425 دشت کشور در واویلای فرونشست!
ماهنامه دام و کشت و صنعت- شماره ۲۷۱ – بهمن ۱۴۰۱
سقوط به اعماق
داریم به اعماق زمین سقوط میکنیم و در چاهی که به دست خود کندهایم، فرو میرویم. آنهایی که تصور میکردند زمین زیرپایشان خیلی سفت و سخت است، حالا، اگر چه به صورت میلیمتری، اما در این خاک فرو میروند.
اخبار سبز کشاورزی ؛ از کرانههای ارس تا سواحل خلیجفارس، از سلماس گرفته تا کرمان، از اصفهان تا تهران و فارس و خوزستان، در سرتاسر فلات ایران و هر جا که زمانی نشانی از آب و آبادانی و سبزه و گیاه و زندگی بود، زمین در حال فرو رفتن است، که عواقبی ویرانگر در پی دارد.
بیشتر بخوانید: ۱۰ درصد خاک ایران در وضعیت حاد فرونشست
کارشناسان میگویند، تهران سالی 36 سانتیمتر نشست دارد، یعنی تقریبا 3 سانتیمتر در ماه! شکافهای طولانی و فرو رفتن عمیق زمین در اراضی پاکدشت و ورامین و شکافهایی که گاه از میان یک روستا مانند عنبرآباد کرمان میگذرند، زنگ خطر را بهطور جدی برای گوشهای ناشنوایی که چندین دهه است در توهماتی ماورایی، چشم بر واقعیات و گوش بر گفتارهای دلسوزانه بستهاند، به صدا درآورده است.
چالههایی که گاه به ارتفاع یک ساختمان 20 طبقه است، زمین و هر چیزی را که روی آن است در خود میبرند. آنهایی که منابع آب را در سرزمینی خشک و با خشکسالیهای طولانی، لایزال تصور میکردند، احتمالا هنوز به این باور نرسیدهاند که چه بر سر مردمان یک کشور آورده و قدم در راهی بس تاریک و بیبازگشت گذاشتهاند.
اصفهان نصف جهان میرود تا «نیست در جهان» شود و بناهای تاریخی که بخشی از شناسنامه فرهنگی بشر هستند در تهدید تخریب قرار گرفتهاند. به علت کاهش منابع آب زیرزمینی در دشت اصفهان، در سال 1345(56 سال قبل) این دشت ممنوعه اعلام شد اما در سال 79 جریان آب زایندهرود را که در مسیر خود تا حدودی تراز آبی را حفظ میکرد، منحرف کردند و همه چیز را برای بروز یک فاجعه مهیا نمودند.
بیشتر بخوانید: فرونشست در یک کیلومتری بناهای تاریخی اصفهان
صنایع فولادسازی متعدد و بسیار آببر همراه با حفر چاههای متعدد کشاورزی، پس از انقلاب، موجب تخلیه آبهای زیرزمینی و بر هم زدن سطح استاتیک آب که نگاهدارنده زمین بود، گردید. حال 3 میلیون نفر در اصفهان باید به فکر یافتن محل زندگی جدیدی برای خود باشند که عوارض اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اشتغال و موارد دیگری از این قبیل در پی خواهد داشت. حدود 86 هزار واحد مسکونی، تاریخی، آموزشی، بهداشتی و … در معرض فرونشست قرار دارند که به همراه آنها خطر تخریب سیستمهای خدمات شهری مانند گاز، آب، برق، فاضلاب و… که میتوانند فاجعهبار باشند نیز وجود دارند. اصفهان فقط یک نمونه از 425 دشت در حال فرونشست کشور است که هر یک از آنها به طور جداگانه در معرض خطرات خاص خود قرار دارند.
در کتاب قابوسنامه از قول بزرگمهر آوردهاند که چون از وی در مورد سرنوشت بدفرجام سلسله ساسانیان پرسش کردند، پاسخ داد: «در شغلهای بزرگ، استعانت بر عاملان کوچک کردند تا کار آنها بدین جایگاه رسید».
یک باغدار پسته کرمانی چند سال قبل در گفتگویی نقل میکرد که پیش از انقلاب به طور کلی 520 حلقه چاه در استان کرمان بود که تحت نظارت کامل بودند و اگر شنیده میشد که فردی به طور غیرمجاز اقدام به حفر چاهی کرده است به شدت با وی برخورد میکردند، بنابراین همیشه آب در چاهها حالتی ثابت داشت. اما چند ماه پس از انقلاب توسط فردی که هیچ صلاحیتی در این زمینه نداشت و با صدور مجوز به دست وی، تعداد این چاهها به 2500 حلقه رسید، به گونهای که اب چاههای کشاورزی از 50 متر به 250 تا 300 متر سقوط کرد.
خشک کردن ذخایر آبی طی 30 سال
طی چهار دهه گذشته، چنین روندی در سرتاسر کشور تحت شعار کشاورزی محور اقتصاد» یا «توسعه پایدار» و الفاظ دهن پر کن دیگری از این قبیل، ذخایر آب چند هزارساله این فلات خشک را فقط در یک بازه زمانی 30 ساله از دل زمین بیرون کشیدند و تبخیر کردند و کشور ایران را با تمام آدمها و منابع و سرمایهها و امکانات در معرض نابودی قرار دادند؛ به گونهای که طبق اعلام نظر کارشناسان، تا 30 سال آینده بخش زیادی از کشور و به ویژه در مناطق جنوبی و مرکزی غیرقابل سکونت خواهد شد.
کمااینکه هم اکنون شاهد مهاجرت خاموش ساکنان این حوزهها به سمت مناطق شمالی کشور هستیم که این خود میتواند مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تازهای به بار آورد.
از هنگامی که اولین هشدارها درباره فرونشست زمین به ویژه در مناطقی که آبهای زیرزمینی آنها برای استفاده در بخشهای کشاورزی مورد استفاده قرار میگرفت اعلام گردید، فرصت کافی برای یافتن تدابیری که در سایر کشورها به کار برده میشد، وجود داشت، اما مسئولان ذیربط در تمام ردهها، آن را به مثابه یک شوخی و مشکل کم ارزش که نباید وقت گرانبهایشان را صرف آن کنند، تلقی کردند، چرا که «کارهای مهمتری» داشتند.
مدعیان مدیریت، در زمانی که نفت را بشکهای 140 دلار میفروختند، میتوانستند فقط با بخش بسیار اندکی از این درآمد آسمانی و زمینی، حداقل 50 درصد از مصرف آب در بخش کشاورزی و صنعتی و حتی خانگی، صرفهجویی کرده و سطح ایستایی و تراز آب زیرزمینی را حفظ نمایند، اما نکردند. حال دشتهای کشور به همراه ساکنان آنها، اراضی کشاورزی، صنایع، جادهها، منازل مسکونی و هر آنچه که بر روی و زیر آنها قرار دارد، جلوی چشم همه در اعماق زمین فرو میروند.
پس از کرمان سراغ دیگر استانها هم میرود
فاجعهای که پس از سیل دی ماه 1400 در برخی از مناطق استان کرمان رخ داد در انتظار سایر استانهای کشور است. برخی از روستاها و شهرها باید تخلیه گردند چون امکان دارد هر یک به گورستانی تبدیل شوند.
به قول بزرگمهر حکیم: استعانت از عاملان«آدمهای» کوچک برای کارهای بزرگ چنین عواقبی خواهد داشت چرا که خودکرده را تدبیر نیست!!
ماهنامه دام و کشت و صنعت- شماره ۲۷۱ - بهمن ۱۴۰۱