راهکارهای پیشنهادی برای نجات زنبورداری ایران
زنبورعسل یکی از مهمترین شاخصها برای زیستبوم کره زمین به حساب میآید؛ زیرا افزونبر نقش آن در تنوع زیستی و حفظ پوشش گیاهی بهدلیل نقشش در گرده افشانی
زنبورعسل یکی از مهمترین شاخصها برای زیستبوم کره زمین به حساب میآید؛ زیرا افزونبر نقش آن در تنوع زیستی و حفظ پوشش گیاهی بهدلیل نقشش در گرده افشانی یکی از زیرمجموعههای کشاورزی است که میتواند به اقتصاد جوامع انسانی خدمت کند و آنها را از گسترش زمینهای کشاورزی و تخریب مراتع و جنگلها بازدارد.
اخبار سبز کشاورزی ؛ محمد آقایی، تولیدکننده و پرورش دهنده زنبورعسل در استان البرز ؛ پرورش و نگهداری زنبورعسل در تمامی اقلیمها ممکن است و به مالکیت زمین نیاز ندارد، نیاز به آب بیش از توان طبیعی اقلیم ندارد و بازدهی اقتصادی آن بسیار بیشتر از دیگر رشتههای کشاورزی (زراعت، باغداری، دامداری و…) است. اما با همه برتریهایی که بر شمردم این پیشه اکنون در خطر انقراض است.
بیشتر بخوانید: زنبوردار به کمک دولت امیدوار نباشد
به دلایلی که پس از این آورده خواهد شد این پیشه تمام برتریهای خود را از دست داده و به ورشکستگی دچار شده است:
1 - به دلیل تغییرات آب و هوایی کره زمین و پیرو آن کوتاه شدن فصل رویش گیاهان راندمان تولید به شدت کاهش پیدا کرده است و کوچهای پی در پی نیز جز افزایش هزینه نتیجهای به بار نمیآورد.
2-به دلیل روشهای کشاورزی صنعتی در هفتاد سال اخیر و استفاده از سموم و مواد شیمیایی خطرناک در آفتکشها و عدم انجام روشهای سنتی بیخطر از جمله آیشگذاری زمین گسترههای بزرگی از زمینهای کشاورزی برای زنبورعسل و دیگر حشرات مفید، خطرناک یا غیر قابل استفاده شده است.
3- به دلیل بیماریهای چهش یافته و نیز به دلیل گسترش و همهگیری آفتها و بیماریهای گوناگون سالانه بسیاری از جمعیت زنبورهای عسل کاسته میشود و تولید را کاهش میدهد.
4- به دلیل سیطره بازار عسل تقلبی علیرغم موارد یاد شده بالا قیمت خرید عمده عسل طبیعی بسیار پایین است و با اینکه تولید هر ساله زنبوردار کاهش مییابد میزان عسل موجود در بازار کاهش چندانی ندارد. این مهمترین عامل انقراض زنبورداری در آینده خواهد بود.
بیشتر بخوانید: حال ناخوش صنعت زنبورداری
پیشنهادهای جبران کاستیهای یاد شده:
1-برای رویارویی با شرایط تغییر آب و هوا زنبورداران باید بخشی از پهنه مراتع و جنگلها را در اختیار گرفته و با تقویت پوشش گیاهی مورد نیاز زنبورعسل با آموزش کاشت و نگهداری گونههای گیاهی هر منطقه کاهش تولید را طی چند سال به حالت طبیعی برگردانند. برای این کار میتوان از گروههای علاقهمند محلی و دانش بومی و تکنولوژی روز استفاده کرد.
2-مدیریت کشت باید شیوه کشت صنعتی را با شیوههای کشت ارگانیک و روشهای مبارزه با آفات را به شیوههای مبارزه بیولوژیک و مواد دفع آفات غیرشیمیایی دگرگون کند.
3-مدیریت مبارزه با آفات و بیماریها بهصورت منسجم به دست سازمان دامپزشکی انجام شود و از ورود داروهای قاچاق و غیرقانونی جلوگیری شود و از ورود ملکه و زنبور غیرقانونی جلوگیری شود و در همین حال مرکزی با مشارکت زنبورداران و مراکز علمی برای ورود ملکههای پر بازده ایجاد شود.
از دید من حفظ ذخیره ژنتیکی زنبور ایرانی با ورود ملکه با راندمان بالا در کنار هم و در دو بخش جداگانه میتواند انجام شود.
4-برای مدیریت بازار محصولات زنبور عسل باید تشکلهای زنبورداری جدید بهصورت مستقل ایجاد شود و محصول مناطق گوناگون هر کدام در هر استان بهعنوان یک برند شناسانده شوند و در پهنه کشور یک بازار مشارکتی از این تشکلها ایجاد شود تا در برابر حضور گسترده عسلهای تقلبی از تولید واقعی زنبورداران پشتیبانی و آن را به مردم بشناساند.
برای این کار لازم است فاکتورهای استاندارد 92 یا همان استاندارد ملی عسل به گونه یکپارچه ارزیابی شود و اولین فاکتور یعنی آزمون مواد خارجی در عسل مورد دقت قرار گرفته و وجود گلوکز و فروکتوز صنعتی مورد سنجش قرار گیرد و ماده خارجی در نظر گرفته شود و فضای کاذبی را که هماکنون بر بازار عسل سایه انداخته و مصرفکننده کیفیت عسل را فقط در میزان ساکاروز میداند، از بین ببرد.
5- لارم است یادآوری کنم آزمون گلوکز و فروکتوز صنعتی پیش از این در استاندارد 92 وجود داشت؛ اما در بازنگری ششم یا پنجم از سیاهه آزمونهای استاندارد حذف شد و بنا شد برخی آنزیمها از جمله دیاستاز بهصورت مقداری (کمی) و ماده پرولین اندازهگیری شود که متاسفانه هر دوی اینها نیز بهصورت صنعتی وجود دارند و به عسلهای تقلبی افزوده میشوند.