هر گوشه از ایران خردهآیینهای متفاوتی برای شب یلدا دارند، اما در مناطقی این آیین با روایتهای متفاوتی همراه است.
هر گوشه از ایران خردهآیینهای متفاوتی برای شب یلدا دارند، اما در مناطقی این آیین با روایتهای متفاوتی همراه است.
اخبار سبز کشاورزی ؛ شب «یلدا»، یکی از کهنترین آیینهای ایرانیان با قدمتی که برآورد میشود به حدود هشت هزار سال برسد، سال گذشته با همکاری ایران و افغانستان بهعنوان پرونده چندملیتی در کمیته میراث ناملموس یونسکو ثبت شد. ایران، پرونده یلدا را از سال ۱۳۹۳ در یونسکو به اشتراک گذاشته بود تا بهعنوان میراث ناملموس چندملیتی ثبت شود، اما تا حدود شش سال بعد از آن، هیچ کشوری مشارکت در این پرونده را نپذیرفت.
ایران سرانجام این پرونده را بهطور مشترک با افغانستان به یونسکو ارائه کرد. در گذشته که مردم ایران کشاورزی میکردند، همواره بهدنبال رصد حرکات ستارگان و خورشید بودهاند. مردم درک کرده بودند که وجود نور خورشید به نفع و سود کارهایشان از جمله کاشت و رشد محصولات بوده است و با رسیدن فصل پاییز که روزها کوتاهتر و شبها بلندتر میشود، بهخاطر کمبود نور خورشید محصولات بهخوبی رشد نمیکرد و با رسیدن آخرین روز پاییز (۳۰ آذر) بهخاطر پایان شبهای طولانی جشنی برپا و تلاش میکردند تا بهنحوی شکرگزاری خود را برای نور بیشتر بهجای آورند.
در زمان قدیم به شب یلدا، شب زایش خورشید میگفتند؛ زیرا معتقد بودند که در این روز خورشید دوباره از نو و قدرتمندتر از همیشه متولد میشود و تابش نور قویتری را برای مردم به ارمغان میآورد.
در پرونده یلدا در یونسکو، این عنصر چنین تعریف شده است: «یلدا، جشن کهنی است که در آن فزونی روشنایی خورشید، نور و حرارت زندگی مورد توجه برگزارکنندگانش قرار میگیرد. انقلاب زمستانی در نیمکره شمالی برابر با یکم دیماه در تقویم ایران است و این تاریخ مصادف با آغاز روند بلندتر شدن روزها در این منطقه است. در آخرین شب پاییز خانوادهها در منزل بزرگتر فامیل دور هم بر سر سفره شب یلدا جمع میشوند و یلدا را جشن میگیرند. در برگزاری یلدا، کودکان بهعنوان مجریان آینده و زنان بهعنوان محور زندگی و خانواده، بسترساز گردهم آمدن اقوام و دوستان، مطرح هستند. بزرگترهای فامیل بهعنوان حاملان فعلی و ناقلان این جشن آیینی شناخته میشوند. در جریان برگزاری بخشهای مختلف یلدا، ارزشهایی چون هویت فرهنگی، توجه به طبیعت و گاهشماری سنتی، ارج نهادن به جایگاه مهم زنان و کودکان در خانواده، آشتی، دوستی، مهماننوازی و آشنایی با محترم شمردن بیانهای گوناگون فرهنگی مورد توجه قرار میگیرند و به نسل آینده منتقل میشوند. یلدا بهدلیل شاخصههای اقلیمی زیست مردمان این سرزمین و ارتباط آن با طبیعت و کیهان، از روزگار کهن تا به امروز استمرار داشته است و
متناسب با گذر زمان تغییراتی ظاهری در نحوه برگزاری آن دیده میشود، اما ساختار و ماهیت آن تغییری نکرده است و همچنان اقوام گوناگون این سرزمینها یلدا را برگزار میکنند».
مردم هر گوشه از ایران، این آیین که در زمره آیینهای استقبال از بهار است را بهشکل خاصی گرامی میدارند، اما مهمترین وجه مشترک این خردهآیینهایی یلدایی سفره رنگین از خوراکیهای محلی، دورهمیها و قصهگوییهاست. باوجوداین، در این گزارش روایتهایی از آیینهای یلدایی میخوانید که متفاوتتر از خردهآیینهای دیگرند.
«خضر نبی»، آیین جوانان
این رسم را باید آیین خطه آذربایجان بدانیم؛ آیینی که نویددهنده بهار است و طی آن، جوانان دم بخت هر روستا حبوباتی نظیر نخود، گندم، ذرت، تخم هندوانه و خربزه از منازل اهالی روستا جمع میکردند و پس از پختن و خشک کردن، همراه نمک در هاون میکوبیدند که در اصطلاح محلی «قاووت» نامیده میشود. هریک از جوانان بهاندازه هفت ناخن از این قاووت را زیر زبان خود میگذاشتند و میخوابیدند و خوابهایی که میدیدند توسط بزرگترها تعبیر میشد.
همچنین، دختران دم بخت حبوبات جمعآوریشده آش پخته را بین همسایهها تقسیم میکردند که در واقع نوعی نذری برای باز شدن بختشان بود.
بنابر گفته کهنسالان و براساس منابع تاریخی در گذشته مقداری از قاووت تهیهشده را در سینی بزرگ که در اصطلاح محلی به «مئژمئیی» معروف است، میریختند و در اتاقی خلوت میگذاشتند و عقیده بر این بود که حضرت خضر نبی آن را متبرک میکند.
«شالاندازون»، خواستگاری غیررسمی
رسم «شالاندازون» را هم قزوینیها برپا میکنند و هم اهالی استان البرز و شاید بتوان آن را رسمی برای منطقه البرز دانست. بسیاری از اهالی روستاهای محور کرج-چالوس هنوز معتقدند که شب یلدا را باید سبک برگزار کرد.
رسم شالاندازون بهجز یلدا در زمانی که شخصی به خواستگاری کسی میرود نیز اجرا میشود، بهطوریکه خانواده دختر شالی پشمی را هنگام مراجعت خانواده پسر از دریچه خانه خود به بیرون آویزان میکنند، اگر در کیسه دوختهشده به شال، توت و یا شیرینی بگذارند، یعنی جواب خانواده دختر مثبت است و اگر چیزی در این کیسه قرار ندهند، یعنی جواب منفی است.
شب یلدا هم رسم اینطور است که پسرهای جوان شالی را از راه بام منزل دختر مورد علاقه خود به داخل منزل آویزان و بهنوعی خواستگاری غیررسمی میکردند و اگر خانواده دختر نظر مثبت نسبت به پسر داشتند، داخل شال هدیهای میگذاشتند و پسر شال را بالا میکشید و اما اگر ناراضی بودند چیزی را در آن قرار نمیدادند و به این شکل، خواستگاری غیر رسمی انجام میشد.
«شِلی مِلی»، طلب خوراک
در این آیین که اهالی ایلام آن را زنده نگه داشتهاند، جوانان و نوجوانان پسر در ابتدای شب دور هم جمع میشدند و هرکدام یک چوبدستی برمیداشتند و در منازل آبادی و روستا میرفتند.
افراد جلوتر سردسته بودهاند و چند چوبدستی بر در منزل یا بر روی سیاهچادر نواخته و سپس یکصدا میگفتند «شِلی مِلی» یعنی هرگز نمیروم تا چیزی ندهی، عدهای دیگر و یا همگی ادامه میدادند «خال دقولی» بهمعنی نشانهای روی پایش است.
در این رسم اینگونه طلب مواد غذایی و خوراکی میکردهاند و صاحب منزل مقداری آرد یا خرما و گاهی پول نقد به آنها میداد و آنها یک صدا میگفتند «أُسا خُویُو چکًوُ شِی، خُودا کُورد نًه کُوشِی» بهمعنی استاد (خدا) خودش با چکشش، خداوند پسرت را نکشد و آنگاه میرفتند و اگر صاحب منزل چیزی نمیداد، به نفرین میپرداختند.
یخ بستن همه آبهای جهان
در برخی از نقاط گیلان بر این باورند که همه آبهای جهان در لحظهای نامعین در این شب میبندند و حالت منجمد پیدا میکنند و هر کس آن لحظه را دریابد، هر مرادی داشته باشد و از خدا بخواهد حاصل میشود. برخی نیز معتقدند در این شب، درختان سرشان را پایین میآورند و در این لحظه اگر شخصی از خواب بیدار شود، هر نیتی بکند، خواستهاش برآورده میشود. فقط گیلانیها نیستند که آیینی مرتبط با آب دارند؛ براساس یک باور قدیمی اهالی تبریز پوست میوههایی را که در شب یلدا میخوردند، در آب روان میریختند و آن را خوشیمن میدانستند.
قربانی یلدا
یکی از آیینهای شب چله مردم استان مرکزی کشتن گوسفند مخصوصی بهنام «اتلیک» است. روستاییان این نوع گوسفند را در فصل تابستان از بین گوسفندان خود جدا و بهخوبی آن را پروار میکنند تا برای زمستان خوب چاق و فربه شود. بهمحض اینکه زمستان فرا رسید، گوسفند را قربانی و از آن غذای بسیار لذیذی برای شام شب چله تهیه میکنند؛ رسمی که در استان همسایه یعنی لرستان هم به همین شیوه اجرا میشود.
در این منطقه هم بسیاری از خانوادهها با توجه به وضعیت اقتصادی خود و تا جایی که ممکن است، قربانی میدهند. گوسفند، قربانی خانوادههای دارا بود و خانوادههای کمدرآمدتر نیز بوقلمون، خروس یا مرغ را سر میبریدند. در بسیاری از روستاهای سمنان مرسوم است که دامداران در شب چله، گوسفند پرواری را تحتعنوان چلهکشی قربانی و گوشت آن را قرمه میکنند.
از این گوشت که در شکمبه حیوان ذخیره میشود، برای تهیه غذا در فصل سرد سال بهره میبرند. قربانیکردن در کازرون استان فارس هم رسم بوده است.
برکت محصولات کشاورزی
«خرمنکشون» نمونهای از مراسم پاییزی بوشهریها برای استقبال از زمستان است. در این مراسم که معمولاً بعد از نیمهشب شروع میشود، کشاورزان بر سر خرمنگاهها میروند و محصولات را با همان شیوه سنتی بین خود و دیگر مشارکتکنندگان تقسیم میکنند. برای مردم خلخال در آذربایجانشرقی هم مصرف میوههای مختلف از جمله انار، ازگیل و هندوانه شب چله معنای خاصی دارد و درخت ازگیل نماد محکم و استوار بودن، هندوانه نماد شیرینی و انار را نشانگر آرزوی فصلی پربارش برای کشتوکار و کشاورزی میدانند.
آیینهایی برای عروس و داماد
«سرحمومی» یکی از آیینهای خاص خراسانیان بود. خانوادهها ازدواج جوانان خود را بهگونهای تنظیم میکردند که فردای این شب یعنی «خورروز» آنان به خانه بخت بروند. بر این اساس، عروس و داماد در این شب به حمام برده میشدند و آیین حنابندان برای عروس و کیسهکشی برای داماد در فضایی شاد انجام میشد. آیین شب چله نودامادها از آداب و رسوم خاص مردم خراسانجنوبی است که در شبهای چله انجام میشود.
یک چله زنانه
در اصفهان این شب بهنام «چله زری» (مؤنث) نامگذاری شده، ولی در شهرها و مناطق مختلف با رسم و رسومات این شب به عمو چله (مذکر) معروف است. در پاسخ به این سؤال که چرا این شب شامل جنسیت شده، گفته میشود چون از ابتدا هم اشیا و جانداران دارای جنسیت ماده و نر و یا مذکر و مؤنث بودهاند، به همین دلیل برای روزها و شبهای خاص از جمله یلدا هم نام مبتنی بر جنسیت تعیین شده است.
مردم اصفهان دو شب را با نام شب چله برگزار میکنند که این شبها رسوم مخصوص به خود را دارند. هندوانه بهعنوان نمادی کروی که برونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشید محسوب میشود، بهعنوان مهمترین میوه بر سر سفره چله قرار میگرفته است.
از دیگر بخشهای این آیین در اصفهان قدیم، پهن کردن تمام البسه و رختخوابها در هوای آزاد بهویژه در مقابل خورشید با هدف خوشآمدگویی به «عمو چله» و «چله زری» بوده است.