نوری قزلجه، پاشنه آشیل دولت چهاردهم
مصایب کشاورزی و شعارهای وزیر
از شروع دولت چهاردهم قیمت محصولات کشاورزی در معرض نوسانات شدید قرار دارد که به مدیریت ناکارآمد کشاورزی، بی تجربگی مدیران و... مربوط می شود

اخبار سبز کشاورزی؛ هشت ماه از صدارت نوریقزلجه بر وزارت کشاورزی میگذرد، امروز دیگر حتی طرفداران نخستین وی که به رسانهها توصیه میکردند: «اجازه دهید 100 روز از مدیریت وی بگذرد»، «باید سال زراعی جدید با مدیریت نوری آغاز شود»، «باید کشت پاییزه تمام شود باید» و... امروز معترض هستند که بهزودی عمر صدارت نوری به یکسال میرسد؛ اما انبان امنیت غذایی علاوهبر گرانی، خالی است و دکتر پزشکیان مجبور به تقاص برای تصمیم مدیریتی خود و متهم به رفیقباری در انتخاب بشود.
گروهی نیز معتقدند نوری، بدهکار هزینههای تبلیغاتی انتخابات دوران پزشکیان است و دوستان و حامیان پزشکیان که از اتفاق واردکننده نهادههای دامی، مواد پروتئینی، برنج و... و دارای مجتمعهای کشاورزی، کشت و صنعت، دامپروری، صنایع لبنی و... هستند در انتظار تامین مطالبات خود و به روزرسانی این مطالبات و سود حاصله هستند.
نوشتار زیر توسط یکی از کارشناسان دانا، توانا و با تجربه نگارش شده که از جمیع جهات ثابت کرده، وزیر جهاد کشاورزی پاشنه آشیل دولت چهاردهم است.
از شروع دولت چهاردهم، قیمت محصولات کشاورزی اغلب در معرض نوسانات شدید قرار دارد. با این وجود، افزایش قیمت و نوسانات، همانطور که در شش ماه گذشته و در حال حاضر مشاهده می شود، بسیار غیرمتعارف و نشان دهنده وضعیت غیرعادی بازار است. دلایل متعددی برای این ناهنجاری وجود دارد که به مدیریت ناکارآمد کشاورزی کشور، قبیله گرایی، بی تجربگی مدیران فعلی وزارتخانه در امر حکمرانی کشاورزی کشور، فقدان برنامه منسجم از سوی وزیر، بی برنامگی مطلق در سطوح صف و ستادی، سیاستهای نظارتی ضعیف و ناآشنایی برگزیدگان به فعالیتهای اجرایی در سطح ملی مربوط می شود.
تبعات خانهنشین کردن مدیران با تجربه
شوکهای عرضه ناشی از عدم آشنایی مدیران بازرگانی وزارتخانه با رفتار بازارها، خشکسالی، تورم عمومی و افزایش هزینه ها در حمل و نقل دریایی و بیمه؛ اثرات افزایش قیمت نهاده ها، خانه نشین نمودن بسیاری از مدیران باتجربه سابق و فقدان تخصیص به هنگام منابع ارزی از جمله عوامل اساسی برای توضیح نوسان قیمت و بسیاری از ناکارآمدی دیگری هستند که به جز ارمغان سیاهه ای از شکستها و بیان آرزوها برای وزیر کشاورزی به کوچک تر شدن سفره خانوارها هم انجامیده است. نوری قزلجه اخیرا قولهایی داده که اصولا با منطق اقتصاد ایران و بستر متعارف آن فرسنگ ها فاصله دارد.
آرزوهای محال
به عنوان مثال وزیر قول داده که تراز تجاری 11 میلیارد دلاری منفی بخش کشاورزی را بهبود بخشد در حالیکه اهل فن می دانند که برای اصلاح این ناترازی در بازه زمانی حداقل 5 ساله، نه زمین زراعی کافی برای کشت سه گانه ذرت، سویا و جو داریم و بفرض وجود زمین، آب بهعنوان شرط لازم و کافی برای رسیدن به خودبسندگی داخلی و اصلاح تراز تجاری وجود ندارد.
درک نازل از زنجیره ارزش، زنجیره تامین و...
از طرفی بهبود تراز تجاری مستلزم صادرات کالاهایی با درجه پیچیدگی و مآلا ارزش افزده بالاست که نیازمند میلیاردها دلار سرمایه گذاری و نظام تحقیق و توسعه پرقدرت در زنجیره تامین کالاها است. گویا وزیر محترم درک نازلی از مفاهیمی مانند زنجیره ارزش، زنجیره تامین و میزان سرمایه گذاری دارد.
اخیرا برنامههای بانک کشاورزی بهعنوان تنها بانک مونوپول حوزه کشاورزی منتشر شده که جهتگیری خاصی، یا راهبرد مدونی، یا ابزارهای مالی و شیوههای مشارکت جدیدی درآن پیش بینی نشده، در عین حال، وزارتخانه هم فاقد سیاست اعتباری خاصی برای مشارکتهای حقوقی، مدنی، انواع کنسرسیوم ها، جوینت ونجرها، ابزارهای مالی جدید است.
دانشبنیان فقط در شعار
نوری قزلجه به شیوه مآلوف مجلس شعار داده "میخواهد دانش بنیان را در ساختار وزارتخانه نهادینه کند" اما هیچ برنامه توسعه دانش بنیان ها، تفکیک وظایف ونچر کپیتال ها، میزان گرانت، آورده سهامداری، حقوق مالکیت معنوی و... ندارد حتی تنها صندوق دانش بنیان که در تات قرار دارد فاقد توان لازم جهت فاینانس مکفی طرح ها است .
نوری مدعی شده قرار است گروهی در تعاون روستایی به اصلاح ساختار تعاون، تشکل ها و نظام صنفی بپردازند اما مشخص نیست که قرار است چه ساختاری با چه بضاعت تئوریکی جانشین ساختار قبلی شود و ساختار فعلی واجد چه مشخصاتی است. او به راستی بی وقفه و بی رحمانه شعار میدهد.
وزیر گرفتار دستاوردسازی
به اعتقاد وی "بازار شب عید به بهترین وجه و در شرایط مطلوب است" اما کمتر کسی است که نداند چه بر سر حداقل 6 دهک درآمدی در تامین حداقل مایحتاج خود در شب عید آمد.
او مرتبا گرفتار دستاوردسازی است و اعلام میکند در تامین کالاهای اساسی کمبودی نداریم اما نمیگوید که عمده ذخایر راهبردی بهطور کامل با خرید سال قبل تحویل وی داده شده است و کار تیم وی برای صیانت از ذخایر راهبردی از اردیبهشت امسال تازه آغاز میشود و ابتکار پر بودن سیلو، سردخانه و انبار متعلق به تیم او نیست.
مردی در غبار تسلیم بازار
او بر نظارت بر بازار معتقد است اما تسلیم نیروهای بازار است چنانکه طی مدیریت وی کارخانههای لبنی طی 7 ماه سه بار افزایش قیمت داده اند مابقی محصولات صنایع وابسته کشاورزی هم ایضا، او بر شعار به کارگیری نیروهای متخصص را به تاسی از پزشکیان اذعان دارد ولی در دوره او بیشترین نیروهای متخصص بخش کشاورزی خانه نشین شده به زاویه رفته یا از بخش خارج شده اند و بیشترین نیروی غیر متخصص از بدنساز تا پزشک عمومی و دانش آموختگان غیر مرتبط سفارشی وارد بخشهای مدیریتی وزارتخانه شده اند.
مردی در غبار تنهایی و بدون برند مدیریتی
نوری قزلجه تنها وزیری بخش کشاورزی است که برند هویت سازی ندارد او نه مانند کلانتری متخصص، نه مانند حجتی مدیراجرایی و تکنوکرات پرقدرت، نه مانند اسکندری پروژه من گندم و مانند خلیلیان استاد دانشگاه نیست او برند مدیریتی خاصی ندارد.
چون نه کار اجرایی کرده نه کار مطالعاتی–تحقیقاتی کرده نه کار ملی ستادی انجام داده و نه در قامت یک نظریه پرداز است. بزرگترین عناوین او فقط مدیر جهاد بستان آباد در 30 سال قبل و سه دوره نماینده بستان آباد و یک دوره معاون لاریجانی در امور اجرایی بود، حاصل سه دوره حضور او در کمیسیون تخصصی آب، کشاورزی و محیط زیست به گونه ای بوده که طی این 12 سال نه مقاله ای نه گزارشی و حتی دریغ از یک توئییت تخصصی کشاورزی در شبکههای اجتماعی هرگز کسی ندیده است.
پیشی گرفتن رشد تورم مواد غذایی از رشد تورم عمومی
موقعیتهای مشاوراو در وزارتخانه ها عمدتا به پست سیاسی نمایندگی مجلس وی برمیگردد و لاغیر؛ تحصیلات وی نیز پس از دیپلم هنرستان به دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه ختم می شود که اهل فن از اعتبار علمی آن بیشتر آگاهند.
در تعجبم یعنی آقای پزشکیان نمی دانست که وزارت جهاد کشاورزی وزارتخانه فنی– اجرایی برای تهیه غذای مردم است و وزارتخانه ای سیاسی نیست؟ برنامه ارائه شده از طرف وی به مجلس محترم کشکولی از برنامه ها و بهترین آرزوهای 4 وزیر گذشته و آمال برباد رفته جامعه کشاورزی بدون بودجه، عدد و رقم زمان بندی و هدفگذاری دقیق است. به همین دلیل قابل نقد نیست و مشخص نیست که این کشتی قرار است به کدام مقصد برسد.
در روزگار قزلجه برای اولین بار نرخ رشد تورم مواد غذایی از نرخ رشد تورم عمومی پیشی گرفت. کاهش ارزش پول ملی در برابر دلار آمریکا برای کشور به رکورد تاریخی رسید که با ظهور ترامپ، بحران ارزی، فشار حداکثری تحریم، ناامنی غذایی در کشوررا تشدید می کند.
مرد بازگرداندن همه بحرانهای کشاورزی
اما قزلجه برنامه خاصی برای این بحران ها ندارد.او هیچ الگوی کشت مشخصی در شرایطی که بحرانی ترین ناترازی آبی را در کشور تحمل میکنیم ندارد. در زمان او بحران هایی که بخاطره سپرده بودیم دوباره بازگشت نظیر بحران سیب زمینی، بحران روغن، بحران گوجه، بحران حبوبات، افزایش قیمت گوشت گوسفند و افزایش انفجاری قیمت چای، مردم ناامیدانه گوشت قرمز، سبزیجات و میوه ها را از سبد غذایی خود حذف کردند.
وقتی هزینههای غذا سریعتر از درآمد خانوارها افزایش می یابد، بودجه خانواده را تحت فشار قرار می دهد. قیمت مواد غذایی اغلب به دلیل تقاضای ثابت و تولید محصولات کشاورزی متغیر است. با این حال، این قیمت ها در 7 ماه اخیر به شدت افزایش یافته است. کمبود عرضه و هزینههای بالاتر نهاده ها باعث شد که قیمت خرده فروشی مواد غذایی در ششماهه دوم سال 1403 به بالاترین حد خود برسد.
آغاز آرزوی محال معیشت مناسب برای کارگران کشاورزی
نرخ تورم سالانه کشور در سال 1403 حدود 32.5 درصد بود. اما نرخ تورم مواد غذایی بسیار بالاتر و متوسط هزینههای تولید 39 درصد بیشتر از سال قبل بود. غذا یک هزینه ضروری است،بنابراین طبیعی است که افزایش قیمت مواد غذایی باعث تشدید فقر و محرومیت می شود. این امر به طور نامتناسبی بر خانوارهای کم درآمد تأثیر می گذارد زیرا آنها نسبت بیشتری از درآمد خود را صرف غذا می کنند. به عبارت دیگرتورم بالای قیمت مواد غذایی مردم فقیر را فقیرتر می کند چنانکه وقتی صحبت از افزایش قیمت محصولات عمومی می شود، خانوارها می توانند به سادگی از خرید کالاهای غیرضروری خودداری کنند.
اما این موضوع در مورد غذا درست نیست. تنها انتخاب خانوارها این است که غذای گرانقیمت را با جایگزینهای ارزانتر جایگزین کنند یا کمتر بخرند و میزان غذایی که روی سفرهگذاشته میشود را کاهش دهند. تورم مواد غذایی می تواند خانوارهای کم درآمد را به بدهی بکشاند و از طریق سوءتغذیه باعث کاهش سلامتی شود. نتیجه بحران هزینه زندگی و فرسایش استانداردهای زندگی است که بیشتر بر جوامع فقیر و محروم تأثیر میگذارد. غلبه بر آسیب پذیری ها در سیستم غذایی ما برای اطمینان از در دسترس بودن و مقرون به صرفه بودن غذا برای همه در حالی که تامین معیشت مناسب برای کارگران کشاورزی یکی از بزرگترین چالشهای وزیر فعلی جهاد کشاورزی است.
تغییرات اقلیمی مزید بر علت
از سوی دیگر،تغییرات آب و هوایی سیستم غذایی ما را ضعیفتر و در برابر شوکهای قیمتی آسیبپذیرتر کرده است. از نگاه جهانی، تنها سه محصول – گندم، ذرت و برنج – تقریباً نیمی از عرضه غذای جهان را تشکیل میدهند که همه در برابر شرایط آب و هوایی شدید مانند خشکسالی و گرما آسیب پذیر هستند. افزایش دما باعث شکست محصول، مشکلات زنجیره تامین و افزایش قیمت مواد غذایی می شود.
در مجامع جهانی نیز منفعل هستیم
بدون اقدام قوی برای محدود کردن انتشار گازهای گلخانه ای، تغییرات آب و هوایی تهدیدی فزاینده برای مقرون به صرفه بودن مواد غذایی، به ویژه برای فقیرترین قشرها خواهد بود. تورم بالا هم بر تولیدکنندگان مواد غذایی و هم بر مصرف کنندگان تأثیر می گذارد. هزینههای سوخت و کود بالاتر به این معنی است که کشاورزان با هزینههای نهاده بالاتر، عملکرد کمتر و از دست دادن درآمد مواجه می شوند.
هزینه- فایده ناسیونالیسم غذایی
در برخی مناطق، خشکسالی و بی آبی بر بی ثباتی فزاینده بخش کشاورزی می افزاید. در نتیجه، کشور باید شروع به محدود کردن صادرات مواد غذایی یا تعرفه یا سهمیه صادراتی را وضع کنند تا اطمینان حاصل شود که به اندازه کافی برای تغذیه جمعیت خود ذخیره می کنند. این "حمایت گرایی غذایی یا ناسیونالیسم غذایی " ممکن است به تقویت امنیت غذایی محلی و پایین نگه داشتن قیمتهای محلی کمک کند، اما عرضه جهانی غذا را محدود می کند و می تواند قیمت ها را در جاهای دیگر حتی بیشتر افزایش دهد.
گرانسازی مواد غذایی و بحران ملی
با افزایش قیمت مواد غذایی، افرادی که در دهکهای پایین درآمدی قرار دارند بیشترین ضربه را می بینند. این به این دلیل است که خانوادههای کم درآمد معمولاً نسبت بیشتری از درآمد خود را صرف غذا میکنند و منابع کمتری برای دریافت هزینههای غیرمنتظره دارند. در ایران، افرادی که کمترین درآمد را دارند، معمولاً حدود 52 درصد از درآمد خود را صرف غذا می کنند، در حالی که افرادی که بیشترین درآمد را دارند، تنها 10 درصد را خرج می کنند. علاوه بر این، غذاهای اصلی، مانند غلات و نان، سهم بیشتری از رژیم غذایی خانوادههای فقیرتر را تشکیل می دهند. امنیت غذایی به منابع کافی، دسترسی، مقرون به صرفه بودن، تغذیه و ثبات در طول زمان نیاز دارد. وقتی اقلام غذایی مورد نیاز برای امرار معاش و سلامتی بسیار گران می شوند، این امر بر تمام ارکان امنیت غذایی تأثیر می گذارد. در حال حاضر قیمتهای بالای مواد غذایی در سال 1403 باعث یک بحران ملی شده است و میلیون ها نفر را به فقر شدید سوق داده و گرسنگی و سوء تغذیه را تشدید کرده است.
دمل چرگین ناامنی غذایی و تبعات آن
در حالی که ایران در سطح ملی امنیت غذایی دارد، هنوز هم در سطح خانوارها با نا امنی غذایی روبرو است. در سال 1403، تقریباً 30 درصد مردم کشور تحت تأثیر ناامنی غذایی متوسط تا شدید قرار گرفتند. این رقم نسبت به چند سال قبل به دلیل اختلالات ناشی از بیماری همه گیر دو برابر شده بود.
با این حال، قیمت مواد غذایی از آن زمان افزایش یافته است، به این معنی که بلای ناامنی غذایی ممکن است بدتر شده باشد. علاوه بر این، ناامنی غذایی در حال تبدیل شدن به یک مشکل بزرگتر برای مناطق روستایی کشور است.
نوری قزلجه، پاشنه آشیل دولت چهاردهم
دامنه مسیرهای قیمت غذا که میتواند در ماههای آینده اتفاق بیفتد بسیار گسترده است و در حال حاضر، تنها قطعیت مربوط به قیمت مواد غذایی و تورم این است که ما در یک زمان پرنوسان هستیم.بی تردید نوری قزلجه به تدریج به پاشنه آشیل دولت چهاردهم مبدل خواهد شد.