قاطر پا شکسته بخش کشاورزی
عمر نیمهتمام دولت سیزدهم بنابر هر دلیل و علتی پایهگذار برپایی و از راه رسیدن دولت چهاردهم شد که روند استقرار آن را دیدیم و شنیدیم.
اخبار سبز کشاورزی؛ از آنجایی که هر دولتی با هر گرایش و دیدگاهی پذیرای برعهده گرفتن مسئولیتهای تعریف شده و ناشده بسیاری است؛ بنابراین رئیسجمهور، یاران و نزدیکان او باید بدانند که پای در چه مسیری گذاشته و هیچ امر محتمل یا نامحتملی را از نظر دور ندارند.
تا لحظه نگارش این متن، بدعتی با نام شورای راهبردی به سرکردگی محمدجواد ظریف که معرف حضور همگان است؛ با شعار «یاری رساندن به رئیسجمهور» بهمنظور انتخاب یا انتصاب وزرا و وابستگان سازمانی به آنها، فضایی از جدلها و جدالها بهوجود آورد که اغلب مورد ایراد و نقد ناظران است.
اما حاصل این گفتهها و ترسیمکردن خطمشیها برای وزرای آینده هرچه باشد، باید در مرداد ماه تکلیف اعضای دولت معین شده و برای کسب رای اعتماد به مجلس معرفی شوند.
اگرچه تمام وزارتخانهها هریک بهنوبه خود واجد اهمیت بوده و وظایفی را در قبال مسئولیتهایی که به آنها واگذار شده برعهده دارند؛ اما در میان 19 وزارتخانه، شماری از آنها به علت وسعت و شمول همهجانبه در قوام و دوام جامعه نقش متفاوتی دارند.
وزارتخانههای آموزشوپرورش، کشاورزی، بهداشت و درمان و کشور که در واقع مسئولیت مستقیم در مقابل هر ایرانی از شهری و روستایی، فقیر یا غنی، شاغل یا بیکار و ... دارند؛ در عرصههای حضور در جامعه نقش پررنگتری دارند. چرا که با ضرورتها و نیازهای روزمره هر ایرانی تماس و تلاقی داشته، هر چند به هیچوجه نمیتوان منکر حضور سایر وزارتخانهها و تاثیرگذاری آنها بر زندگی هموطنان شد.
در میان این تعداد وزارتخانههای کوچک و بزرگ و سازمانهای مستقل یا وابسته، اگر منجر به سوء تعبیر نشود، وزارتخانه کشاورزی شاید حیاتیترین ساختار در این مجموعه است، چرا که به دلیل نقش داشتن در تامین ابتداییترین و البته مهمترین نیازهای موجودات زنده یعنی غذا، کاراکتر و شخصیت متفاوتی دارد. برای آگاهان عرصههای عمل و کاربردهای کشاورزی و صنایع وابسته به آن نیاز به یادآوری نیست که کدام بخشها و زیربخشها اعماز غذایی، دارویی، صنعتی و ...، حاصل کنشها و فعالیتهای بهرهبرداران و کشاورزان است.
حال پرسشی که در اینجا ذهن را به دقت وادار میکند؛ این است که آیا گستره کشاورزی، متناسب با نقشآفرینی و اثرگذاریهای خود در تمامیت جامعه، پاداش و حقشناسی کافی دریافت کرده است؟ به یقین، پاسخ این پرسش منفی است؛ چرا که:«آن را که عیان است/ چه حاجت به بیان است».
وضعیت معیشت حدود چهار میلیون بهرهبردار با بستگان و وابستگانی که تا 20 میلیون نفر میرسند، نشانی آشکار برای ارجنهادن به تولیدکنندگان و کارآفرینان این بخش است. بدونشک کشاورزی اگر سختترین کار در جهان نباشد؛ در صدر مشاغل پرزحمت و فرسایشی است و توقع بهرهبرداران این بخش آن است که به اندازه زحمت خود، پاداش دریافت نمایند. قرنها است که رعایای کشاورز ایرانی، زیر سلطه حاکمان و اربابان کمترین دریافتها را از دسترنج خود داشتهاند اما در مدت 46 سال گذشته، برخلاف تمام شعرها و شعارها، تغییر چندانی در وضعیت زندگی آنها بهوجود نیامده است.
بسیاری از وعدهها به فراموشی سپرده شده، زمینه نارضایتی و گاه آزار دادن را برای پینهبهدستان ایجاد گردیده و قیمتهای دستوری، جیب کشاورزان را خالی کرده تا بهزعم مسئولان، موجبات نارضایتی از گرانشدن اقلام پرمصرف در جامعه شهری به وجود نیاید؛
و البته هزینههای آن از جیب خردهکشاورزان پرداخت و هر روز توشوتوان آنان کاهش یافته است. ماهها پس از تحویل محصولات خود بهویژه گندم به دولت، وجهی دریافت نکرده و زندگی پر از رنج و عذابی داشتهاند(درحالیکه پول آنها در جاهای دیگری هزینه شده) و سازمان برنامه، گرچه براساس قانون موظف است تا حداکثر در مدت یک ماه مطالبات آنها را پرداخت کند و به محض پایان یک ماه تاخیر، علاوهبر پرداخت مطالبات به صورت روزشمار و از نخستین روز تحویل گندم به دولت، بهره بانکی را نیز پرداخت نماید، اما نهتنها اصل و فرع را فراموش کرده که برق چاه آب کشاورزی را هم در زمان تشنگی گیاه و دام و طیور، قطع میکند. آنچه افزونبر چهاردهه بر کشاورزان از سوی وزرای ایدئولوژیک کشاورزی گذشته، سراسر نارضایتی بوده و آنگاه که زمینهها مساعد گردیده، چوبی بر پهلوی کشاورزان نیز زده شده است.
کشاورز با هزار خون دلخوردن بذر گوجهفرنگی یا خیار را دانهای چند هزار تومان و یا بذر پیاز و غده سیبزمینی و ... تهیه و با تدارک خط تولید صادراتی و هزینههای آزاد سم، کود، پلاستیک و ... تدارک دیده و با خارج قرارداد بسته اما وسط کار به بهانه کمبود و گرانشدن، جلوی صادرات گرفته میشود؛ ولی در زمان افزایش تولید، کشاورز و چِک و سَفتهها و نزول بانکهایش به حال خود رها میگردد.
قطع یارانهها از نهادههایی چون کود و سم و در منگنه قرار دادن مرغداران و دامداران با ایجاد رانت برای اندکی از خواص ذینفع در این عرصهها، قاطر پاشکسته بخش کشاورزی را هر چه بیشتر لنگ و آسیبپذیر کرده که نتیجه آن را در تعداد آرای ناراضیان در دو انتخابات سپری شده دیدیم.
اگر قرار باشد وزیر کشاورزی آینده(هر که باشد) پای در جای پای اسلاف خود بگذارد و در عرصههای زیربخش کشاورزی چون مرغداری، دامداری، زراعت، باغبانی و ... با همان «دستفرمان» گذشته «رانندگی» کند، در برابر این کشتی، نور رستگاری نخواهد بود.
از رئیسجمهور گرفته تا تمامی وزرا باید بدانند و از وقایع چندماه گذشته پند گرفته باشند که هر ایدئولوژی، باید و باید در خدمت انسان باشد.
وزارت کشاورزی نیازی به افراد متخلف سیاسی و به ظاهر ایدئولوژیک ندارد.
البته کسی که خاک مزرعه و کود دامداری و مرغداری بر کفش و لباسش ننشسته و بوی سم و کود به دماغش نخورده، به درد این وزارتخانة پا شکسته نمیخورد. همانطور که هر گیاه و درختی نیازمند یک زارع و باغبان دلسوز است؛ کشاورزان نیز به وزیری نیازمندند که دل در گرو آنها داشته باشد. بسما..، این گوی و این میدان!
سخن ماه-ماهنامه دام و کشت و صنعت-شماره ۲۸۸-تیر ۱۴۰۳