خبر فوری
شناسه خبر: 9030

آب، بحرانی‌ترین مسئله ایران

وقایع این سال‌ها نشان می‌دهد ناکارآمدی در ابعاد مدیریتی و برنامه‌ریزی منطقه‌ای زمینه‌های مدیریت نادرست آب، تغییرات اقلیمی و بحران را در سطوح محلی تولید می‌کند.

آب، بحرانی‌ترین مسئله ایران
وقایع این سال‌ها نشان می‌دهد که اجرا نشدن واقعی آمایش سرزمین یعنی توسعه بدون در نظر گرفتن ظرفیت‌ها و محدودیت‌های فضایی و سرزمینی تا چه حد می‌تواند خطرناک باشد و ناکارآمدی در ابعاد مدیریتی و برنامه‌ریزی منطقه‌ای زمینه‌های مدیریت نادرست آب، تغییرات اقلیمی و بحران را در سطوح محلی تولید می‌کند.
به گزارش مزرعه سبز به نقل از ایمنا و بر اساس یادداشتی از حسین فتحی اکبری، دانش‌آموخته مطالعات شهری؛ امروز برای انجام آنچه ما باید مدت‌ها پیش در زمینه محیط‌زیست و پایداری انجام می‌دادیم، خیلی دیر شده است و باید یک نظم اقتصادی عادلانه‌ای را مستقر کنیم، باید حوزه عمومی و جامعه مدنی را باور کنیم. نارضایتی‌ها و ناامیدی‌های انباشته‌شده و نادیده گرفته‌شده، مردمان و ساکنان شهرهای کوچکِ ناحیه گرم و خشک ایران را به زاینده‌رود کشانده است، انگار همه آینده مرکز و جنوب ایران را می‌توان از زاینده‌رود دید. اگر با نگاه آسیب‌شناسانه، فرآیندهای توسعه در ایران را مطالعه کنیم، این رخداد دربردارنده یک پیام است «توسعه ناپایدار و تک‌بعدی».
باید از همه دانش لازمی که برای یک توسعه بدون آلودگی لازم است بهره ببریم. بزرگ‌ترین بحران امروز ما در ایران آب و خاک و هوا است. بیابان‌هایی که پیش می‌آیند، روستاهایی که یک به یک متروک می‌شوند، رودخانه‌ها و دریاچه‌هایی که یکی پس از دیگری می‌خشکند و آمارهای نگران‌کننده درباره همه شاخص‌های قهقرای محیطی از فرسایش خاک و بیابان‌زایی تا تخریب پوشش گیاهی و فرونشست دشت‌ها. باید گرسنگیِ زمین را از بین ببریم.
کدام مناسبات اقتصادی و شیوه‌های مصرفی، این بلای خانمان‌سوز را بر منابع حیاتی و تجدید ناپذیر ایران عزیزمان تحمیل کرده است. قوانینی که زندگی ناسازگاری را برای ما ساخته است. قوانینی که با پایه‌ای‌ترین اصول اخلاقی، با فرهنگ و ارزش‌های معنوی‌ای که توسط مردمان عزیزمان خلق شده‌اند نیز در تعارض است.
دلیل اصلی فروکاست توان زیست‌بومی ایران چیست؟ چرا کشورمان هنوز به بلوغ مدیریتی لازم در زمینه مدیریت منابع آب نرسیده است؟ وجود دیدگاه تأمین محور در مدیریت منابع آب، هر از چند گاه به شکل‌های مختلفی مثل حداکثر کنترل رواناب‌ها، طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای، شیرین‌سازی و انتقال آب دریا، افزایش عمق بهره‌برداری از آب‌های زیرزمینی و… بروز می‌کند که ریشه در دیدگاه‌های فناوری‌محور در مدیریت منابع آب دارد و نشان می‌دهد که برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران از گذشته تاکنون، راه‌حل مشکلات را در به‌کارگیری فناوری و تأمین منابع که راه‌حل‌هایی سخت‌افزاری و البته نمایشی‌تر و سهل‌الوصول است می‌بینند و حرکت به سمت راه‌حل‌های مدیریتی و نرم‌افزاری که مستلزم صرف زمان زیادتر است، کمتر به چشم می‌خورد.
ساختار ناصحیح و غیرکارشناسی حاکم بر مدیریت منابع آب در کشور امکان دخالت‌های سیاسیون و دیگر متنفذان محلی در مدیریت منابع آب در یک منطقه را فراهم و تسهیل کرده است. این ساختار نامناسب باعث شده است که مفاهیمی مانند یکپارچه‌نگری در مدیریت منابع و حکمرانی آب در سطوح اجرایی و محلی به‌کلی نادیده انگاشته شوند.
باید داده‌های منابع و توزیع آب عمومی شود؛ مدیریت آب باید با همکاری ذی‌نفعان آن صورت گیرد. در واقع در ساختارهای فعلی مدیریت منابع آب، آب حکمرانی نمی‌کند، بلکه سیاست‌مداران و متنفذان محلی بدون اینکه امکان اعمال دیدگاه مدیریت یکپارچه منابع آب فراهم باشد، بر این منابع حکمرانی می‌کنند.
فهم معوج از توسعه، پدیدآورنده فقر است؛ این فهم از توسعه باید بداند که توسعه را از انسان شروع کند نه از کالبد فیزیکی. در توسعه راستین باید زیرساخت‌های شهرهای محروم با اولویت توسعه انسانی و فرهنگیِ مردمان محلی ارتقا یابند تا در فرایندی تدریجی بومیان به حدی از توانمندی برسند که بتوانند خودشان در مسیر توسعه زیست‌بومشان مشارکت فعال و آگاهانه داشته باشند نه اینکه توسعه را به مثابه کالا از مرکز برایشان به ارمغان بیاورند.
اصرار بر استقرار کاربری‌های پرمصرف منابع آب، اصرار بر توسعه تولیدات کشاورزی با تأکید بر تأمین منابع آب جدید به هر قیمت (بدون توجه به توسعه تولید با تکیه بر مصرف بهینه از آب موجود)، احداث سدهای بی‌شمار و… همه و همه زاییده همین ساختار مدیریتی ناصحیح و ناکارآمد منابع آب در کشور است.
دست کم نیمی از سدهای کنونی ایران در تقابل با ظرفیت اکولوژیک کشور ساخته شده‌اند و باید برچیده شوند یا اینکه با باز گذاشتن دائم دریچه‌های آن‌ها مانع ذخیره‌سازی آب در مخازن آن‌ها شد. اساس این حرف یک شاخص کمی و معمول بین‌المللی است.
وقایع این سال‌ها نشان می‌دهد که اجرا نشدن واقعی آمایش سرزمین، یعنی توسعه بدون در نظر گرفتن ظرفیت‌ها و محدودیت‌های فضایی و سرزمینی تا چه حد می‌تواند خطرناک باشد. ناکارآمدی در ابعاد مدیریتی و برنامه‌ریزی منطقه‌ای زمینه‌های مدیریت نادرست آب، تغییرات اقلیمی و بحران را در سطوح محلی تولید می‌کند.
باید واقعیت را در همه‌ی ابعاد و تجلیات فضایی‌اش ببینیم. امیدواریم توجه رئیس جمهور رئیسی و کابینه محترم محیط‌زیست به مسائل آب همچون خودِ آب سیال و پیچیده و همواره در حال تغییر باشد؛ علاوه بر واقعیت‌های هیدرولوژیکی (طبیعی) آب دارای جنبه‌های غیرقابل چشم‌پوشی دیگری در سطح اجتماع و جامعه سیاسی بوده و غفلت از این پیچیدگی‌ها و اصرار بر توجه به یک جنبه، نتایج غیرقابل جبرانی خواهد داشت.

انتهای پیام/

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای