکیب را به مجلس معرفی کند، اما امروز که پنج روز از تحلیف میگذرد هنوز مسعود پزشکیان به وظیفه قانونی خود عمل نکرده است.
آیا رئیس جمهور در حال حاضر وظیفه یا مسالهای مهمتر از اعلام و معرفی کابینه به افکار عمومی و مجلس دارد؟ در اینصورت چرا بهطور شفاف علل تاخیر در اجرای این وظیفه قانونی را اظهار نمیکند؟ آیا اجرای این وظیفه قانونی تحت تاثیر رویدادهای بین المللی و از جمله حادثه ترور اسماعیل هنیه قرار گرفته است؟ آیا معرفی کابینه زیر تحولات ریز و درشتی که این روزها در جریان است دفن شده است؟