دو راهی بزرگ برای دولت چهاردهم
ترور اسماعیل هنیه در تهران به وضوح شرایط متفاوتی برای مسعود پزشکیان به وجود آورده است.
اخبار سبز کشاورزی؛ حتی پیش از آنکه ۲۴ ساعت از تحلیف پزشکیان بگذرد و او ساختن دولتش را آغاز کند ضربهای بزرگ به فعالیتهای حال و آینده دولت چهاردهم وارد شد ضربهای که در همه ابعاد فعالیتهای این دولت، تصمیم گیران و راهبرد نویسان آن را تحت تاثیر قرار میدهد.
به لحاظ امنیتی اگرچه وقوع این حادثه در تهران ناشی از خطاها و نارساییهای امنیتی دولت سیزدهم است، اما درس و هشدار بسیار بزرگی برای دولت چهاردهم به حساب میآید؛ در واقع پزشکیان کشوری را تحویل گرفته است که در همین ابتدای فعالیت بزرگترین رویداد ضد امنیتی در آن رخ میدهد و عوامل اجرای آن شناسایی دستگیر و مجازات نمیشوند.
این رویداد ضد امنیتی البته توسط بزرگترین و خطرناکترین دشمنان کشورمان رخ داده و در مکانی در قلب کشور طراحی و اجرا شده است.
باید اذعان کرد که پس از چند دور ترور ناکام، هم اسماعیل هنیه هم مقامات و مسئولان امنیتی ایران به خوبی از احتمال انجام عملیات علیه جان رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس فلسطین آگاه بودند و حساسیت حفاظت از این مهمان ارزشمند را درک میکردند؛ ولی با این حال همان دشمنی که باید سختترین دفاعها در موردش تمهید میشد، توانست همان مهمانی که باید بیشترین حفاظت را در موردش اعمال میکردند را به شهادت برساند.
اینکه عملیات مذکور اتفاقاً در نقطه حفاظت شده انجام گرفته است حتماً تاسف از وقوع این عملیات را بیشتر و درد آن را افزونتر میکند.
جالب است که با اطلاعات هدایت شدهای که در روزنامهها خبرگزاریهای آمریکایی همکار با اسرائیل منتشر شده، اکنون مشخص شده که این حمله نه به واسطه پرنده، ریز پرنده یا پرتابه هوایی، که به وسیله بمب مستقر انجام گردیده که نقش مهمتری به مجری انسانی این عملیات میدهد.
موضع سخنگوی ارتش اسرائیل در این باره که در شب یادشده، هیچ حملهای در هیچ نقطه از خاورمیانه به وسیله سیستمهای پرواز کننده صورت نگرفته است، به طور تلویحی بر این موضوع صحه میگذارد که عملیات یاد شده به احتمال قوی توسط بمب مستقر اجرا شده، در این صورت ادعای وزیر اطلاعات دولت سیزدهم مبنی بر این که همه تیمهای عملیاتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نابود و دستگیر شدهاند مانند ادعاهایی که سایر وزیران این دولت در مورد دستاوردهایشان بیان میکنند، چندان مقبول و معتبر نیست.
پزشکیان همچنین باید تبعات ناشی از وقوع این حادثه بپذیرد؛ بلافاصله پس از انتشار خبر وقوع حادثه ترور، مقامات قوه قضاییه ایران به کاربران فضای مجازی در قبال موضعگیریهای متفاوت هشدار دادند.
این هشدار البته با توجه به سوابق رویدادهایی مانند سقوط هلیکوپتر مرحوم رئیسی با اهمیت تلقی شد؛ اما باز هم برخی شهروندان ایرانی در رسانههای فارسی زبان خارج از کشور مواضعی متفاوت ابراز و تصاویر آن به اشتراک گذاشتند.
دولت پزشکیان که خود مهمانی رسمی را در این حادثه از دست داده و مسئولیت از دست دادن او را بر دوش خود احساس میکند چگونه میخواهد در برابر واکنشهای متفاوت ایرانیان موضع و تصمیم بگیرد؟
حتی اگر تعداد این واکنشها زیاد نباشد باز هم وجود آن واقعیتی غیرقابل انکار است که برای رئیس جمهور و همکارانش مسئولیت برانگیز مینماید.
این طور به نظر میرسد که حادثه ترور البته بر مناسبات بینالمللی و خارجی دولت چهاردهم تاثیر خواهد گذاشت؛ چه در مورد کشورهایی که با اسرائیل ارتباط نزدیک دارند و بالاخص کشورهای غربی و چه در مورد کشورهایی که به هر حال ارتباطهایی با تل آویو دارند مانند اردن و ترکیه، دادن پاسخ تلافی جویانه از سوی ایران - که حتماً و به طور گریزناپذیری انجام خواهد شد – بر مناسبات با این کشورها تاثیر خواهد گذاشت و به همین دلیل گمان غالب آن است که به هر حال ترور اسماعیل هنیه در تهران، روابط خارجی ایران با کشورهای دیگر و بالاخص با کشورهای اروپایی و غربی را پیچیدهتر و دشوارتر خواهد ساخت و نزدیکی ایران را به کشورهای غربی و حل پروندههای مفتوح مانده را سختتر خواهد کرد.
در چنین موقعیتی مسعود پزشکیان با یکی از پیچیدهترین پروندههای ممکن در آغازین روزهای کاریاش مواجه شده و ناچار از حل آن است.
این پرونده پیچیده از یک سو ممکن است باعث زمین خوردن دولت و مصادره شدن پزشکیان و همکارانش در انفعال ناشی از این رخ داد شود و از سوی دیگر و اگر پزشکیان و همکارانش بتوانند از عهده حل این معضل چند وجهی برآیند، آن گاه پیروزی مهمی را به نام خود ثبت خواهد کرد، پیروزی که در تاریخ ماندگار خواهد شد.