خبر فوری
شناسه خبر: 49464

وقایع اتفاقیه روستایی و کشاورزی در ایران معاصر

بخش دهم: زمینه دگردیسی در شیوه تولید کشاورزی ایران

دولت پهلوی اول پس از تثبیت قدرت خود، نوین سازى در عرصه هاى اقتصادى را آغاز و در زمینه کشاورزى ایران، قوانینى تصویب نمود

بخش دهم: زمینه دگردیسی در شیوه تولید کشاورزی ایران

تشکیل نهادهای جدید و شورای عالی فلاحت

اخبار سبز کشاورزی؛ دولت پهلوی اول، پس از تثبیت قدرت خود، نوین سازى در عرصه هاى اقتصادى را آغاز و در زمینه کشاورزى که از عرصه هاى مهم اقتصادى و بخش مهمى از عایدات دولت را تشکیل می داد، قوانینى تصویب نمود. به موازات نهادسازی، سیاست هاى اصلاحى در این زمینه بکار گرفت که هدف از آنها بهبود اوضاع کشاورزى بود.

 پس از آنکه در سال ۱۲۹۶ وزارت "فلاحت و تجارت و فوائد عامه" بنیان گذارده شد، در تشکیلات آن، اداره فلاحت و تجارت وجود داشت. در این دوران با عنایت به شکل گیری "شورای عالی فلاحتی" به تدریج به کسب درآمد بیشتر از بخش کشاورزی، افزایش تولیدات کشاورزی، آموزش و ترویج روش‌های نوین کشاورزی توجه شد. در سال 1308 این وزارت خانه منحل اعلان گردید و بجای آن دو وزارتخانه بنام های وزارت اقتصاد ملی و وزارت طرق و شوارع در کابینه جایگزین گردیدند.

وقایع-اتفاقیه-روستایی-و-کشاورزی-در-ایران-معاصر1

در سال ۱۳۰۹ قانون تاسیس وزارت طرق و شوارع و وزارت اقتصاد ملی به جای اداره کل فلاحت و تجارت به تصویب مجلس شورای ملی رسید. در ماده ۲ قانون، بندهایی در رابطه با فعالیت‌های کشاورزی جزو وظایف اقتصاد ملی قرار داده شد. در تشکیلات وزارت اقتصاد ملی که در سال ۱۳۱۰ به تصویب رسید، سه اداره کل فلاحت، صناعت و تجارت وجود داشت. در سـال ۱۳۱۰ اداره کل فلاحت در تشـکیـلات وزارت اقتصـاد ملـی به تصـویـب رسیـد. در سال ۱۳۱۲ ادارات کل فلاحت و صناعت در یکدیگر ادغام شدند و اداره کل صناعت و فلاحت تاسیس شد و مجددا در سال ۱۳۱۴ اداره کل مزبور به همان اداره کل فلاحت و صناعت تفکیک شد‌. اواخر سال 1316حسین علاء وزیر وزارت فواید عامه و تجارت و فلاحت، شورای عالی کشاورزی را تأسیس کرد.

وی تقاضایی از وزارت خارجه کرد تا از نمایندگان ایران در پاریس، برلین، کلکته، مسکو، تفلیس و استامبول بخواهد کتاب استاتیس تیک، اطلس تاریخی و جغرافیایی، مجلات مربوط به فلاحت، تجارت و فوائد عامه را بفرستند.

همچنین نوشته‌های گوناگون که حاوی اطلاعات مربوط به ایران باشد را درخواست کرد. از فرانسه نیز دو نسخه از اوراق و فهرست راجع به اداره استاتیس تیک جمهوری فرانسه و بلدیه شهر پاریس تقاضا کرد، از کلکته نقشه و مجلاتی که در هند درباره اوضاع اقتصاد و تجارت ایران و هندوستان طبع شده باشد و از انگلستان به خصوص علاوه بر اطلاعات فوق، راپرت عملیات سالیانه بانک شاهنشاهی و ادارات کمپانی، سیم تلگراف هند و اروپا و گزارش‌های شرکت‌های انگلیس و ایران را خواست.

در سال ۱۳۱۷ فرهنگستان، واژه کشاورزی را به جای فلاحت انتخاب کرد، بنابرین اداره فلاحت در سال 1318 به اداره کل کشاورزی تغییر نام یافت. سپس در سال 1320 بنام وزارت کشاورزی نام گذاری شد. اولین ساختار تشکیلاتی وزارت کشاورزی در سال ۱۳۲۰ شامل مشتمل بر ۱۴ اداره شامل حوزه زمین و دو بنگاه (بنگاه حصارک و بنگاه هواشناسی) حوزه وزارتی، اداره کل کشاورزی، اداره کل دامپزشکی، اداره کل دفع آفات، قسمت اداری و مالی، اداره آمار و هواشناسی و اقتصاد، اداره نگارش و انتشارات و تبلیغات و اداره آموزش به وزارتخانه تبدیل شد و در دولت ذکاءالملک فروغی، در شهریور ماه ۱۳۲۰علی اکبر حکیمی به عنوان اولین وزیر کشاورزی به مجلس شورای ملی معرفی شد. رای اعتمادی که مجلس به دولت فروغی داد، مصوبه تبدیل اداره کل کشاورزی به وزارت کشاورزی تلقی شد.

اولین ساختار تشکیلاتی وزارت کشاورزی در سال ۱۳۲۰ شامل حوزه وزارتی، اداره کل کشاورزی، اداره کل دامپزشکی، اداره کل دفع آفات، قسمت اداری و مالی، اداره آمار و هواشناسی و اقتصاد، اداره نگارش و انتشارات و تبلیغات و اداره آموزش بود.

تاسیس موسسه قرنطینه نباتی

در ۱۰ تیر ماه ۱۳۰۸ برای جلوگیری از گسترش آفت‌های پنبه و تخم‌های پنبه و دیگر بذرهایی که از خارج به کشور ایران وارد می‌شدند و هم چنین برای مبارزه با بیماری کرم قوزه که در خوزستان و کرمان پراکنده شده بود، وزارت فواید عامه موسسه‌ای به نام "موسسه قرنطینه نباتی" را در مرزهای کشور بنیان نهاد.

در ۱۳ آبان ماه ۱۳۰۸ احداث ساختمان قرنطینه در مرزهای غرب کشور به پایان رسید. این ساختمان بنایی مسکونی نیز برای مامورین قرنطینه داشت. در ۱۶ بهمن ماه ۱۳۰۸ ساختمان قرنطینه در غازیان آغاز بکار کرد و به موازات آن در 19 بهمن مذاکرات امیر حکمت، رییس صحیه شمال ایران با مهندسین نقشه‌بردار برای احداث بنای مجهز ساختمان قرنطینه در شمال کشورآغاز شد.

وقایع-اتفاقیه-روستایی-و-کشاورزی-در-ایران6

احداث اولین مزارع و باغات ترویجی آموزشی

از سال 1310 افق جدیدی  به همت "مصطفی قلی بیات"، ریاست اداره کل کشاورزی کشوردر کشاورزی ایران گشوده شد. وی از سال 1310 تا سال 1316 ریاست اداره کل کشاورزی کشور را بر عهده داشت و  برنامه وسیعی از تاسیس و توسعه مزارع نمونه تحقیقاتی بمنظور ترویج، آموزش، و راهنمایی کشاورزان متناسب با نقاط مختلف آب و هوایی کشور ارایه نمود. کشاورزان با رجوع و دیدن مراحل کاشت، داشت و برداشت با کشاورزی نوین و فنون خاک ورزی، کودورزی، دفع آفات نباتی آشنا می شده و با راهنمایی مامورین فنی کشاورزی در محل های منتخب به نشر نوآوری ها کمک شایانی می نمودند. آنچه در نطق های نمایندگان مجلس و حضور شخص شاه و مقامات بلند پایه دولتی در سرکشی و بازدید از این مزارع و باغات منتخب هویداست، نشان دهنده عزم و اراده سیاسی ملی در راستای توسعه چنین مزارعی در مناطق روستایی کشور می باشد.

تقریبا در بیشتر استان‌هایی که دارای اراضی خالصه مستعد بودند مزارع نمونه ترویجی ایجاد شد. فهرست باغات و مزارع نمونه آزمایشی و تحقیقاتی که تا سال 1316 در املاک و اراضی خالصه احداث گشتند عبارت است از مزارع آزمایشی و احداث باغات نمونه در خاش و چاه بهار در بلوچستان، نیک شهر و زابل در سیستان، میاندوآب و رضائیه در آذربایجان، ورامین و گرمسار در تهران، شاه آباد غرب و ایلام در کرمانشاهان، ممسنی در فارس، حمیدیه و آهو دشت در خوزستان. این مزارع  از منظر مکان سنجی مزارع ترویجی در مناطقی در نظر گرفته و احداث میشدند که منظر آموزشی –نمایشی برای زارعین و بینندگان داشته باشند. مثلا منطقه شولستان یا شهرستان ممسنی به عنوان حلقه ارتباطی چهار مرکز مهم سیاسی، تجاری، و اقتصادی فارس، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، و بوشهر از موقعیت مهمی برخوردار بود. وجود رودخانه های دائمی، زمینهای مرغوب کشاورزی، و نیروی کار ارزان، اهمیت کشاورزی این منطقه را دو چندان کرده بود. جدای از مزارع نمونه مذکور؛ در عمده شهرستان های حاشیه دریای خزر این مزارع الگویی بصورت دستوری احداث شد.

حتی در برخی از شهرستان ها که زمین خالصه وجود نداشت با تمهیدات بیات، اراضی مزروعی به قدر لزوم خریداری و یا اجاره می شد تا این مزارع ایجاد گردد. ازجمله در مشهد، اصفهان، شیراز، ساوه، شهداد و دیگر نقاط به وسعت کم یا زیادی بر حسب مقتضیات و احتیاجات، این مزارع نمونه احداث شد.یکی از مهمترین مزارع تحقیقی-ترویجی حدود 400 صد هکتاری کشور در استان خوزستان، باغ کشاورزی یا بنگاه کشاورزی است که در سال 1310 در جنوب شرق شهر اهواز تاسیس شد.

در این مرکز علاوه بر کشت انواع درختان مثمر مناسب شرایط اقلیمی خوزستان، مزارع آزمایشی ترویجی در زمینه غلات، پنبه، نیشکر و سایر نباتات کشاورزی ایجاد و خدمات رسانی در زمینه تحقیقات آزمایشگاهی نیز صورت می‌پذیرفت.

فعالیت‌های این مرکز تا ابتدای دهه 1340 ادامه داشت تا با تصویب دولت؛ اراضی مرکز به احداث دانشگاه جندی شاپور تخصیص یافت. تمهیدات احداث مزارع ترویجی الگویی در مورد کشت محصولات مصرفی نظیر چغندر قند، پنبه، چای و... بسیار موثر افتاد. بویژه در سال های اول، به‌واسطه عدم اطلاع کشاورزان از طرز زراعت چغندر قند، نحوه مبارزه با آفات و بیماری ها، حتی تهیه بذر چغندر-که در سال های اولیه کشت از خارج وارد میگردید- تا نحوه برداشت محصول و مشکلات داشت به کمک کارشناسان تخصصی کشت چغندر قند مشکلات یکی پس از دیگری مرتفع می گردید. ﺑﺪﯾﻬﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺷﺖ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺗﺠﺎری مانند چغندر در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﮐﺎﺷﺖ ﮔﻨﺪم و ﺟﻮ اﺧﺘﻼف ﺳﻮد زﯾﺎدی داﺷﺖ. ﻣﻌﻤﻮﻻً ﻫﺮ ﺧﺎﻧﻮار دﻫﻘﺎن در ﮐﻨﺎر زراﻋﺖ ﻣﺎﻟﮏ ﺗﻌﺪادی دام ﺑﻮد. ﯾﮏ رأس ﮔﺎو ﺷﯿﺮده، ﭼﻨﺪ رأس ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ و ﺑﺰ، ﻣﺮغ، ﺧﺮوس و ﻏﯿﺮه ﺟﺰو داراﯾﯽ ﻫﺎی ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻮار دﻫﻘﺎن ﺑﻮد و ﻋﺎﯾﺪات آﻧﻬﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺎﺳﺖ، ﺷﯿﺮ، ﮐﺮه، دوغ، ﭘﻨﯿﺮ، ﺗﺨﻢﻣﺮغ، ﭘﺸﻢ، ﭘﻮﺳﺖ، ﮔﻮﺷﺖ و ﻏﯿﺮه در ﮐﻨﺎر ﺻﻨﺎﯾﻊ دﺳﺘﯽ از ﻗﺒﯿﻞ ﻗﺎﻟﯽ، ﮔﻠﯿﻢ، ﺟﺎﺟﯿﻢ، ﻧﻤﺪ، ﺧﻮرﺟﯿﻦ، ﻧﺦ  و ﻏﯿﺮه ﮐﺴﺮی درآﻣﺪ ﮐﺸﺎورزان را ﺗﺎ ﺣﺪودی ﺟﺒﺮان ﻣﯽ ﮐﺮد‌. ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﯾﮏ ﻧﺎﻇﺮ اروﭘﺎﯾﯽ، دﻫﻘﺎن اﯾﺮاﻧﯽ ﺑﺎ وﺟﻮد ﻫﻤﮥ ﻣﺸﮑﻼت و ﻣﻌﻀﻼت اﯾﺴﺘﺎدﮔﯽ ﻣﯽﮐﺮد و ﺑﺎ ﺳﺨﺖ ﮐﻮﺷﯽ در اﻧﺠﺎم وﻇﺎﯾﻒ ﺧﻮد ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﻧﮑﺮد‌.  برای تامین مالی چغندرکاران، مقرر گردیده بود تا به کلیه چغندرکاران مساعده های نقدی در سه قسط پرداخت شود.

قسط اول موقع کشت، قسط دوم موقع وجین و آبیاری و مبارزه با آفات، و قسط سوم در حین جمع آوری محصول و حمل به کارخانه؛ افزون بر این، در تمام دوره کشت، مهندسین و مامورین فنی کشاورزی مکلف بودند تا مزارع تحت کشت چغندر را بازدید دوره ای نموده گزارش تهیه و مشکلات زارعین را بررسی و راهنمایی لازم را بنمایند. امر مبارزه با آفات و بیماری های چغندر قند را دولت مجانی و بلاعوض عهده دار گردید. و سموم دفع آفات و سم پاشی ازسوی دولت به رایگان در اختیار کشت کاران گذارده می شد. همچنین کشت کاران موظف بودند که طبق دستور مامورین فنی، مزارع را به موقع سمپاشی نمایند.

وقایع-اتفاقیه-روستایی-و-کشاورزی-در-ایران-12jpg

کشت قراردادی چغندر قند

با کشت کاران چغندر قند دو نوع قرارداد منعقد می گردید یکی که ویژه زارعین مناطق سرد سیر بود و قرارداد تهیه بذر چغندر قند نامیده میشد و دیگری که قراردادی برای مصرف کارخانه های تبدیلی احداث شده داخلی بود به عنوان مثال در سال 1320-1319 سید نور الله حسینی از اهالی منطقه فیروزکوه طی قرارداد و همکاری با موسسه اقدام به تولید بذر ازدیادی تجارتی نمود که شامل تریپلوئید و تتراپلوئید می گردید.

ایستگاه تحقیقات و تولید بذر الیت چغندر قند فیروزکوه از سال 1320 در منطقه شرق استان تهران انتخاب و با حدود 2000 متر ارتفاع از سطح دریا و نیز میانگین بارش سالانه 300 میلیمتر و حداقل و حداکثر دمای سالانه بترتیب 27- و 32+ درجه سانتیگراد‌، ‌هنوز یکی از مستعد ترین مناطق تولید بذر چغندر قند (بخصوص الیت) در کشور است. دولت موظف بود تا به زارعین متعامل هر دو نوع قرارداد، کمک های مشاوره فنی، پرداخت مساعده نقدی، و سایر خدمات لجستیکی لازم را اعطا نماید. رضامندی از این "شیوه کشت قراردادی" آن چنان بالا رفته بود که پس از 2 سال از اجرای این اولین قرارداد توسعه کشت چغندر قند سال به سال افزایش یافت. البته؛ تجاری شدن شیوه تولید کشاورزی در ایران طی سالهای 1309تا 1316 دچار وقفه شد.

این وقفه ناشی از تغییر شیوه تولید کشاورزی ایران از کشاورزی تجاری به کشاورزی صنعتی بود. گرایش حکومت به ایجاد صنایع ماشینی جهت تولید کالاهای مصرفی موجبات ظهور کشاورزی صنعتی با هدف توسعه کشت مواد اولیه کشاورزی مورد نیاز صنایع، مانند چغندر، چای، پنبه، و توتون گردید. افول کشاورزی صنعتی نیز نتیجه الزام ایران به صدور مواد اولیه کشاورزی مورد نیاز صنایع آلمان نازی، درپی انعقاد پروتکل های محرمانه مبادلات تجاری میان دو کشور بود. ایران طی سالهای 1309تا 1316 در حال تجربه کردن و ظهور شیوه جدید تولید کشاورزی بود. در این شیوه جدید تولید، محصولات کشاورزی نه فقط با هدف تولید مواد اولیه و خام جهت صدور به بازارهای جهانی، بلکه با هدف تولید مواد اولیه برای صنایع نوپای مصرفی کشور بود. تحت چنین شرایطی بود که تولید برخی از محصولات کشاورزی، مانند چغندر، چای، پنبه و توتون که تغذیه کننده صنایع نوپای کشور بودند، علی رغم سابقه نسبتا طولانی تولید تجاری بعضی از آنها مانند پنبه و توتون، جنبه صنعتی پیدا کرد و برای نخستین بار سومین شیوه تولید کشاورزی که همان کشاورزی صنعتی مبتنی بر کشت سفارشی یا قراردادی است در کشور ظهور کرد. کشاورزی صنعتی کوتاه زمانی بعد از ظهور خود در سال 1316دچار افول شد.

سرآغاز افول، کشاورزی صنعتی مبتنی بر قرارداد به کشاورزی تجاری در سال 1316 که گرایش به خام فروشی محصولات کشاورزی و صادرات آن به خارج از کشور را به همراه داشت را باید به ماهیت ناپایدار سیاست های حکومت پهلوی اول در زمینه کشاورزی مرتبط دانست که روندی ثابت و یکسـان نداشت. در حد فاصل سال های 1309 تا 1316 حکومت در پـی اجـرای سیاسـت صـنعتی سازی کشاورزی با هدف تولید محصولات کشاورزی مورد نیاز داخلی بود اما در یک تغییر چهت راهبردی، از سـال هـای1316حکومت به دلیل انعقاد قراردادهای محرمانه با دولت آلمان، صنعتی سازی کشاورزی را از دستور کار خود خارج کرد و به صادرات مـواد اولیـه و خام کشاورزی به آلمان پرداخت‌.

صنایع قند و کشت گسترده چغندر قند

صنعت قند از جمله صنایعی است که در سال 1270 وارد ایران شد. ظهور این صنعت با تحول تدریجی در کشاورزی ایران همراه بود. در بسیاری از مناطق برای اولین بار کشت چغندر قند تجربه شد و این امر اثرات قابل‌توجهی در الگوی کشت و نظام بهره برداری کشاورزی و شیوه تولید کشاورزان گذاشت. به غیر از ضرورت های تاریخی، ورود صنعت قند به ایران مرهون تلاش میرزا علی‌اصغرخان امین‌الدوله بود. وی در سال ۱۲۷۷ با کمک بلژیکی‌ها برای نخستین بار کارخانه قند کهریزک را در ۱۱کیلومتری جنوب تهران راه‌اندازی کرد. این کارخانه با ظرفیت ۸۰ تن در روز موجب تحولی جدید در عرصه صنعت قند بود.

وقایع-اتفاقیه-روستایی-و-کشاورزی-در-ایران4-معاصر1

ورود این صنعت با مخالفت‌ها و کارشکنی‌هایی همراه بود و این کارخانه پس از سه سال تعطیل شد. کارخانه تا سال ۱۳۰۸ شمسی عاطل و باطل افتاده بود، در آن سال کسری ماشین‌آلات آن از کمپانی آلمانی «وولف» واقع در «ماگدبورگ آلمان» که بعدا «بوکاوولف» نامیده شد، خریداری و نصب شد و اولین بهره‌برداری مجدد آن پس از سی و شش سال تعطیلی در ۱۳۱۰ صورت گرفت و مساحت کل زمین کارخانه هفتاد و دو هزار مترمربع بود که ۱۳۸۰ مترمربع آن زیر بناهای صنعتی و انبارها و ۳۰۷۶ مترمربع آن زیربنای منازل مسکونی قرار داشت..کارخانه پس از سه دوره بهره‌برداری در ۱۳۱۷ه.ق به علت ورشکست شدن کمپانی چنانکه گذشت، تعطیل شد و بعدا عده‌ای از زرتشتیان سهام آن را به قیمتی نازل خریدند. این کارخانه در سال ۱۳۴۳ به علت فرسودگی ماشین‌آلات متوقف شد.

موج دوم از اقدامات دولت در زمینه ساختن کارخانه قندسازی به سال 1307 برمی‌گردد. وقتی خبر قصد ایران از احداث کارخانجات قند در اروپا انتشار یافت از طرف یک شرکت چکسلواکی متخصص قندسازی به نام "موسیو ماش" به ایران آمد و روز بعد از ورود به وزیر فواید عامه معرفی و با شرکت مزبور قراردادی منعقد شد که بر طبق آن از طرف شرکت شروع به چغندرکاری به طور آزمایشی شود و اگر نتیجه مطلوب به بار آمد به تاسیس کارخانه‌های قندسازی اقدام گردد و چون استعداد زمین‌های زیر کشت مسلم شد به وسیله اداره کل صناعت و فلاحت قراردادهایی با کارخانجات معتبر آلمان و چکسلواکی بسته شد تا به میزان هشت دستگاه کارخانه کامل ماشین‌آلات قندسازی به ایران فروخته شود.

۱۹ فروردین ماه ۱۳۰۸ هیات وزرا بر پایه پیشنهاد وزارت تجارت و فلاحت و فواید عامه تصویب کردند که هزینه چغندرکاری و آزمایش آنها برای بنیان کارخانه قندسازی را از صدی دوی بودجه اداره فلاحت پرداخت نمایند. نگاهی به سلسه ای از افتتاح کارخانه های مختلف قند در گوشه و کنار کشور حکایت از عزم قوی سیاسی در توسعه این صنعت در کشور دارد.

با تصویب قانون اجازه تأسیس وزارت طرق و شوارع و وزارت اقتصاد ملی به جای وزارت فوائد عامه ‌در 27 اسفند ماه 1308 شمسی‌، ‌ از اول فروردین ماه 1309 وزارت «اقتصاد ملی» جانشین وزارت فواید عامه شد و نماینده این وزارت (مهندس محمود فاتح) برای خرید اولین کارخانه قند کشور (برای احداث در کرج) و استخدام کارشناسان اروپایی برای پیشرفت امر کشاورزی به اروپا رفت. (به موجب قانون 16 خرداد 1310 وزارت اقتصاد ملی به سه اداره و بعداً به موجب قانون 8 مهر 1316 به یک اداره و دو‌وزارتخانه تقسیم شد).

در ۸ بهمن ماه ۱۳۱۰ در قریه کهریزک‌، ‌کارخانه قند کهریزک توسط "شرکت سهامی بلژیک برای تولید قند در ایران" تاسیس و افتتاح گردید. این کارخانه با ماشین‌های نوین و مدرن با گنجایش ۵۰ خروار قند در روز به کار افتاد. با بنیان این کارخانه کشت چغندرقند در ایران گسترش یافت. خرید این کارخانه پس از آزمایش‌هایی که بر روی کاشت چغندرقند در ایران شد، انجام شد. آزمایش‌ها نشان داد که چغندرها مواد قندی خالص شان زیاد و خوب بوده است. کارخانه قند کهریزک از چک اسلواکی خریداری و به شکل حقوقی بصورت شرکت سهامی عام تاسیس شد و هر ایرانی می‌توانست سهام این شرکت را خریداری کند. در سال 1311 کارخانه قند کهریزک مجددا توسط کارشناسان آلمانی "کمپانی ولف ماگدبورگ" با تجهیزات جدید بازسازی و با ظرفیت 120 تن چغندر در شبانه روز شروع بکار نمود.

سناتور سید مهدی فرخ ملقب به مبین‌السلطنه و بعد معتصم‌السلطنه  -نخستین وزیر صنایع و نخستین وزیر خواربار ایران ۱۳۱۰ و ریاست اداره صناعت در سال۱۳۱۱ که ریاست اداره کل فلاحت را عهدار بوده و مامور ساخت کارخانه ها بود در این مورد می نویسد: «بدون فوت وقت به سراغ مارکف معمار آن زمان رفتم. مارکف، یک اعتبار نامه چند میلیونی از بانک سپه به من داد و این دو کارخانه قند کرج و کهریزک بدون درنگ شروع به کار کرد و در پاییز سال ۱۳۱۱ با ظرفیت مصرف ۳۵۰ تن چغندر در روز شروع بکار نمود  مارکف برای ساخت این کارخانه مدال گرفت... خانه مسکونی مدیر کارخانه در محوطه کارخانه قند است. طرح این خانه در سال ١٣١١ شمسی آماده شد‌. معماری و ساختار این خانه بسیار شبیه مدرسه فلاحت است ولی با این تفاوت که ایوان بزرگتر و تعداد ستون ها به تعداد و تکرار بیشتر فاخر تر است».

 دومین کارخانه قند ایران در کرج در 8 آذر ماه ۱۳۱۱ به دست پهلوی اول گشوده شد. مطالعات طراحی و ساخت و تامین مواد اولیه کارخانه از سال 1307 توسط متخصصین چکسلواکی در دانشکده کشاورزی کرج و زیر نظر وزارت فوائد عامه برنامه ریزی شد. گنجایش و توانایی این کارخانه دو برابر کارخانه قند کهریزک بود. وزارت مالیه پس از افتتاح کارخانه قند کرج در سال 1311 اراضی اطراف کرج را به کشت چغندر مورد نیاز این کارخانه اختصاص داد‌. کارخانه کرج از کمپانی چکسلواکی "چکومورا وسکو" به مبلغ 430000 دلار با ظرفیت اسمی روزانه 350 تن چغندر و با تصفیه‌خانه قند حبه‌ای خریداری شد و نصب ماشین‌آلات آن نیز با کمپانی مزبور بود.

پس از مدتی مشخص شد که ظاهرا یک جای کار اشکال داشت، "مهدی فرخ" که در آن زمان به ریاست اداره کل صناعت منصوب شد، می‌گوید: "کارخانه کرج می‌بایست روزانه هزار خروار چغندر خرد می‌کرد؛ ولی عملا می‌دیدیم که مواد اولیه دارد حیف و میل می‌شود و بالاخره مشخص شد که "مالینوفسکی" مدیر اسمبلی‌، ‌یک قسمت مهم ماشین‌آلات را وارد نکرده است؛ لذا دو نفر مهندس از "پراگ " دعوت شدند و آنان نیز تشخیص دادند که ماشین‌ها ناقص است... شرکت مزبور خسارت ایران را حدود 90000 تومان تخمین زدند." کارخانه 4 سال بعد به مناسبت گرانی مواد اولیه و متضرر شدن بست- این کارخانه چون حق نداشت برای کشت چغندر قند مساحت لازم زمین را خریداری کند، مجبور بود، چغندر قند را به دهقانان سفارش دهد و این کار به مناسبت گرانی حمل و نقل و مقاومت محلی مانع رشد تولید می‌گردید.

در سال 1312 کارخانه قند ورامین در 45 کیلومتری جنوب شرقی تهران و در مجاورت شهر ورامین احداث گردید. در آن زمان طراحی بسیاری از ساختمان‌های مسکونی، اداری و کارخانه جات صنعتی توسط مهندس نیکلا مارکف طراحی و ساخته می شد. مارکف که در سال ۱۸۸۲ م در خانواده‌ ای سرشناس از افسران روسیه تزاری در تفلیس زاده شده بود، تحصیلات متوسطه را در تفلیس گذراند  و در سال ١٢٨٨ شمسی «۱۹۱۰ م» از آکادمی هنرهای زیبای سن پترزبورگ در سن ٢٧ سالگی فارغ التحصیل شد و تا سال ١٢٩٢ شمسی «۱۹۱۴ م» در بخش فارسی دانشکده شرق‌ شناسی این دانشگاه تحصیل کرد‌. مارکف در جنگ جهانی اول به عنوان داوطلب در ارتش روسیه در قفقاز خدمت کرد‌. در سال ١٢٩٥ شمسی «۱۹۱۷ م» آجودان فرماندهی بریگاد قزاق شد که یک واحد ویژه نظامی در ایران بود که ناصرالدین شاه آن را تشکیل داده‌ بود‌.

وقایع-اتفاقیه-روستایی-و-کشاورزی-در-ایران9-معاصر

در ارتش ایران به درجه ژنرالی رسید و پس از انقلاب اکتبر روسیه در ایران ماندگار شد‌. در سال ١٢٩٩ شمسی «۱۹۲۱ م» از بریگاد قزاق خارج شد و به حرفه ی معماری بازگشت  و در شهرداری تهران استخدام شد‌. این معمار روسی تبار با ساخت بیش از بیست اثر معماری صنعتی–اداری و آموزشی در ایران و به خصوص در تهران‌، ‌از پیشگامان معماری مدرن صنعتی در ایران محسوب می‌شود. کارخانه قند ورامین پس از ساخت توسط مارکوف،  دستگاه‌ها و تجهیزات کارخانه از طریق کمپانی اشکودا تهیه و نصب گردید و پس از افتتاح کارخانه قند در سال 1313 املاک خالصه ورامین جهت کشت چغندر به مدت پانزده سال به اداره کل صناعت واگذار شد‌.

قانون اجازه واگذاری قراء خالصه ورامین به عنوان اجاره به کارخانه قندسازی‌، ‌ مصوب ۴ آبان ماه ۱۳۱۲ به وزارت مالیه اجازه می‌داد که قراء خالصه بلوک ورامین مرکب از رین‌باجک - امرآباد- احمدآباد - (‌چهار دانگ) موسی‌آباد - (‌سه دانگ) خیرآباد - پوئینک - صالح‌آباد - یوسف‌آباد - شمس‌آباد - کویرآباد - خالدآباد - شهرستان -‌حسن‌آباد - ظهیرآباد - خوین - کتلان - کل‌عباس (‌یک دانگ و نیم) - طوغان - خاوه - ایجدان را به طور اجاره بدون مزایده به‌اداره صناعت برای کارخانه قندسازی ورامین واگذار نماید.

در سال‌های ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۵ صنعت قند مورد توجه جدی بود و دولت علاوه بر اختصاص املاک مختلف، اعم از املاک خصوصی و دولتی، به کشت چغندر مورد نیاز کارخانه های قند، وزارت مالیه در فروردین سال 1312 شصت وشش هزار کیلو بذر مرغوب چغندر از اروپا برای کشت چغندر مورد نیاز کارخانه های دولتی خریداری کرد‌. نخستین آزمایش‌های اصلاح چغندر قند در سال ۱۳۰۶ در مزارع مدرسه فلاحت انجام گرفت.

در مدرسه فلاحت (دانشکده کشاورزی امروزی) مزارع آزمایشگاهی و نمونه‌ای وجود داشت که تحت سرپرستی احمدحسین عدل و منصور عطائی فعالیت چشمگیری داشتند و پایه و اساس مؤسسات اصلاحی فعلی بذور حبوبات، غلات و نباتات صنعتی شدند. در آن زمان طبق تقاضای اداره کل فلاحت و صناعت وقت ارقام مختلف چغندر قند نیز از کشورهای آلمان، دانمارک، بلژیک و شوروی سابق جمع آوری و مورد آزمایش قرار گرفت. از اواخر سال 1311 آزمایشات مقدماتی چغندر قند، پنبه، غلات و ازدیاد بذر در مزارع باغ فردوس مدرسه عالی فلاحت شروع و اولین بنگاه اصلاح نباتات ورامین در ایران در سال 1314 تأسیس گردید که وظیفه اصلی آن اصلاح و تهیه بذر چغندر قند بود.

در سال 1312 کارخانه قند شاه آباد، با ظرفیت تولید سالانه  40000 تن ،در املاک رضاشاه تأسیس شد و تا شعاع 100 کیلومتر زمین های اطراف کارخانه به کشت چغندر اختصاص یافت.  در متن مصوب مورخ  مصوب 1313,08,28 در خصوص واگذاری کارخانه قند شاه آباد به کمپانی اشکودا آمده که هیئت وزراء در جلسه ۲۸ ابان ماه ۱۳۱۳ بر طبق پیشنهاد نمره ۱۸۲۲۶ اداره کل صناعت و فلاحت بموجب ماده ۲۸ قانون متمم بودجه ۱۳۱۳ تصویب نمودند که ساختمان کارخانه قند شاه اباد با استخوان بندی اهنی بملاحظه فوریت بدون رعایت مناقصه در مبلغ شش میلیون و هشتصد و هفتاد و دو هزار و هفتصد و نود و پنج ریال بعلاوه پانصد هزار ریال مخارج نصب به کمپانی اشکودا واگذار شود. پس از احداث کارخانه قند در شاه آباد، این شهر که سابقاً اهمّیتی نداشت، سر و صورت یک شهر به خود گرفت و خیابان های متعددی در آن احداث شد‌. کارخانه قند شاه آباد غرب با مساعی داور احداث شد و در ابتدا با ظرفیت ۱۵۰۰ تن چغندر در روز، به تولید شکر، تصفیه شکرخام و تبدیل آن به قندکله و شکر سفید می‌پرداخت در سال های متوالی این کارخانه به عنوان واحد نمونه کیفی انتخاب گردید برای مدت زمان طولانی  قند اسلام‌آباد از مرغوب ترین قندهای تولیدی ایران به شمار می رفت.

همچنین از طرف اداره کل فلاحت و بر اساس تصویب این اداره کل در اردیبهشت سال 1315  املاک ساوج بلاغ نیز بواسطه نزدیکی به کارخانه قند کهریزک الزاما می بایست به کشت چغندر اختصاص می یافت تا چغندر مورد نیاز این کارخانه تأمین شود. این الزام تا بدان اندازه بود که شرکت سهامی پنبه هم از اداره کل فلاحت دستور یافت تا از اعطای مساعده به کشاورزانی که قصد تولید پنبه در این املاک داشتند خوداری کند.

 در سال 1312 شرکت "اشکودا"، قراردادی برای ساخت کارخانه قند به ارزش یک میلیون و هفتصد هزار ریال  طی شش قسط با دولت ایران منعقد نمود. هدف دولت ایران آن بود که تعداد کارخانه های چغندر قند را تا پایان سال 1324 به 14 کارخانه افزایش دهد‌.

29 مهر ماه ۱۳۱۳ کارخانه قند شاهی(قائمشهر کنونی) به دست شاه گشوده شد اما این کارخانه پس از سه دوره بهره برداری 1313 تا1315 بعلت پائین بودن عیار و ضایعات زیاد تعطیل و ماشین آلات آن به کارخانه قند شازند اراک منتقل شد. پس از احداث معلوم شد که در آنجا محل مناسبی برای کشت چغندر وجود ندارد و کارخانه‌ را بعد از تحمل خرج زیاد برچیدند."

در ۲۹ مهر ماه ۱۳۱۴ کارخانه قند مرودشت در استان فارس فعال شد، ماشین آلات این کارخانه از شرکت اشکودا خریداری و در عرض یکسال توسط شرکت "سنتاب" بنای کارخانه به اتمام رسید. ظرفیت مواد اولیه تولیدی در سال اول تاسیس 450 تن در شبانه روز بود که بعدا به 650 تن بر اثر توسعه خطوط تولید ارتقاء یافت قند این کارخانه در سه سال اول "قند حبه" بود ولی در ادامه به تولید "قند کله ای" پرداخت. 

وقایع-اتفاقیه-روستایی-و-کشاورزی-در-ایران10

آبان ماه ۱۳۱۵ کارخانه قند آب کوه در شش کیلومتری مشهد، هفتمین کارخانه قند کشور از سوی نخست‌وزیر گشایش یافت. فعالین مهم شرکت سهامی قند و شکر خراسان، که در توسعه کشت چغندر قند منشا اثر بودند عبارت بودند از وهاب‌زاده، درودی، نصیرزاده، کوزه‌کنانی، کازرانی، غفارزاده، عرب، دانش، علی‌اف خضرایی، ابوالقاسم اخوین، حاجی علی‌اکبر باقرزاده، حاج سیدمرتضی حسینی، حاج محمدرضا هجرت یزدی، محمدرضا ارباب‌زاده‌، ‌در واقع کارخانه قند آبکوه اولین کارخانه قند در خراسان بود این کارخانه توسط کارشناسان و تکنسین‌های چکسلواکی طی سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ تاسیس و مورد بهره برداری قرار گرفت. این کارخانه در زمینی به مساحت ۲۷۹۰۰۰ متر مربع از سال ۱۳۱۳ توسط شرکت اشکودا شروع به بنا گردیده است. در ابتدا ظرفیت اسمی کارخانه ۳۵۰ تن در ۲۴ ساعت بوده است چون زمین‌های اطراف کارخانه برای چغندر کاری استعداد کامل داشتند از سال ۱۳۱۸ ظرفیت کارخانه به ۶۵۰ تن ارتقا داده شد. در سال ۱۳۱۴ روزنامه "شهامت"، در گزارشی به روند تاسیس کارخانه قند آبکوه پرداخته است"... در این سال حدود ۵۰۰ نفر مشغول بکار بوده‌اند در این گزارش به روند تاسیس بناها اشاره شده است و تأسیس کارخانه قند را از اقدامات مهم و موجب آسایش و افتخار اهالی ذکر شده است.

در تاریخ ۲۵/۴/۱۳۱۵ ساختمان کارخانه به اتمام رسید و دستگاه‌های آن نصب شد در این سال برای اولین مرتبه کشت چغندر در مشهد شروع و مأمورین اداره کل فلاحت برای آموزش کشاورزان اعزام شدند. بلافاصله عبد الصمد فرهنگ به عنوان اولین رئیس کارخانه منصوب و روانه مشهد شد. مراسم افتتاحیه کارخانه روز سه شنبه ۵ آبان ۱۳۱۵ ساعت سه بعد از ظهر با حضور جمعی از رجال و رؤسای ادارات شهر مشهد انجام گردید. با توجه به اینکه کارخانه قند آب‌کوه با مشارکت و سهامداری تجار عضو اتاق تجارت دایر گردید، میتوان نتیجه گرفت که دولت موفق شده بود تا تاجران را به تولیدکننده تبدیل نماید. طبق اسناد موجود بین اداره کل صناعت و معادن به نماینگی سرلشکر جهانبانی و شرکت اشکودا قراردادی 19 ماهه منعقد شد وضمن آن قرارداد بکارگیری 13نفر کارشناس فنی خارجی در کارخانه قند توشیح شد.

در اسفند ۱۳۱۶ حدود ۱۳ نفر پرسنل خارجی در کارخانه قند آبکوه مشغول به کار شدند که "دکتر بوهومیل کلینسکی" مدیر فنی و "فرهنگ" رئیس کارخانه بودند. بخش اعظم کارگران کارخانه قند آبکوه از شهر مشهد و دیگر آبادی‌های اطراف همچون آبکوه، بحر آباد، شاندیز، طرقبه، فتح آباد، محمد آباد تأمین می‌شده است. این کارگران در زمان بهره برداری ۱۲ ساعت در دو شیفت شب کار و روز کار مشغول بوده‌اند و در غیر فصل بهره برداری ۸ ساعت مشغول بکار بوده‌اند. در مجموع در این کارخانه دو نوع کارگر دائمی و فصلی اشتغال داشته‌اند". برخی از روئسای کارخانه قند آبکوه در بدو تاسیس عبارت بودند از فرهنگ، لقائی، شهاب‌الدین علائی، عروضی، مهندس فهیمی، صدیق، سجادی؛  رضاخان وقتی برای اولین بار کارخانه قند آبکوه در مشهد را دید از شکوه و عظمت کارخانه تعجب کرد و دستور داد ۵ کارخانه قند در کشور تأسیس شود. مشهد، میاندوآب، اسلام آباد و کرمانشاه برای ساخت در نظر گرفته شد. بلژیکی ها، آلمانی‌ها و چک‌ها به ایران سرازیر شدند تا در مناقصه شرکت کنند، اما این لهستانی‌ها بودند که مستأصل از جنگ دوم جهانی کارخانه‌های خود را به ارزان‌ترین قیمت ممکن به ایران آوردند. بر اثر این تلاش ها در۱۵ آبان سال 1315 کارخانه قند توسط دولت در میاندوآب تأسیس شد و در ۲۳ مهر ماه ۱۳۱۶ پنجمین کارخانه قندسازی کشور در شاه‌آباد غرب کرمانشاه از سوی نخست وزیر افتتاح گردید

در 4 آبان 1317، کارخانه قند شازند نزدیک اراک آغاز به کار کرد.  مساحت این کارخانه که 25 هکتار بود به دست مهندس "مارکوف" ساخته شده بود. عملیات نصب ساختمان در پاییز 1311 خاتمه یافت و روز 8 آذر همان سال افتتاح شد. از طرف دولت ایران به "مالینوفسکی" مهندس کارخانه سازنده ماشین و "موسیو بلوخ" مهندس مونتور و سوارکننده ماشین‌های کارخانه و "مارکوف" مهندس معمار کارخانه مدال داده شد.

در اینجا نباید از نقش شرکت اشکودا در احداث کارخانه های قند ایران غافل بود، چنانکه این شرکت از سال ۱۳۱۱تا ۱۳۲۹ حدود ۹ کارخانه قند در نقاط مختلف ایران تاسیس کرد؛ کارخانجـات «اشـکودا » چکسلواکی‌، ‌در صـنایع سـبک و سـنگین یکـی از مهمترین گروه های صنعتی محسوب میشدند و منضم شدن این کشور به آلمان در سال 1318ش / 1939م باعـث شـد گروه صنعتی اشکودا، از کشور چکسلواکی، در ایران فعالیـت خـود را ادامه دهد و طرحهای توسعه کارخانـه هـای مزبـور توسـط همـین کمپانی، البته در مالکیت آلمانی ها  پیگیری شد. حوزه فعالیت مهندسین اشکودا، در نقاطی چون کرج، ورامین، اسلام‌آباد غرب، مرودشت، آبکوه مشهد، میاندوآب، ارومیه و تربت‌حیدریه قرار داشته‌اند، سهم خراسان دو کارخانه مشهد و فریمان بوده است.

طبق اسناد موجود بین اداره کل صناعت و معادن به نماینگی سرلشکر جهانبانی و شرکت اشکودا قراردادی 19 ماهه منعقد شد وضمن آن 13نفر کارشناس فنی خارجی در کارخانه قند آبکوه مشغول به کار شدند‌. بفاصله یکسال بعد، هیئت وزیران به ریاست "احمدمتین‌دفتری" در تاریخ 5/1/1319 به پیشنهاد وزارت پیشه و هنر استخدام ده نفر متخصص خارجی در زمینه راه‌اندازی و توسعه کارخانه‌های قندسازی را تصویب کرد. در این مصوبه تصریح شد که متخصصین خارجی جهت توسعه یا راه‌اندازی کارخانه‌های قند مرودشت به ظرفیت 450 تن‌، ‌آبکوه مشهد به ظرفیت 350 تن و شازند و ورامین به ظرفیت 350 مورد نیاز می‌باشد. البته پس از آنکه در مهر 1319 کارخانه قند مرودشت تاسیس شد. در اواخر سال 1319 ماشین آلات توسعه خطوط تولیدی شرکت مذکور که برای افزایش ظرفیت تولید کارخانه قند مرودشت از آلمان شرکت اشکودا خریداری شده بود، هنگام حمل به ایران با کشتی "عرابیا" در مصب ساحل آفریقا توسط متفقین توقیف شد‌. و کارخانه قند مرودشت را در ادامه فعالیت آسیب پذیر نمود، و بدین ترتیب در نتیجه بروز جنگ و محاصره دریایی آلمان به عنوان اصلی ترین کشور مشارکت کننده ایجاد پروژه های صنعتی، در روند تأسیس، تجهیز، تعمیر و نگهداری صنایع ایران مشکلاتی به وجود امد.

وقایع-اتفاقیه-روستایی-و-کشاورزی-در-ایران11

تحلیلی بر سیاست احداث کارخانجات قند و شکر

با سرمایه گذاری های انجام شده میزان تولید کارخانه های قند و شکر از 100 تن در سال 1310 افزایش یافت وتا پیش از شهریور 1320‌، ‌تولید سالانه هشت کارخانه قند ایران به 35 هزار تن رسید. از موقعیت جغرافیایی کارخانجات قند در بدو تاسیس چنین برداشت می شود که ورود این صنعت به ایران دلایل سیاسی – اجتماعی وفرهنگی داشته است.نخست اینکه این کارخانجات به جای کالبد شهرها در مناطق روستایی و در نزدیک مزارع تاسیس شده اند. بعنوان نمونه کارخانه قند آبکوه در شش کیلومتری شهر مشهد و در اراضی آبکوه قرار گرفته است. به نظر می رسد این امر برای جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهر بوده است. تاسیس کارخانه قند درسال 1315 با توجه به اینکه جمعیت بیکار کشور چندان گسترده نبوده، مسئله ای مهم و قابل توجه است.

کارخانجات قند  در زمان بهره برداری نیاز به نیروی کار فصلی دارند. کشاورزان پس از برداشت محصول در این کارخانجات مشغول به فعالیت می شدند و نیمی از بیکاری شان تبدیل به نیروی کار فعال می شد.  فکر ایجاد کارخانجات قند درکنار مزارع کشاورزی سیاستی موفق بوده است که توانسته است بخش زیادی از کشاورزان را در غیر فصول کشاورزی مشغول بکار نماید. این موضوع سبب شد تا علاوه بر ایجاد درآمد برای کشاورزان از مهاجرت بی رویه آنها به شهر ها جلوگیری شود. دیگر اینکه ورود صنعت قند به ایران موجب توجه علمی به کشاورزی شد.

در گذشته بواسطه سنتی بودن کشاورزی عایدات آن هم چندان چشمگیر نبود. با ورود کارخانجات قند، به کشاورزی، بخصوص کشت چغندر توجه شد و حتی زمینه های صنعتی شدن کشاورزی با حضور کارشناسان و استفاده از ماشین الات و سموم دفع آفات فراهم شد. بعد از توسعه صنعت قند، کارخانجات به کشاورزی و به در اختیار گذاشتن اطلاعت کافی برای کشت توجه کردند، و واحدهایی به نام بخش کشاورزی (چغندر کاری) در کارخانجات قند به وجود آمدند. مهمترین کار این بخش توجه به مزارع کشاورزی توسط کارشناسان بود. کارخانجات قند تلاش می کردند با در اختیار گذاشتن اطلاعات، کشاورزان را از شیوه جدید کشاورزی آگاه کنند. حمایت کارخانجات قند از کشاورزان با در اختیار قراردادن بذر اصلاح شده، سموم دفع آفات، کمکهای مالی وآموزش های علمی، سرفصل جدیدی درکشاورزی ایران محسوب می شود. گسترش کارخانجات قند در ایران زمینه ای شد تا اغلب مزارع کشاورزی به کشت چغندر قند خود اختصاص یابند.کارخانجات قند کمکی به ایجاد شهرک هایی بود که به مرور وسعت پیدا کرده و بعدها به تدریج به شهر تبدیل شدند. می‌توان گفت ساکنان این شهرک ها از نخستین شهروندانی بوده اند که با مظاهر جوامع صنعتی آشنا شدند. ایجاد یک کارخانه قند به برق و دیگر امکانات شهری نیاز داشت. بنابراین فراهم شدن برق، آب لوله کشی، تلفن، راه مناسب و... موجب رونق این محله ها شد اگرچه به مرور زمان این شهرک ها در کلان شهرها هضم شدند.

تخصصی شدن الگوی کشت منطقه ای

یکی از پیامدهای سیاست های اتخاذ شده از سال 1310 تا 1316 به نوعی تشویق الگوی کشت منطقه ای در پهنه های مستعد ایالات کشور بود. ظهور این پدیده، جدای از تاثیر احداث زیرساخت های عمرانی مانند شبکه راه ها و راه آهن، و متغیرهای اقتصادی و تجاری به پارامترهای ظریفی مانند فورماسیون نظام بهره برداری، غلبه برخی از شیوه های زمین داری در ایالات، میزان رفاه و استانداردهای زندگی در دهات، میزان انباشت دانش بومی، توان اکولوژیک پهنه ها، ضریب نفوذ و نشر نوآوری های کشاورزی و شرایط اقلیمی تاثیر گذار بر ریسک تولید در این مناطق بر می گردد. به عنوان مثال در نیمرخ شمال زاگرس اراضی وسیعی برای دیم کاری گندم و جو تسطیح شد. در گیلان و مازتدران بواسطه شیوه تولید اجاره داری و شراکت تاریخی با تجار روسیه، اراضی وسیعی به کشت برنج، ابریشم، توتون و پنبه و چای اختصاص یافت. آذربایجان به تولید گسترده خشکبار و تشکیل شرکتهای بسته بندی و مراودات تجاری با روسیه و اروپا مشغول بود، پهنه وسیعی از مثلث دشت ملایر‌، ‌نهاوند و تویسرکان برای تولید گندم و خشخاش مورد توجه قرار گرفت. در کردستان الگوی کشت غالب غلات و غلبه با شیوه تولید سهم بری بود و مراودات تجاری مرزی با عراق عثمانی امری متداول محسوب می شد.

در سیستان و خوزستان نیز عمده اراضی خالصه دولتی به کشت غلات بویژه گندم و جو اختصاص یافته بود. طرفه اینکه تلاش های دولتی فراوانی صورت گرفت تا خوزستان بتواند بصورت یکی ازاقطاب تولید ماشین آلات، دنباله بندها، فنآوری های آبیاری و سازه های مرتبط تبدیل شود، اما بی رغبتی بخش خصوصی و پراکندگی عشیره ای و ساختارهای نامتجانس قومی مانع از این کار شد. ایالات مرکزی کشور کانون های تولید پنبه، تریاک و دانه های روغنی بود. کرمان و اراک به دلیل قراریافتن در کانون های تولید پشم مرغوب کشور و با توجه به مشارکت دولت و بخش خصوصی به قطب های تولید قالی کشور تبدیل شدند. اصفهان مرکز تعدد کارگاه های روغن کشی و یزد کانون صنایع نخ ریسی بود. یکی از مهمترین کارگاه های روغن کشی در ورامین ساخته شد که می توانست ظرف 24 ساعت 100 تن دانه روغنی را به روغن خام تبدیل نماید. اما در استان کردستان شاید بنا به دلایل ژئوپلیتیک بجز معدودی باغات پراکنده، تقریبا ردپایی از تاسیس صنایع تبدیلی کشاورزی بطور جدی دیده نمی شود.

هدایت سرمایه گذاری های دولت در مازندران در صنایع گونی بافی، کنسرو سازی، کنف بافی، برنج پاک کنی، نساجی و صنایع چوب و در گیلان در صنعت نوغانداری، پیله خفه کنی، شالیکوبی، چای خشک کنی باتوجه پتانسیل های اکولوژیک قابل توجیه است. کشت و صنعت تنباکو در اصفهان، شرق مازندران، و رشت تا سال 1313 زمینه اشتغال تخصصی بیش از 15000 نفر را فراهم نموده بود. این صنایع متصل به زنجیره های ارزش بخش کشاورزی منطقه، به رشد مناسبات سرمایه داری و اشتغال مولد در روستا کمک کرد، حیات تازه ای به جوامع روستایی مازندران بخشید و با ارتقای عنصر آگاهی های فردی و حرفه ای حتی تغییرات کالبدی را در منظر، نما و بافت روستایی علیرغم سیطره ساختار اربابی ایجاد نمود.

البته نوعی رابطه دیالکتیکی بین احداث صنایع تبدیلی مانندکارخانه های قند با توسعه کشت چغندر قند در خراسان و کرمانشاه و احداث صنایع نخ ریسی و نساجی و توسعه کشت تخصصی پنبه در مازندران تا حوالی گرگان و شمال خراسان وجود دارد. به نظر "سوداگر"؛ کشت تخصصی پنبه به دلیل وابستگی بالای صنعتی از نخستین رشته های کشاورزی بود که به سرعت خود را با شرایط مدرن کشت و تجارت منطبق کرد و به راهی موثر برای نفوذ مناسبات سرمایه دارانه در کشاورزی تبدیل شد. به اعتقاد او چون پنبه کاری در دشت های نوآباد، مانند دشت گرگان که رابطه ارباب و رعیتی در آن وجود نداشت،گسترش پیدا نمود به آسانی توانست تکنولوژی و سرمایه های عظیمی را که به بورژوازی، دیوان سالاری و شرکای آن تعلق داشت، بسوی خود جلب کند.در نتیجه بورژوازی بزرگ مالک ایران، تجربه وسیع تاریخی خود را از دشت گرگان آغاز نمود.

"دونالد ویلبر"، نیز معتقد است که احداث صنایع غذایی با تکنولوژی بروز جهانی به درستی مکان یابی شده و 8 کارخانه قند در پهنه هایی ساخته شدند که از منظر توان آبی-خاکی در زمره مستعد ترین اراضی زراعی برای توسعه کشت چغندر قند بوده و از لحاظ دسترسی در مجاورت خطوط ریلی قرار داشتند. از دیگر محصولات مازندران که در گسترش تخصصی شدن کشت نقش موثری داشت، برنج و گندم و جو بود. کشت ساده و فوری برنج و سودآوری محصول سبب شد تا در مازندران بسیاری از کشاورزان بیشتر به شالی کاری مشغول باشند. در نور، سوادکوه، آمل و لاریجان به ویژه وضعیت این گونه بود و بیشتر شالی و گندم و جو کشت می شد. کشت گندم و جو در برخی مناطق که کشاورزی منطقه براساس زراعت دیم بود، رواج داشت و از آب رودخانه فقط برای کشت برنج استفاده میشد. درنقاط قشلاقی نیز به دلیل کمبود آب و استعداد خاک به شیوه دیم گندم و جو کشت میشد و بخش عمده این کشت در ساری و بهشهر تا گرگان انجام می‌گرفت.

وقایع-اتفاقیه-روستایی-و-کشاورزی-در-ایران-2معاصر1

 

توسعه باغبانی در شمال و جنوب کشور

 در ۱۵ خرداد ماه ۱۳۰۸ برای گسترش باغداری در استان مازندران و تامین نهال شماری از درختانی که در ایران وجود نداشت و از دیگر کشورها وارد شده بود، تمهیداتی اندیشیده شد تا  در پهنه های گوناگون مازندران کاشته شوند‌، ‌در این خصوص می‌توان به غرس درخت بنان و گنه گنه اشاره داشت. بر اساس اسناد موجود، سیر تکاملی کشت مرکبات در این بازه زمانی آغاز شد و واریته های اصلاح شده برای اولین بار به ایران وارد و در ایستگاه های کشاورزی و کاخ های سلطنتی شمال ایران کاشته شدند.ایستگاه بررسی نهال مرکبات نوشهر، کلاردشت و رامسر تأسیس و گسترش یافته و کشت و تکثیر نهال در آنجا به سرعت دنبال شد. به دلیل توجه و علاقه شدید پهلوی اول، به ایستگاه بررسی نهال مرکبات رامسر، در سال 1309 باغ زیبایی به مساحت هفت هکتار به نام باغ فلاحت در گرمه رود رامسر احداث گردید. تولید اقتصادی مرکبات در ایران با ورود نخستین رقم‌های نهال بارور مرکبات از ترکیه، لبنان و ایتالیا در سال 1309 شروع و پیوند درختان مرکبات معمول شد.

ایستگاه کشاورزی خرم آباد- از توابع تنکابن- که مقر فرماندهی محمدولی میرزا سپهسالار تنکابنی بود، در اوایل سلطنت پهلوی به دولت واگذار گردید و از سال 1312 به دستورشاه، جهت استفاده و تهیه نهال در اختیار وزارت کشاورزی گذاشته شد. ایستگاه تحقیقات مرکبات خرم‌آباد در سال 1313 تاسیس شد. در سال 1316 یک دستگاه ساختمان دو طبقه برای استفاده کارکنان اداری احداث و به تدریج ساختمان‌های دیگر و انبار ساخته شدند. ایستگاه تحقیقات مرکبات خرم‌آباد تنکابن حدود 78000 متر مربع وسعت داشت و تنها ایستگاه مرکبات آبی بشمار می رفت.  از سال 1309 با وارد کردن واریته‌هایی از ارقام مرکبات و کاشت هم زمان آن در ایستگاه رامسر،  از ایستگاه مرکبات خرم‌آباد تنکابن نیز جهت تکثیر و توزیع سالیانه بیش از ده‌ها هزار اصله نهال در منطقه استفاده شد.

این ایستگاه به دلیل داشتن آب فراوان منشعب شده از رودخانه‌های مجاور و خاک مناسب، طی سال‌ها محل انجام آزمایش‌های پایه و پیوندک بوده و طرح‌‌های مقایسه سازگاری ارقام به صورت مشترک با ایستگاه رامسر در این مکان به اجرا در آمده است. از همان زمان کارمندان فنی وزارت کشاورزی نسبت به گسترش سطح کشت مرکبات فعالیت کردند و اقداماتی در جهت کشت این محصولات در مناطق مستعد مثل دامنه های جنوبی خرم آباد رامسر و سادات محله، شعیب کلایه و کلارآباد صورت پذیرفت.

به دلیل اختصاص اراضی وسیعی به کاشت مرکبات، حجم محصول مرکبات در مازندران بسیار بالا بود. در طی سال های پایانی سلطنت پهلوی اول، در تنکابن اراضی باغات مرکبات نسبت به سایر شهرستان های مازندران تا بهشهر افزایش یافت و سرمایه اکثر اهالی به ویژه نواحی سولده، نور، چمستان، خرم آباد، بلده، سیاه ورز، زوار، نشتا، تنکابن و غیره به کشت آن اختصاص یافت. بسیاری از این مرکبات در روستاها متمرکز بودند و مردم بسیاری مخصوصاً در نواحی غرب مازندران به پرورش و تولید مرکبات روی آوردند. گسترش باغ های مرکبات در این نواحی، نقش و تاثیر مهمی در توسعه باغداری داشت. از زمــان ایجــاد ادارات، نگاه دولتــی هــای ایــران بــه کار پسـته در جنوب شرق و مرکز کشور جلب شد. از سال 1310 بـه بعـد امـور مربـوط بـه کشـاورزی پسـته زیـر نظـر اداره کل فلاحـت قـرار گرفـت. در 1315 اولیـن مقالـه بـا عنـوان آفـات پسـته و طـرز دفـع آفات آنهـا بـه چـاپ رسـید. در سـال هـای بعـد تعـداد ایــن گونــه مقالات مرتبــا زیادتــر شــد.

مروجیــن و مهندســین کشــاورزی بــه ویــژه در زمینــه مبــارزه بــا آفــات پســته فعــال بــوده انــد پسـته کاری در رفسـنجان و دامغان رواج پیــدا کــرد همــراه بــا رشــد شهرنشــینی و رونــق تجــارت عــده زیــادی از تجــار و شهرنشــینان بــه مالکیــت روی آورده تبدیــل بــه مالکیــن بــزرگ و کوچـک شـدند. بعـد از رونـق پسـته کاری نظـام مالکیـت از سـهم بـری بـه پرداخـت دسـتمزد بـه روسـتائیان تبدیـل گردیـد. غلامرضا آگاه یزدی که از مدت ها پیش محل مشورت داور در توسعه صادرات بویژه خشکبار بود. احداث باغات وسیع پسته رفسنجان را با جذب سرمایه یزدی‌ها، باب کرد.

وی با برداشت محصولاتی چون پنبه و روناس و دانه های روغنی و فروش آنها در بازارهای داخلی و خارجی، کم کم پایگاه تجاری استواری به دست آورد و صاحب ثروت بیشتر شد.به تدریج بر دامنه پسته کاری در فردوسیه رفسنجان افزود. او اولین بازرگانی بود که نه تنها پسته رفسنجان را برای معرفی به بازارهای مختلف جهانی فرستاد، بلکه در سال ۱۳۱۴ خورشیدی برای تبلیغ پسته به اروپا رفت مقداری از آن را برای چرچیل و هیلتر نیز ارسال کرد او در سال ۱۳۱۴ از سوی دربار و علی اکبر داور به عنوان نماینده ایران به نمایشگاه بین المللی بروکسل فرستاده شد تا محصولات کشاورزی تولید جنوب ایران را معرفی کند، آگاه نه تنها در این سفر به بروکسل رفت بلکه به کشورهای آلمان انگلستان فرانسه بلژیک ایتالیا مصر لبنان و سوریه نیز برای معرفی پسته و خشکبار ایران سفر کرد و پسته را در این کشورها عرضه و معرفی کرد. او  و داور معتقد به انکشاف و خلق بازارهای نوبنیاد بین المللی پسته بودند‌.

وی در ادامه کار با مسیحیان سوریه ای نیز ارتباط برقرار کرد و توانست مقداری قابل توجه پسته را به آمریکا صادر کند که اولین پایه های صادرات پسته ایران به قاره آمریکا بود. توفیقات او در این زمینه آن قدر چشمگیر بود که در سال 1312 علی اکبر داور به رفسنجان رفت و مهمان آگاه شد و از نزدیک فعالیت های او را را دید و مورد توجه قرارداد. وزیر دارایی، طی نطقی مردم رفسنجان را به کاشت پسته تشویق کرد. یکی دیگر از طرح های آگاه، پیوند درختان وحشی در استان کرمان و سایر استان ها نظیر فارس، خراسان و سایر بلاد بود.

او در زمینه پیوند پسته به درخت وحشی یعنی بنه کوهی و بادام به بادام کوهی و انجیر نیز اقدام کرد. تجاردیگری نیز مانند حاج برخوردار و مرشد و... در سال‌های ۱۳۱۵ و ۱۳۱۷ دو شرکت جدید در یزد تاسیس کردند و در زمینه خشکبار، کتیرا، و پسته به تجارت وسیعی پرداختند و این شرکت ها تسهیل‌گر فعالیت آنها در جنوب کشور در شهرهای یزد و کرمان و رفسنجان  به موازات رونق بازار خشکبار در آذربایجان بود. در سال 1315 ابوالقاسم هرندی به همراه محمد حسین برخوردار، غلامرضا آگاه و شهریار راوری، شرکت سهامی کتیرا  را با سرمایه اولیه 72 هزارتومان تاسیس کردند. اصولا باغات منبع اصلی تولید ثروت نزد کارآفرینان کلان شهرها از جمله اصفهان، یزد، تبریز وکرمان آن روزگار بود.

وقایع-اتفاقیه-روستایی-و-کشاورزی-در-ایران67

دگردیسی تدریجی نظام بهره برداری و الگوی کشت کشاورزی

در زمینه توسعه کشاورزی؛ دوره پهلوی اول میتوان به سه دوره تقسیم نمود دوره اول از 1300 تا 1308 دوره کشاورزی تجاری متکی بر صادرات مواد اولیه و شباهت با الگوی قجری صادرات محصولات خام کشاورزی، دوره دوم دوره توسعه کشاورزی صنعتی که از سال 1310 تا 1316 بطول می انجامد و دوره سوم یا دوره بازگشت به کشاورزی تجاری متکی بر صدور مواد خام 1317-1320؛ لذا با تکیه بر دستاوردهای نظری و تحلیلی که شواهد جدید در زمینه بافتار زمان تاریخی و اصطکاک اجتماعی با سایر طبقات اجتماعی در اختیار می‌گذارد، تغییرات نظام بهره برداری کشاورزی بر پنج حوزه‌ اصلی متمرکز بود: ترکیب نیروی کار (قومیت، جنسیت، سن)؛ فرایند شکل‌گیری نیروی کار (استخدام، مهارت‌ها، آموزش، تحصیلات)؛ مناسبات کاری (دستمزدها و انضباط کاری)؛ مهاجرت کارگری، تحرک و ادغام؛ و شرایط زندگی،کیفیت زیست (مسکن، تغذیه، بهداشت، سلامت، فراغت). روابط اجتماعی مالکیت؛ تحول شیوه‌های مختلف تولید، وسعت بخشیدن به زمین‌های زیرکشت، تقسیم کار بین شهر و روستا، تجاری‌شدن نسبی کشاورزی دهقانی، احیای زمین‌های بایر، خشکاندن باتلاق‌ها و تبدیل پاره‌ای از زمین‌های جنگلی به مزارع قابل‌کشت همگی دگرگون شد. کشت تناوبی جدید (یعنی شبدر، اسپرس،ماش) که خود نتیجه‌ی وابستگی تولید به بازار است و تولید علوفه حیوانی را در کشت کشاورزی ادغام می‌کند، هم‌زیستی بیش‌تری بین تولید کشاورزی و پرورش دام به وجود ‌آمد.

کشاورزی هر چه بیشتر تابع قوانین اقتصاد سرمایه‌دارانه ‌شد و در میان دهقانان قشر‌بندی‌های طبقاتی به وجود آمد، بخش اعظم دهقانان را اجاره‌داران بی‌زمین و دهقانان خرده پای فقیر تشکیل می‌دادند و بتدریج بر تعداد پرولتاریا و نیمه‌پرولتاریای روستایی که به وسیله مالکان استثمار می‌شدند افزوده شد.

دو هزار و پانصد مالک و دولت و اماکن مذهبی نود و چهار درصد از زمین‌های قابل کشت را در دست داشتند و آن را به دهقانان اجاره می‌دادند‌.  بقول کریستن‌سن : "ایران اگرچه یکی از کم‌باران‌ترین سرزمین‌های جهان است، با این‌وجود کشاورزی رونق گرفته و اینک نه تنها گندم و جو کاشته می‌شود، بلکه با کودپاشی و استفاده‌ از تراکتور و روش‌های مدرن کشاورزی در بعضی از جاها، در جنوب به کشت نیشکر و در شمال برنج، توتون و چای پرداخته و در گیلان و مازندران کرم ابریشم پرورش می‌دهند". برنامه احیاء کشت نیشکر درخوزستان درحوالی سال 1309 در نزدیکی اهواز شروع شد، کشت این محصول در شوشتر نتایج مطلوبی داشت. در آن زمان اداره ی کل فلاحت مقداری قلمه نیشکر از جاوه و هندوستان وارد ایران نمود و در خوزستان به کشت آن اقدام شد. ولی چون اراضی که درآن نیشکر کشت شده بود قلیائی بود و شست و شو نشده بود، نتیجه مطلوب حاصل نگردید.

احیای مجدد کشت نیشکر ایران به سال 1316 هجری شمسی بر می‌گردد که دولت ایران تصمیم به احیای این زراعت نمود. برای استقرار این گیاه در منطقه خوزستان، قلمه‌هایی از کشورهای اندونزی، هند و مصر وارد و در منطقه آهودشت، اهواز و حمیدیه کشت شدند. در میانه سال 1316 به تعداد 200 تن قلمه نیشکر از کشور مصر و هندوستان به ایران آورده شد و در منطقه آهو دشت -70 کیلومتری شمال اهواز- کشت گردید و تا سال 1319 بیش از 90000 هکتار از اراضی آهو دشت زیر کشت زراعت نیشکر قرار گرفت تا مقدمه ای برای توسعه هر چه بیشتر نیشکر در خوزستان گردد در سال 1320 مساحت تحت کشت نیشکر ایران به 300 هکتار رسید و آنالیز کیفیت شربت آنها نیز امیدوار کننده بود (در اواخر سال 1328ش و اوایل سال 1329ش نیز وزارت کشاورزی 27 رقم نیشکر از کشورهایی مانند آمریکا، برزیل، پاکستان، هندوستان، مصر به ایران وارد نمود و در بنگاه کشاورزی اهواز کاشت، ولی این نیشکرها در برابر سرمای پاییزی اهواز از بین رفتند و نتیجه مثبتی از آن به دست نیامد) اما متأسفانه بدلیل کارشکنی شرکت سابق نفت ایران–انگلیس و شروع جنگ جهانی دوم باعث شد که مبادرت به احداث کارخانه تولید شکر نگردد.البته مدتی بعد با اشغال کشور در شهریور 1320 توسط متفقین برنامه احیای کشت نیشکر به مدت بیش از یک دهه متوقف شد.

بهرحال؛دولت با رویکردی نوسازانه توانست الگوی کشت را تغییر دهد. در طول این دوره، دولت با تسلط بر طبیعت و تسخیر آن، ازجمله خشکاندن باتلاق ها و زه کشی، مهار طغیان آب و تسلط بر منابع آبی، اراضی بسیاری را به مجموع اراضی کشاورزی مازندران افزود. دولت با ساخت سد و پل، علاوه بر اینکه شرایط را برای افزایش سطح زیر کشت محصولات و در نتیجه رونق کشاورزی مهیا کرد، چهره جدیدی به نظام بهره برداری کشاورزی داد. با ساخت سدها، آبهای مهار نشدنی قرون متمادی مازندران و درنتیجه، امکانات آبی بیشتری در اختیارشان قرار میگرفت. ساخت پلها نیز توانست تغییراتی را در سپهرکشاورزی دهات ایجاد کند. چرا که با بهبود اوضاع راه ها، امکانات برای حمل ماشین آلات مدرن و فرآورده ها و محصولات نیز مهیا میشد.

اراضی که به سبب نداشتن وسایل ارتباطی احتمال زیر کشت رفتن شان کم بود، با ساخت این پل ها و امکان رفت و آمد به مناطق دوردست، میتوانستند در اختیار کشاورزان قرارگیرند. زمین های باز به منظور کشت محصولاتی مانند برنج، گندم و جو که در گذشته نیز در مازندران کشت می شد، تنها چشم انداز کشاورزی گیلان، شمال خراسان، مازندران تا پیش از این دوره بود. دولت با زه کشی و خشکاندن باتلاق ها، زمین های جدیدی را به مجموع اراضی کشاورزی مازندران افزود. این اراضی نه تنها به کشت محصولات گذشته، بلکه برای کشت و پرورش محصولات جدید و در سطح گسترده اختصاص داده شدند. مرکبات که به سبب سود بالا و نقش مهم در صادرات، بسیار مورد توجه کشاورزان مازندران و دولت قرار گرفته بود، بخش زیادی از این اراضی را به خود اختصاص داد. اراضی پست و ناهموار مانند تپه ها که در طول قرون گذشته، بایر و بدون کشت بودند، در این دوره برای کشت محصولات تجاری جدیدی مانند چای به زیر کشت رفتند. محصولاتی مانند سبزیجات و حبوبات، کنجد، سویا، بهدانه، کرچک، کنف و غیره که در راستای صنعتی سازی محصولات اراضی بسیاری برای کشت آنها در نظر گرفته شده بود، هرکدام زمین هایی با شرایط ویژه به کشت خود را می طلبید. دولت در انجام این مهم نیز توانست تمهیداتی اندیشیده و کشت آنها را با در اختیار قرار دادن اراضی بیشتر، سالانه افزایش دهد.

اراضی زیر کشت در اواسط دهه 1300 در حدود 4 میلیون هکتار بود و در دوره 25-1312 احتملاً به 5 میلیون هکتار رسید و گسترش آن متوقف شد، تا این‌که بعد از سال 1325 افزایش یافت. بواسطه تخصیص اراضی بایر به عشایر کشور، یکجا نشین کردن عشایر و وادار ساختن آنها به کار کشاورزی، تبدیل بسیاری از اراضی شیب دار به کشت چای و توسعه باغات چای، احیای باتلاق ها و مرداب ها،‌، ‌نصب تلمبه در کنار رودها، زه کشی زمین های بایر و دشت ها، مرتب کردن رودخانه ها و ساختن سد بر روی دره های مرتفع، خشکاندن باتلاق ها و استفاده از اراضی پست و مرتفع برای کشت محصولات مناسب با ویژگی های این اراضی، برای نخستین بار، میزان اراضی تحت کشت افزایش یافت. ساخت سد، حفر چاه های جدید و به کار بردن اصول آبیاری جدید، ضمن جلوگیری از هدر رفتن آب، زمین های بیشتری را برای کشاورزی بوجود آورده و سطح زیرکشت اراضی کشاورزی را به میزان قابل توجهی افزایش داد. از دیگر محصولات گیلان و مازندران که در گسترش سطح زیرکشت نقش موثری داشت، برنج و گندم و جو بود. کشت ساده و فوری برنج و سودآوری محصول سبب شد تا در مازندران بسیاری از کشاورزان بیشتر به شالی کاری مشغول باشند.

در نور، سوادکوه، آمل و لاریجان به ویژه وضعیت این گونه بود و بیشتر شالی و گندم و جو کشت می شد. کشت گندم و جو در برخی مناطق که کشاورزی منطقه براساس زراعت دیم بود، رواج داشت و از آب رودخانه فقط برای کشت برنج استفاده می شد‌.  در نقاط قشلاقی نیز به دلیل کمبود آب و استعداد خاک به شیوه دیم گندم و جو کشت می شد و بخش عمده این کشت در اراضی زراعی ساری و بهشهر تا گرگان انجام می‌گرفت.

در این دوره تجهیز اراضی کشاورزی نیز مد نظر قرار گرفت و در این راستا اقدامات مهمی انجام شد؛ اردیبهشت ماه ۱۳۰۸ وزارت فواید عامه تصمیم گرفت که در شمال کشور باتلاق‌ها را بخشکاند و پس از مساحی و کانال کشی، آنها را به زمین‌های بارور کشاورزی دگرگون سازد و به اهالی منطقه واگذار نماید. برای نمونه دولت با خشکاندن باتلاق‌ها زمین‌های بسیاری را برای کشت شالی در پایین دست آماده کرد. دولت به پیشنهاد "هاریس " که به مازندران سفر کرده ‌بود، خشکاندن و زه‌کشی باتلاق‌ها را در دستور کار خود قرار داد. در سال 1308 خشکانیدن باتلاق‌های بندرگز از طرف وزارت داخله آغاز و معادل چهارده هزار تومان اعتبار به حکومت استرآباد داده شد. هم‌چنین دولت سعی کرد با مهار کم‌آبی و مدیریت آن زمین‌های بیشتری را به زیر کشت برد و فرصت‌های شغلی بیشتری برای روستاییان ایجاد کند. در اولین اقدامات سعی شد تا با تلمبه آب را به زمین‌های کشاورزی برسانند که این شیوه موجب پیشرفت کشاورزی و تشویق مردم روستایی به زراعت شد.

علی رغم گستردگی اراضی زیر سطح کشت در گیلان و مازندران، به سبب شرایط اقلیمی اراضی بسیاری مانند باتلاق ها در این منطقه وجود داشتند که در طول سالیان دراز، فاقد کاربری کشاورزی بودند. ولی در راستای سیاست های توسعه ارضی، به مجموع اراضی کشاورزی مازندران افزوده شد. دولت پهلوی اول به پیشنهاد کارشناس بین المللی "هاریس"‌، ‌خشکاندن و زهکشی باتلاق ها را در دستور کار خود قرار داد.  برای نمونه در سال 1308 برای اصلاح بندرگز و خشکانیدن باتلاق های بندر از طرف وزارت داخله اقدام شد و معادل چهارده هزار تومان اعتبار نیز به حکومت استراباد داده شد.

از سوی دیگر، معرفی بسیاری از گونه های اصلاح شده گیاهان صنعتی و خوراکی (تازه خوری)؛ در کنار خشکاندن اراضی پست و باتلاقی، گسترش رو به رشد جنگل تراشی ها، اسکان عشایر و گستردگی روستاها و فراوانی آبادی نشینی با منشاء عشایری، تبدیل اراضی مرتعی به دیم زارهای کم بازده، توسعه شبکه های آبیاری و کانال کشی ها و ترمیم و لایروبی قنوات آسیب دیده از دوران جنگ جهانی اول به توسعه سطح زیر کشت پهنه های کشاورزی کشور کمک نمود.

کشت سبزیجات نیز از جمله محصولاتی بود که با توجه به ایجاد بسترهای اقتصادی مناسب از سوی دولت و حاکمان محلی برای فروش آن در بازار کلان شهرها و سایر نقاط ایران، مورد استقبال مردم گیلان و مازندران قرار گرفت و اراضی بیشتری بدین منظور در نقاط مختلف آب و هوایی کشور به این امور اختصاص داده شد.

بیشتر بخوانید:

 

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای