آسیبهای کشاورزی صنعتی
صنعتی شدن جهان، اگر چه موجب سرعت در انجام امور جاری زندگی و بسیاری نوآوریها دیگر شده که زمینهساز تحول و دگرگونیهای قابل توجه گردیده
فرانکلین روزولت؛ ملتی که خاکهای خود را نابود میکند، در واقع خودش را نابود میکند
اخبار سبز کشاورزی؛ صنعتی شدن جهان، اگر چه موجب سرعت در انجام امور جاری زندگی و بسیاری نوآوریها دیگر شده که زمینهساز تحول و دگرگونیهای قابل توجه گردیده، اما به نوبه خود آثار سویی بر جای گذاشته و همچنان میگذارد که برخی از آنها تغییرات منفی در طبیعت، اکوسیستمها، گرم شدن هوای زمین، بر هم خوردن اقلیمها و پدیدههای جوی و بسیاری موارد مشابه دیگر است.
جهان ما به سمت یک خودکامگی و استبداد تکنولوژیکی به پیش رانده میشود که فقط تعداد اندکی میلیاردر، صاحب آن بوده و مالک اطلاعات، آب، انرژی و غذای ما هستند. این میلیادرها در حال ساختن و شکلدهی آینده تمام ابناء بشرند.
بیشتر بخوانید: آفت بی توجهی به کشاورزی در دانشگاههای ایران
بهعنوان مثال، مالک مایکروسافت در حال اجرای یک انقلاب سبز، مانند آنچه در دهه 1960 اتفاق افتاد، در افریقا است تا به زعم خود با «بذرهای جادویی» با گرسنگی جهانی، آفات مقاوم و بحران تغییرات آب و هوایی مبارزه نماید، اما لازمه رسیدن به چنین اهدافی به زیرکشت بردن میلیونها هکتار از اراضی کشاورزی با روشهای فوق صنعتی است.
آنهایی که انقلاب سبز دهه 1960 را به خاطر دارند، میدانند که در آن زمان حدود 37درصد از مردم جهان در کشورهای عقب مانده صنعتی و یا در حال توسعه زندگی میکردند که پیوسته از سوء تغذیه رنج میبردند. با آنچه به سرعت اتفاق افتاد در سال 2019، این رقم به 8/9درصد کاهش یافت و موجب دریافت جایزه نوبل توسط «نورمن بورلاگ»، پدر انقلاب سبز گردید.
متاسفانه روشهای به کار گرفته شده توسط «نورمن بورلاگ» و یارانش منجر به خلق بذور تکمحصولی با دستکاری ژنتیکی شد که وابسته به استفاده از حجم عظیمی از آفتکشها، کودهای شیمیایی و آب گردید. این امر موجب گردید تا فقط کشاورزان ثروتمند بتوانند نهادههای مورد نیاز برای چنین محصولاتی را تهیه کنند و کشاورزان فقیر از صحنه خارج شوند.
امروزه، اکثریت کشاورزان بدهکار، خاکها در حال مرگ، حشرات مفید در شرایط انقراض، جمعیت پرندگان و پستانداران در وضعیت نابودی و در آیندهای نهچندان دور نیازمند 40درصد آب بیشتر برای زنده ماندن هستیم و مشکلات همچنان در حال افزایشند.
قبل از آن که در پی یافتن یک راهحل جایگزین باشیم، نگاهی به مشکلات به وجود آمده توسط انقلاب کشاورزی صنعتی داشته باشیم. هم اکنون در میانه ششمین دوران انقراض گونهها هستیم و روزانه 274 رقم از انواع گونههای جانوری و گیاهی را از دست میدهیم، چنانکه تاکنون 68درصد از انواع پرندگان، ماهیها، پستانداران، دوزیستان و خزندگان طی 50 سال از صفحه روزگار محو شدهاند و سالانه یک درصد به این مقدار افزوده میشود.
بخش کشاورزی به دلیل صنعتی شدن یکی از عمده عوامل نابودی این گونهها است که دلیل اصلی آن از بین بردن سکونتگاههای آنان است. در حالیکه حداقل میبایستی 50درصد از اراضی کره زمین برای زندگی گونههای جانوری و گیاهی، دست نخورده باقی بماند.
در حالی که بیشترین توجه ما روی گونههای حیاتی در حال انقراض سریع است، بسیاری از انواع دیگر بدون آن که دیده شوند، منقرض شدهاند و بسیاری از خزندگان، حشرات، گردهافشانها، و پرندگان، دیگر وجود ندارند.
متاسفانه، کشاورزی صنعتی، به همراه آلایندههای گرمکننده جو زمین، ما را به سمت پرتگاه سقوط میراند. تخمین زده میشود که سالیانه 2/5درصد از گونههای حشرات را از دست میدهیم و این خطر وجود دارد که تا سال 2100، کره زمین فاقد حشره باشد. این در حالی است که باید به سمت ایجاد سکونتگاه کافی برای سایر جانداران باشیم که با کشاورزی ارگانیک و کمتر صنعتی و نیز اجتناب از بهکار بردن آفتکشها، امکانپذیر است.
فرانکلین روزولت، رئیسجمهور آمریکا در سال 1937 گفت: ملتی که خاکهای خود را نابود میکند، در واقع خودش را نابود مینماید.»
اگر چه در نگاه اول، خاک یک جسم قهوهای به نظر میآید، اما همان خاک حاوی یک چهارم از تنوع زیستی کره زمین است که مانع از اتفاقاتی چون سیل و خشکسالی شده و از همه مهمتر تامین وذخیره آب را انجام میدهد. یک مشت از این خاک دارای میلیاردها میکروارگانیسم زنده است.
متاسفانه باید به زمان گذشته برگردیم، چرا که خاک زیر پاهایمان دارد از بین میرود و در هر دقیقه به اندازه 30 زمین فوتبال از آن نابود میشود که معادل با 24 میلیارد تن خاک حاصلخیز در هر سال است.
نیمی از خاکهای حاصلخیز زمین از هنگام آغاز اولین انقلاب صنعتی از بین رفته است و این تنها خاک نیست که این گونه تحتتاثیر قرار گرفته، بلکه ساکنان روی آن نیز دچار آسیب شدهاند. کرمهای خاکی که موجب سالم ماندن خاک میشوند، بر اثر سمپاشیهای پی در پی از رشد و تولیدمثل باز ماندهاند. این شرایط را حتی در خاکهایی که سمپاشی نشدهاند نیز میتوان دید.
حال پرسش آن است که چگونه باید خود را از این وضعیت به هم ریخته و مشکلی که به دست خود به وجود آوردهایم، نجات دهیم. از یک سو همان میلیاردرها که در آغاز مطلب از آنها نام برده شد، سعی دارند ما را قانع کنند که تنها راه پر کردن شکم 10 میلیارد انسان، صنعتی شدن هر چه بیشتر کشاورزی است. آیا آنها در این گفته صداقت دارند یا فقط به فکر منافع خودشان هستند؟
توجه داشته باشیم که تا قبل از رسیدن جمعیت کره زمین به 8 میلیارد نفر، ما برای پر کردن شکم 10 میلیارد انسان غذا تولید میکردیم، اما افزون بر 800 میلیون انسان علیرغم صنعتی شدن کشاورزی، شبها غذایی برای خوردن نداشتند و هنوز نیز این چنین است.
بسیاری از آدمهای فقیر توان پرداخت هزینه خرید موادغذایی را ندارند و اگر این میلیادرهای خواهان صنعتی شدن بیشتر کشاورزی، دلشان به حال گرسنگان میسوزد میتوانند با کمک کردن به ارگانهایی مانند سازمان ملل همین موادغذایی کنونی را به دست آنها برسانند و تامین مالی خرید این موادغذایی، قطرهای از اقیانوس داراییهای میلیاردرها است، امری که امکان دارد هیچگاه اتفاق نیفتد.
علاوهبر این، آنها میتوانند از سوپرمارکتهایی که 30درصد از موادغذایی را به صورت ضایعات به هدر میدهند، بخواهند که با پرداخت پول، این مواد آن را به دست نیازمندان برسانند و حکومتها پرداخت انواع یارانه به صنایع آسیبزننده را متوقف و این هزینهها را صرف خرید موادغذایی برای افراد فقیر نمایند.
باور نکردنی بهنظر میرسد که شدت دادن به استفاده از کشتهای تکمحصولی متکیبر کودهای شیمیایی، آفتکشها و علفکشها میتواند موجب تخریب و خسارت شود، اما این گونه است و الزاما باید برای حفظ کرهزمین تا آن جا که ممکن است به روشهای کشت و کار گذشته برگردیم.
یکی از آثار سوءصنعتی شدن کشاورزی، کاهش نیروی انسانی در آن و جایگزینشدن ماشینها و ادوات است. بهعنوان مثال، در مدت حدود 2 قرن، 60درصد از نیروی کار در امریکا در بخش کشاورزی حذف گردیده و به 1/3 درصد رسیده است. در انگلستان نیروی کار انسانی در این بخش به یک درصد رسیده که این امر در سراسر جهان اتفاق افتاده است. هوش مصنوعی نیز مزید بر علت گردیده و کار انسانها توسط ابزار هوشمند انجام میگیرد.
چه باید کرد تا مجددا با بازگشت به زمین، زندگی طبیعی را به دست آورد؟ شاید رها کردن خود از بوقهای کر کننده اتومبیلها و جایگزین کردن آن با صدای آواز یک پرنده یک راهحل باشد. کشاورزی ارگانیک به دلیل نیاز کمتر به ماشینها و ادوات، طبعا به پول و هزینههای کمتری نیازمند است.
اکنون در سرتاسر دنیا متقاضیان محصولات ارگانیک افزایش چشمگیری داشته و بین 13 تا 22درصد بیش از محصولات معمولی برای خرید آنها پرداخت میشود، البته دلیل آن نیز آشکار است، چرا که محصولات ارگانیک به کارگر بیشتری نیاز دارند. برای تولید محصولات ارگانیک حتی بعضیها مجددا به مناطق بیرون شهر و روستاها تغییر مکان دادهاند.
در سرتاسر دنیا جمعیت زیادی از آمریکاییها، انگلیسیها، ژاپنی و … زندگی در مناطق روستایی را به سکونت در شهرها ترجیح میدهند.
برخی بر این عقیدهاند که برای تولید غذا برای جمعیت 8 میلیاردی باید از مواد شیمیایی استفاده کرد، اما این یک استدلال اشتباه است و بهنوعی میتوان آن را نتیجه تبلیغات شرکتهای تولیدکننده کودها و سمومشیمیایی دانست، البته عبور از چنین موانعی آسان نیست.
باید مجددا به طبیعت روی آورد
برای بهبود شرایط کنونی باید به تنوع کشت محصولات روی آورد و با ایجاد تناوب و برنامهریزی برای کشتهای متفاوت میتوان به میزان قابلتوجهی از مصرف کودهای ازته کاست، ضمن آن که با کشت گیاهان پرگل در اطراف مزارع ضمن حفظ حشرات مفید و گردهافشان به دشمنان طبیعی آفات نیز امکان فعالیت و تکثیر داد.
انقلابات غذایی و سبز را فراموش کنید، آنچه ما نیاز داریم نه یک انقلاب که یک دگرگونی است و آن را در شهرهای پوشیده از تابلوهای تبلیغاتی نخواهیم یافت. باید مجددا به طبیعت روی آورد و تا حد ممکن از به کارگیری ماشینها در کشاورزی خودداری کرد.
ماهنامه دام و کشت و صنعت-شماره ۲۷۶-تیر ۱۴۰۲