سه هزار سال تاریخ عیلامی زیر چرخ کامیون
این صحنه آزاردهنده بار دیگر میراث سههزارساله محوطه جوبجی خوزستان را به لرزه درآورد؛ هجوم کامیونها و تریلرهای معدنکاران به جاده ممنوعه جوبجی
چه کسی به عبور از جاده ممنوعه «جوبَجی» چراغ سبز نشان داد؟
این صحنه آزاردهنده بار دیگر میراث سههزارساله محوطه جوبجی خوزستان را به لرزه درآورد؛ هجوم کامیونها و تریلرهای معدنکاران به جاده ممنوعه جوبجی، مشهور به جاده رودخانه. حرکتی که باعث میشود تاریخ عیلامی ایرانیان زیر بار سنگین این ماشینآلات له شود، طبیعت منطقه به خطر بیفتد و بهخاطر تصادفات جادهای به قتلگاه انسانهای بیشمار تبدیل شود.
اخبار سبز کشاورزی ؛ این بار اما تحقیقات و بررسیها نشان داد؛ این اقدامات با چراغسبز مدیر میراثفرهنگی رامهرمز، در سکوت مطلق مدیرکل اداره میراثفرهنگی خوزستان و بیخبری مدیران بالادستی وزارتخانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، مسئولان محیطزیست و راهداری انجام شده است.
از سوی دیگر، سفر رییسجمهور به خوزستان در هفتم اردیبهشت ۱۴۰۲، بهجای اینکه قانونمداری را به یاد مدیران بیاورد باعث شده است فرماندار تازه از راه رسیده برای اینکه مدعی از بین بردن بیکاری شود، دست به اقدامات شتابزده بزند. این همه قانونشکنی در رامهرمز چرا و چگونه اتفاق افتاد؟
گنجینه بزرگی که جهان را حیرتزده کرد
سال ۱۳۸۶، کشف گنجینه بزرگی در رامهرمز جامعه باستانشناسی جهان را حیرتزده کرد. هنگام لولهکشی سازمان آبوفاضلاب خوزستان لودرها به آثار تاریخی برخوردند که در جهان بینظیر بود. پس از کاوشهای آرمان شیشهگر، باستانشناس، آثار منحصربهفردی از تابوتهای دو بانوی شاهزاده عیلامی بهدست آمد که پرده از تاریخ مهم و فراموششده ایرانیان پیش از هخامنشیان برداشت.
کاوشهای بعدی نشان داد، زیر این خاک رازهای بسیاری از مردمان سههزارساله نهفته است. جوبجی سر زبانها افتاد و مردم جهان در نمایشگاههای مختلف گنجینهای از هنر و فرهنگ را به چشم خود دیدند که نظیر نداشت. اما همه این شاخصههای مهم که میتوانست رامهرمز و مردمانش را ثروتمند و جهانی کند، گرفتار عدهای از مدیران نالایق، نبود مطالبهگری مردمی و سوءاستفاده عدهای از افراد دارای رانت و ثروت شد.
پس برآیند این عوامل در چند سال گذشته این شد؛ با وجود اینکه این محوطه باستانی طبق قانون میراثفرهنگی در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۸۷ به شماره ۲۳۰۵۲ ثبت ملی رسیده است، کامیونهای معدنکارانی که پیشتر از این جاده عبور میکردند، به رفتوآمد خود ادامه دادند.
فاطمه داوری، مدیر ادارهکل حفظ و احیای بناها، بافتها و محوطههای تاریخی کشور به ما میگوید: هنوز آخرین نتایج شورای تأمین اعلام نشده است و ما از امروز پنجشنبه ۸ اردیبهشت رفتوآمد کامیونها را در محوطه تاریخی جوبجی ممنوع کردیم و نمیگذاریم به هیچعنوان قوانین میراثفرهنگی شکسته شود و تحقیق میکنیم اگر مدیری تخلف کرده باشد با آن برخورد جدی میکنیم
این درحالیاست که براساس قانون مجازات اسلامی ماده ۵۵۸ - هر کس به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطهها و مجموعههای فرهنگی - تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، یا تزئینات، ملحقات، تأسیسات، اشیا و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور، که مستقلاً نیز واجد حیثیت فرهنگی - تاریخی یا مذهبی باشد خرابی وارد آورد، علاوهبر جبران خسارات وارده، به حبس از یک الی ده سال محکوم میشود.
در جوبجی اما این قانون نتوانست مانع متخلفان شوند تا به عرصه و حریم وارد نشوند. هرچند دوستداران میراثفرهنگی، کارشناسان دلسوز، اهالی رسانهها و بسیاری از مردم شریف رامهرمز بارها و بارها جلوی این تخلف ایستادگی کردند و بالاخره موفق شدند در سال ۱۳۹۹ این عبور و مرورها را متوقف کنند.
اگرچه پس از آن هم بارها بهصورت مقطعی عدهای محدودی از معدنکاران این قانون را شکستند، اما سرانجام مدیران وقت وزارتخانه میراثفرهنگی عرصه و حریم محوطه جوبجی را تصویب و در تاریخ بیستم مرداد ۱۴۰۰ به استانداری خوزستان ابلاغ کردند.
بنابراین، در حال حاضر استانداری خوزستان و به تبع آن، فرمانداری رامهرمز موظفند طبق قانون مانع هرگونه آسیب به محوطه جوبجی شوند. اما چند روز گذشته با شنیدهشدن خبر آمدن ابراهیم رئیسی به خوزستان، رامهرمز دستخوش اتفاقات عجیب و غریبی شده است.
یک: چراغ سبز را چه کسی داد؟
در چند روز گذشته به دنبال برگزاری چندین جلسه شورای تأمین، ناگهان عکسها و فیلمهایی در رسانه میراثخبر منتشر شد که نشان میداد، ماشینآلات سنگین معدنکاران بیمحابا از روی آثار تاریخی رد میشوند. پیگیری از مدیران میراثفرهنگی، کارشناسان و دوستداران میراثفرهنگی آغاز شد.
عباس موسوی، مدیر میراث رامهرمز، مسئول مستقیم رسیدگی به این ماجرا بود. او به ما گفت که این رفتوآمد موقتی است و فعلاً ما راهی را از کنار عرصه آزاد گذاشتیم که کامیونهای معدنکاران رد شوند تا تکلیف مشخص شود.
تصور کنید، این جاده نه تبعات محیط زیستی دارد و نه میراثفرهنگی، کامیونهای سنگین با بار سنگ و شن و ماسه با سرعت ۳۰ یا ۴۰ کیلومتر از یک جاده دسترسی محلی وارد جاده اصلی میشوند که اتومبیلها حداقل سرعت ۷۰ یا ۸۰ کیلومتر دارند. بهنظر شما چه اتفاقی میافتد؟
او به این سؤال که «مگر میشود قانون عرصه و حریم را شکست ولو برای چند روز؟» پاسخ داد: «ببینید هشتماه است که معدنکاران بیکار شدند و زن و بچههایشان پیش من میآیند و گریه میکنند که ما کار نداریم و جاده را باز کنید. شما در جریان هستید و از طرفی این جاده از قدیم بوده است.»
در برابر این جواب ،این مسئله مطرح شد که پس از کشف بسیاری از آثار تاریخی همچون تختجمشید و پاسارگاد و صدها بنا و محوطه دیگر در سراسر ایران معارضان بسیاری پیدا کردند، آیا صاحبان املاک پس از ثبت ملی نباید قانون مربوط به حفظ اثر را اجرا کنند چون در قدیم اجرا نمیکردند؟ و آقای موسوی عنوان کرد: «اینجا خوزستان است برای مردم میراثفرهنگی مهم نیست و…..» پس شما معتقد هستید باید این روند ادامه پیدا کند؟ «نه! قطعاً که ما مخالفت خود را اعلام میکنیم.»
پس ما به سراغ معدنکاران رفتیم که ببینیم آنها با چه مجوز و جرئتی به تخریب تاریخ دست زدند؟ سرانجام رضا پارسافر، عضو شورای گفتوگو و رئیس انجمن سنگشکنداران رامهرمز و رامشیر را پیدا و تماس را برقرار کردیم، چراکه در سالهای گذشته همواره اینطور عنوان شده بود؛ معدنکاران رامهرمز (شهری که بیش از ۸۰ معدن سنگ و شن و ماسه دارد) همواره قانونشکن بودند و برای اینکه کسبوکارشان به راه باشد دست به اعتراضات گستردهای علیه میراثفرهنگی زدهاند.
این معدنکاران برای اینکه سنگهای استخراجشده خودشان را به جاده اصلی برسانند سه راه دارند؛ یکی از روی محوطه جوبجی (جاده رودخانه)، دیگری جاده روستایی و بالاخره جادهای که در سال ۹۹ طبق ماده ۹ تصویب شد و از مسیر دوکوهک کشیده میشود. جاده رودخانهای که بسته شد، کامیونهای چند معدن میتوانستند از جاده روستایی رفتوآمد کنند تا جاده دوکوهک راهاندازی شود، اما عجیب اینجاست که ناگهان جاده روستایی به دلایل سروصدا ایجاد کردن کامیونها بسته و دوباره جاده رودخانهای باز شد.
دو: اکثر معدنکاران چه میخواهند؟
از آقای پارسافر پرسیدیم چرا شما رفتوآمد از جاده رودخانهای را از سر گرفته و قانون را شکستید؟ «ما خودسرانه این کار را نکردیم، مدیر میراثفرهنگی رامهرمز جلوی همه معدنکاران و بعدها در جلسههای دیگری عنوان کرده بود، تردد از این جاده مانعی ندارد. ما با چراغسبز این مدیر تردد را از سر گرفتیم.»
چطور ممکن است مدیر میراث فرهنگی چنین چراغسبزی را به معدنکاران بدهد که طبق قانون این کار ممنوع و جرم است؟ «واقعیت ما هم تعجب کردیم، بروید دلیل این کار را از خودشان بپرسید. هشتماه است که فعالیت معدنها متوقف شده تا جاده جدیدی به نام دوهوک ساخته شود، اما این جاده با مانعتراشی عدهای نیمهتمام مانده است.»
پس چرا این جاده تا امروز راهاندازی نشده؟ البته آقای موسوی (مدیر میراث رامهرمز میگوید ممکن است دوسال طول بکشد تا اینجاده ساخته شود) این همه تعلل برای چیست؟ «طبق قانون تملک اراضی برای پروژههای عمرانی توسط دولت به ما داده شده است و از سوی دیگر بهخاطر حفظ میراث فرهنگی در جوبجی، ما از هشتماه پیش پیگیر راهاندازی جاده دوهوک شدیم. در این مدت ۷۰ درصد زمینهای موردنظر برای راهاندازی جاده را خریداری کردیم و فقط ۳۰ درصد یعنی ۲۵۰ متر مانده که خریداری و کار جاده به نتیجه برسد. ما لایحه اجرایی این جاده را از وزارتخانه مربوطه هم گرفتیم، اما یکی دو نفر هستند که با سمپاشی و تهدید نمیگذارند این مصوبه مانند بسیاری از جادههای دیگر در ایران اجرایی شود. درحالیکه جمع بزرگی از معدنکاران تلاش میکنند این جاده راهاندازی شود.»
چرا صاحبان ۳۰ درصد دیگر زمین موافقت نمیکنند و زمینهایشان را نمیفروشند: «ما هم متعجب هستیم و چرایی این را از مسئولان میپرسیم. کجای دنیا عدهای از معدنکاران حاضر میشوند با هزینه خودشان زمینها را پنج برابر قیمت کارشناسیشده تملک کنند و هزینههای کشیدن جاده را متحمل شوند و در ضمن تعهد بدهند؛ افراد روستا را سرکار ببرند و سالی ۲۰۰ میلیون به دهیاری برای ساماندهی روستا بدهند و باز مانع سر راهشان باشد؟ ما هم سردرنمیآوریم. تازه وقتی مدیر میراثفرهنگی رامهرمز مشکلی برای تردد کامیونها ندارد و عدهای جاده روستایی را میبندند، به نظر شما، ما چکار میتوانیم بکنیم؟»
تحقیقات حاکی از آن است، برخلاف سمپاشی عدهای که خواستار بستهشدن دو راه دیگر برای مجبور شدن حاکمیت به باز کردن راه رودخانهای از روی جوبجی است (این اصرار بیش از اندازه هم البته جای پرسشگری دارد) بسیاری از مردم خواستار ساخته شدن راه دوکوهک هستند؛ زیرا هم مورد تأیید میراثفرهنگی است و هم باعث حفظ محوطه تاریخیشان میشود و هم معدنها دوباره میتوانند کارشان را آغاز کنند و هم کامیونها در جایی مطمئن رفتوآمد کنند.
سه: سفر ریاستجمهوری و تلاش برای رفع بیکاری ناگهانی
سؤال اما اینجاست که چرا در این مقطع زمانی ناگهان کامیونها کارشان را از سر گرفتند؟ شواهد گویای آن است، این اتفاق دقیقاً از زمانی آغاز شد که ابراهیم رییسی تصمیم گرفت به خوزستان سفر کند. براساس شنیدههای مردم محلی اینطور بهنظر میرسد: فرماندار جدید رامهرمز برای اینکه به رییسجمهور عنوان کند بیکاری را در رامهرمز ریشهکن کرده است، خواستار برداشتهشدن ممنوعیت کار بسیاری از معدنهایی شد که طبق قوانین میراثفرهنگی ممنوعالکار شده بودند. بنابراین، چندین جلسه شورای تأمین در هفتههای گذشته برگزار شده است. برخی هم براین باورند نفوذ آن عده محدود برای نشاندادن چراغسبز، کار دست همه مدیران داده است.
با اینحال فاطمه داوری، مدیر ادارهکل حفظ و احیای بناها، بافتها و محوطههای تاریخی کشور به ما میگوید: «هنوز آخرین نتایج شورای تأمین اعلام نشده است و ما از امروز پنجشنبه ۸ اردیبهشت رفتوآمد کامیونها را در محوطه تاریخی جوبجی ممنوع کردیم و نمیگذاریم به هیچعنوان قوانین میراثفرهنگی شکسته شود و تحقیق میکنیم اگر مدیری تخلف کرده باشد با آن برخورد جدی میکنیم.»
ایندرحالی است که همین امروز برخی از مردم رامهرمز گزارش دادند هنوز با شدت بسیار کامیونها درحال رفتوآمد از روی محوطه تاریخی هستند. آیا رئیسجمهوری در جریان است که فقط به خاطر منافع چندنفر،میراث ملتی دارد به باد میرود؟ از سوی دیگر راهداری و محیطزیست آیا اجازه کشیدن جاده رودخانهای را میدهند؟ براساس گفته کارشناسان راهوشهرسازی و محیطزیست، جادهای رودخانهای نه تنها به آثار تاریخی بلکه به محیطزیست منطقه نیز آسیبهای جدی و جبرانناپذیری میزند، اما تاکنون از مدیر محیط زیست استعلامی گرفته نشده است. مسئله مهم دیگری هم در میان است، این جاده اگر راه بیفتد بیشک قتلگاه انسانهای بسیاری میشود.
چهار: راهداری بارها این جاده را مسدود کرده است
تصور کنید، این جاده نه تبعات محیط زیستی دارد و نه میراثفرهنگی، کامیونهای سنگین با بار سنگ و شن و ماسه با سرعت ۳۰ یا ۴۰ کیلومتر از یک جاده دسترسی محلی وارد جاده اصلی میشوند که اتومبیلها حداقل سرعت ۷۰ یا ۸۰ کیلومتر دارند. بهنظر شما چه اتفاقی میافتد؟ به احتمال زیاد تصادف. تصادفات جادهای در ایران رکورددار جهان هستند. بارها گفته شده در جنگ این همه آدم نمیمیرد که مردم در ایران بر اثر تصادفات جادهای جانشان را از دست میدهند.
راهداری بارها در چند سال گذشته ورود این جاده رودخانهای را به جاده اصلی مسدود و رسانهها اخبار آن را منتشر کردهاند که ورودی به جاده اصلی ممنوع است. باوجوداین، جای تعجب است که رئیسجمهور یک مملکت حاضر به پذیرش راهاندازی جاده قتلگاه انسان، تاریخ و طبیعت شود، آن هم فقط به خاطر کاهش موقتی آمار بیکاری و تهدیدهای افراد سودجو و متخلف. آیا واقعاً چنین میشود؟ تاریخ قضاوت میکند.
منبع پیام ما