حل مشکلات با تشکلهای توانمند
نگاهی به مشکلات تولید و تجارت آبزیان
بخش اول
تاکنون مطالب متعددی در مورد شیلات و آبزیان در شمارههای مختلف مجله «دام و کشت و صنعت» تقدیم مخاطبان شده است. بخشهای مختلف تولید میگو را در چند شماره(246، 247، 248 و …) مورد بررسی قرار دادیم، اما بحث بازار آن به فصل برداشت و فروش این محصول موکول شد که در گفتوگو با دکتر علیاکبر خدایی، دبیرکل اتحادیه تولید و تجارت آبزیان ایران، به موضوع تجارت و بازار آبزیان بهویژه میگو پرداختهایم.
این مصاحبه در روزهای پایانی شهریور1400 در دفتر اتحادیه تولید و تجارت آبزیان انجام گرفته است:
وضعیت تجارت آبزیان در جهان چگونه است؟
آمار کلی تجارت آبزیان در دنیا حدود 124 میلیارد دلار و در مورد گوشت قرمز نزدیک به 125 میلیارد دلار است که نشان میدهد، تجارت آبزیان تقریبا معادل گوشت قرمز است و در بین محصولات دام و طیور، با اندکی اختلاف، رتبه سوم را دارد و این نشان میدهد که آبزیان در مجموعه مواد غذایی و پروتئینی جایگاه مناسبی دارند.
تجارت آبزیان در جهان از سال 2015 تا 2019 در حدود 26درصد رشد داشت؛ در حالی که در همین بازه زمانی رشد تجارت گوشت قرمز تقریبا نصف آبزیان بوده است.
مشخص است که دنیا به این نتیجه رسیده که به سمت توسعه تولید و مصرف آبزیان برود؛ شاید یکی از مهمترین دلایل آن محدود بودن منابع آبی در دنیا و مصرف کمتر آب در تولید آبزیان نسبت به سایر دامها است.
رویکرد تولید آبزیان در ایران را چطور ارزیابی میکنید و بهتر است چه سمت و سویی داشته باشد؟
در کشور ما نیز بهعنوان یک کشور خشک و نیمهخشک، کمآبی بهعنوان یکی از مهمترین مشکلات مطرح است و با توجه به اینکه دولت جدید با رویکردهای تازه کارش را شروع کرده، به نظر میرسد بهتر است رویکردها به سمت حمایت از آبزیان و افزایش راندمان استفاده از منابع آبی باشد. همچنین بهتر است که به سمت توسعه آبزیپروری در آبهای شور، لبشور و پرورش آبزیان متناسب با آنها حرکت کنیم.
رویکرد ما افزایش تولید از راه افزایش بهرهوری در واحد سطح است نه از مسیر افزایش سطح تولید؛ چرا که کمبود آب و سایرمنابع، پرهیز از توسعه افقی را به ما دیکته میکند. بنابراین ناگزیریم به سمت تولیداتی حرکت کنیم که میدانیم به مشکل برخورد نخواهیم کرد و چشماندازتوسعه آینده از مسیر افزایش راندمان است.
اگر به سمت تولیدات پایدار و قابل برنامهریزی حرکت کنیم، برای تجارت و صادرات آن هم میتوان برنامهریزی کرد. مثلا در مورد میگو ما یک رقم تولید نسبتا ثابت سالیانه با مقداری کمتر یا بیشتر داریم که بهصورت ادامهدار در حال تولید است و میتوانیم برای آن برنامهریزی کنیم. یا ماهی «سیبس» که یک ماهی ارزشمند است و میتوان در قفسهای دریایی آن را پرورش داد و تقاضای بازار را با برنامهریزی پاسخ داد.
البته یکی از مشکلات مهم ما در این زمینه تولید بچهماهی است که باید با جدیت بر آن تمرکز کرد.
در مورد خاویار برنامهریزیهای خوبی انجام گرفته و سرمایهگذاریهای بخش خصوصی در حال نتیجه دادن است. سال گذشته حدود 3200 تن صادرات خاویار پرورشی داشتهایم که خوشبختانه این میزان به سرعت در حال توسعه و افزایش است.
تقریبا 50درصد کپور معمولی به کشور عراق صادر میشود و اگر بخواهیم در زمینه توسعه ماهیان گرمابی برنامهریزی کنیم باید اولا محدودیت منابع آبی را نیز در نظر بگیریم و ثانیا به فکر بازارهای جدید باشیم. اینها از مواردی است که ما میتوانیم بر آنها تمرکز داشته باشیم.
نقش بخش خصوصی در تجارت آبزیان چقدر تعیینکننده است؟
طی دو سال گذشته و در شرایط سخت تحریمها با 55 کشور دنیا و در مقادیر مختلف، تجارت آبزیان داشتهایم و این ارتباط تجاری یکی از ارکان تضمین امنیت ملی و بیاثر کردن تحریمها است. در همین دوره بعد از برجام که کشورهای زیادی به ایران رفت و آمد میکردند، نتایج بهتری حاصل شد که تجار دو کشور به هم پیوند خورده و زمینه همکاری آنها فراهم شد.
مثلا کشور روسیه که در حال حاضر صادرات خوبی از میگو، قزلآلا، غذای آبزیان، خاویار و … با آن داریم و یا اتحادیه اروپا که بالاترین سطح روابط فنی و تکنیکی در زمینه صادرات آبزیان با آن برقرار است، در توسعه سایر بازارهای آبزیان بسیار مؤثر بوده است. همه اینها دلالت بر نقش برجسته بخش خصوصی در ایجاد چنین پیوندهای تجاری دارد.
زمانی که بین تجار بخش خصوصی ایران با سایر کشورها ارتباط برقرار میشود، چون منافع تجار دیگر کشورها نیز به میان میآید، آنها بهنوبه خود، از بهبود روابط اقتصادی با ایران استقبال میکنند و این خود به بهبود روابط کشورها کمک خواهد کرد. مانند اتفاقی که با عراق افتاد و در دورهای صادرات ماهی کپور به این کشور دچار مشکل و تجاری که با ایران مبادلات داشتند از دولت و وزارت کشاورزی عراق خواستند که این مشکل را مرتفع کنند چون عراقیها به این نوع ماهی علاقه دارند.
اگر برنامهریزیها درست باشد، حتی دشمنترین کشورها هم اگر به یک کالای ایرانی نیاز داشته باشد، از ما خریداری خواهند کرد و این قدرت واقعی کشور است.
وارد بحث میگو شویم؛ وضعیت میگوی امسال را چطور ارزیابی میکنید؟
تولید میگوی امسال وضعیت بهتری نسبت به سال گذشته دارد. سال گذشته میزان ذخیرهسازی بچهمیگو در استخرها 3 میلیارد و 700 هزار قطعه بود که امسال با رشد حدود 10درصدی به 4 میلیارد قطعه رسیده است.
تاکنون سال خوبی داشتهایم که 10درصد افزایش ذخیرهسازی نسبت به سال گذشته اتفاق افتاد و از نظر تلفات هم مشکلی وجود نداشت و پیشبینی میکنیم که بیش از 10درصد افزایش تولید داشته باشیم. سال گذشته آمار رسمی شیلات در مورد میگو(که مقداری هم خوشبینانه بود)، 49 هزار تن بود، اما برای امسال به احتمال زیاد تولید بیش از 50 هزار تن میگو خواهد بود.
بازاریابی این محصول هم بهویژه در این شرایط تحریم و کرونا، دشواریهای خاص خودش را دارد؟
هنگامی که تولید بیشتر باشد، بهطور طبیعی برای فروش آن هم باید برنامهریزی کرد بهویژه با چینیها که بهصورت سنتی مشتریان میگوی ایران هستند، در شرایط فعلی از جهاتی مشکلاتی وجود دارد. اما آنچه روشن و کاملا مشخص است اینکه توسعه بازار میگو و سایر آبزیان که در سالهای اخیر اتفاق افتاده برای خود ما نیز اتفاق جالبی است. مثلا ما سال گذشته به آفریقا هم میگو صادر کردیم.
در دو سال گذشته دنیا با چالش پاندمی بیماری کووید 19 روبرو بود که بر تمام صنعت و بازار آبزیان جهان در مصارف رستورانی، تالارها، صنعت توریسم و … تاثیر گذاشت و باعث کاهش مصرف جهانی گردید. با توجه به اینکه اصلیترین مشتری میگوی ایران، چین است و این کشور در واقع خواستگاه انتشار بیماری کرونا بود، سختگیریهای بهداشتی آنان، صادرات ما را بیشتر تحتتاثیر قرار داد.
چشمانداز تولید میگو را چگونه بررسی میکنید؟
در مورد میگو امیدواریم که ظرف چند سال آینده بتوانیم به رقم تولید 100 هزار تن برسیم. قطعا مباحثی مانند تامین نهادههایی چون غذا، بچهمیگو و زیرساختهای دیگر را در کنار توسعه سطح زیرکشت در نظر خواهیم داشت و دستیابی به این ارقام دور از دسترس نخواهد بود.
در مورد موضوع گران شدن حملونقل بینالمللی هم توضیح بفرمایید. برخی فعالان تجاری میگویند که هزینههایی مانند هزینه کانتینر و … افزایشهای شدید داشته، ریشه این مشکل چیست؟
از سال گذشته مشکلی شروع و امسال شدیدتر شده است و تا 50درصد افزایش هزینه در این بخش را شاهد بودهایم. بخشی ازدلایل آن به تحریمها برمیگردد و بخشی از آن هم از جانب برخی کشورهای همسایه و تعدادی شرکتهای داخلی است. به نظر من همه این موارد، ورود جدی و قدرتمندانه دولت را طلب میکند.
متاسفانه برخی از کاسبان تحریم داخلی نیز در این خصوص تاثیرگذار هستند و برخی شرکتهای حملونقل داخلی از این وضعیت سوءاستفاده میکنند و بهطور متوسط تا 50درصد افزایش هزینهها از این جهت اتفاق افتاده است.
کاسبان تحریم چه کسانی هستند و چگونه از این شرایط سوءاستفاده میکنند؟
چون ما دچار تحریم هستیم و شرکتهای حملونقل مهم بینالمللی در ایران نمایندگی ندارند، کسانی هستند که از این شرکتها کانتینرهای یخچالی میگیرند.
اینها از شرایط سوءاستفاده کرده و هزینهها را افزایش دادهاند در حالیکه وقتی از شرکتهای اصلی موضوع را پیگیری شد، متوجه شدیم که این شرکتهای خارجی تغییری در کرایهها و هزینه کانتینر نداشتهو این عوامل داخلی هستند که از شرایط پیشآمده سوءاستفاده کرده و قیمتها را افزایش دادهاند.
در اینجا لازم است دستگاههای نظارتی به این موضوع توجه نمایند.چین یکی از مشتریان اصلی میگوی ایران است اما در مواردی شنیده میشود که بخش زیادی از میگوی ایران از مسیر کشور ثالث به چین صادر و در نتیجه به زیان این صنعت تمام میشود؛ علت چیست؟
این هم از مشکلاتی است که میتوان آن را با کمی اراده حل کرد و شاید علت اصلی آن هم ایراد در کار خود ما باشد؛ بنابر توافقاتی که با چینیها داریم، برخی شرکتهای صادرکننده ما که شرایط لازم را دارند، از طرف دامپزشکی برای دریافت رجیستری و امکان صادرات به چینیها معرفی شده اند؛ ظرفیت هر شرکت هم با توجه به امکاناتی که در اختیار دارد، مشخص است.
این شرکتها به میزان ظرفیتی که دارند صادرات مستقیم به چین را انجام میدهند اما مسائلی هست که مانع میشود همه صادرات به چین از راه مستقیم انجام شود و ناگزیر بخشی از تولیدات ما متاسفانه از مسیر کشور ثالث به چین میرود.
حال اگر ما بتوانیم ظرفیت استاندارد شرکتهای خودمان را بالا ببریم تا توان صادراتی بیشتری داشته باشند و نیز تغییراتی در تصمیمات مدیریتی بگیریم، میتوان به این مشکل فائق آمد.
چینیها میگویند که شما 70-60 شرکت برای ریجستری به ما معرفی کردهاید و از این تعداد فقط 7-6 شرکت به چین صادرات داشتهاند.
این سختگیریهایی که در محصولات صادراتی میشود اتفاقا خوب است و باعث بالا رفتن کیفیت محصولات و بهتر شدن وجهه تولیدات ایرانی میشود؟
بله، اقتصاد آزاد با بی در و پیکری تفاوت دارد. در سال 97 برای کنفرانسی در ویتنام بودم و در آن جا صحبت میکردم که ما 500 میلیون دلار صادرات داریم و این صادرات توسط 80 شرکت انجام میشود؛ بعد از من، میزبان ما که رییس اتحادیه شیلاتی ویتنام بود صحبت کرد و گفت که ما 8 میلیارد دلار صادرات آبزیان داریم که توسط 80 شرکت انجام میشود!
البته نکات زیاد دیگری هم رد و بدل شد که حائز اهمیت هستند، اما موضوعی که میخواهم بر آن تاکید داشته باشم، تعداد شرکتهای صادرکننده بودند. آنها 8 میلیارد دلار را توسط 80 شرکت صادر میکردند و ما هم 500 میلیون دلار را توسط 80 شرکت؛ در اینجا معلوم است که آنها با ساماندهی شرکتهای صادراتی میتوانند قویتر و یکپارچهتر عمل کنند؛ با حجم و سهم صادراتی که دارند توانمندیبیشتری هم داشته و قاعدتا قدرت رقابتپذیری آنها هم از هر جهت در بازارهای جهانی بیشتر خواهد بود. اما در نظر بگیرید شرکتهای ایرانی یعنی 80 شرکت و 500 میلیون دلار صادرات، سهمهر کدام چه میزان خواهد بود؟ معلوم است که این شرکتها توان رقابتی نخواهند داشت.
همیشه تعداد زیاد چارهساز مسئله نیست و علاوه بر کمیتها باید کیفیت کار را هم در نظر داشت. پس لازم است در زمینه مجوزهای صادراتی مقداری سختگیری شود تا قدرت رقابت با رقبای خارجی بالاتر برود؛ شاید برای برخی این شائبه بوجود آید که انحصار پیش میآید، اما این موضوع هیچ ارتباطی به انحصار نداشته و کاملا منطقی است که کار صادرات، حساب و کتاب داشته باشد و کسی اجازه تخریب بازار را نداشته باشد.
شرکتهای شناسنامهدار قوی که بتوانند با زیرساختهای محکم و بالا بردن استانداردها و تامین در حجم بالا(که تقاضای مشتریان بزرگ است)، باید ایجاد و تقویت شوند تا همه صنعت و کشور سود ببرد.
نمونههای زیادی از این دست میتوان ذکر کرد که لازم است با مسائل با روش قاطع و منطقی برخورد کرد و البته با راهکارهایی چالش انحصاری شدن را هم نظارت کرد. اکنون اگر دولت خودش این کار را انجام نمیدهد، یکی از مواردی است که تشکلهای صنفی میتوانند انجام آن را برعهده بگیرند.
آیا ویتنامیها نمیدانند که اقتصاد آزاد با محدودیت شرکتهای صادراتی سازگار نیست؟ یا نمیتوانند که تعداد شرکتهای صادرکنندهشان را زیاد کنند؛ چرا؟! اما آنها آگاهانه به این مسئله توجه دارند که رقابت منفی بر سر قیمت فروش محصولاتشان اتفاق نیفتد و شرکتهای صادرکننده مجبور نباشند بهنفع کشورهای دیگر با هم رقابت کنند.
این مسئله فقط به ویتنام منحصر نمیشود و اکوادور بزرگترین صادرکننده میگوی جهان هم از همین رویه تبعیت میکند و فروش توسط اتحادیه مرکزیشان هدایت و کنترل میشود، بدون آن که انحصاری هم رخ دهد.
اما در ایران کسی اعتقادی به این حرفها ندارد. هرکس میتواند با یک کارت بازرگانی اقدام به تجارت کند. همین کارتهای یکبار مصرفی که بلای جان اقتصاد ما شدهاند. کارتهای بازرگانی باید تخصصی باشند و اینجا است که نقش اتحادیهها مشخص میشود.
خوب است به این مطلب هم اشاره کنم که یک دورهای عدهای مقداری پول از چینیها طلب داشتند و نمیتوانستند آن را نقد کنند. راهکار را در واردات تیلاپیا دیدند و آنقدر تیلاپیا وارد کردند که بازار ایران به کل به هم ریخت و پرورشدهندگان ماهی همه متضرر شدند. نهتنها در مورد آبزیان، در سایر موارد هم چنین مشکلاتی وجود دارد و بنابراین ساماندهی تجارت، چه واردات و چه صادرات یک اصل مهم در اقتصاد آزاد است.
ادامه دارد…
ماهنامه دام و کشت و صنعت - شماره ۲۵۷- مهر سال ۱۴۰۰