خبر فوری
شناسه خبر: 36370

دیوار بلند تبعیض جنسیتی علیه زنان

هیچ پیشرفتی رخ نداده و همه‌چیز هنوز همانطور سفت و سخت باقی مانده است. با اینکه چهار سال از هدف‎گذاری برنامه‌ توسعه‌ سازمان ملل (UNDP) برای کاهش نابرابری‌های

دیوار بلند تبعیض جنسیتی علیه زنان
هیچ پیشرفتی رخ نداده و همه‌چیز هنوز همانطور سفت و سخت باقی مانده است. با اینکه چهار سال از هدف‎گذاری برنامه‌ توسعه‌ سازمان ملل (UNDP) برای کاهش نابرابری‌های جنسیتی تا سال 2030 می‌گذرد، اما در میانه‌ راه هنوز همان سوگیری‌های جنسیتی همچنان زنان را عقب نگه داشته است.

هنوز 85 درصد مردم سراسر جهان معتقدند زنان مستحق شانس برابر با مردان نیستند

اخبار سبز کشاورزی ؛ این درحالی‌است که فقط هفت سال تا پایان این دوره باقی است و هنوز 80 کشور دنیا و 85 درصد مردم سراسر جهان معتقدند که زنان مستحق شانس برابر با مردان نیستند. از هر 10 نفر در دنیا 9 نفر از جمله خود زنان معتقدند که زنان نه در رهبری سیاسی، نه در مشارکت اقتصادی، نه در تحصیل و نه حتی برای حضور در عرصه‌ عمومی نباید فرصتی برابر با مردان داشته باشند.
گزارش شاخص شکاف جنسیتی که بر چگونگی تقسیم منابع و فرصت‌های عادلانه در چهار بخش کلیدی آموزش، بهداشت، اقتصاد و سیاست بین زنان و مردان متمرکز است، سالانه از سوی مجمع جهانی اقتصاد منتشر می‌شود. براساس آخرین گزارش آن در سال 2023، شاخص کلی شکاف جنسیتی براساس مطالعه‌ انجام‌شده در 145 کشور، 68.4 برآورد شده که نسبت به سال 2022 پیشرفت 0.3 درصدی داشته است.
بااین‌حال وضعیت این شاخص برای مشارکت اقتصادی زنان 60 درصد و مشارکت سیاسی آنها فقط 22 درصد کاهش پیدا کرده که به‌معنای، بهتر شدن اوضاع در این دو حوزه است؛ اما این بهبود، ناچیز است و هنوز راه درازی تا دستیابی به برابری جنسیتی در این حوزه‌ها باقی مانده است.
با اینکه سال‌هاست از نابرابری‌های جنسیتی می‌گوییم و هرسال گزارش‌های مختلفی از وضعیت نابرابری‌ها و شکاف‌های جنسیتی منتشر می‌شود و سازمان ملل هم تحقق توسعه‌ پایدار را در گروی کاهش نابرابری‌های جنسیتی تعریف کرده است؛ اما انگار نه انگار.
شاهد مثال این حرف هم آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۳ است که می‌گوید ۱۶۲ سال طول می‌کشد که شکاف جنسیتی بین زنان و مردان در حوزه‌ توانمندی سیاسی از بین برود.
ساده‌تر بگوییم یعنی وقتی همه‌ ما نباشیم و یک قرن و نیم بگذرد، شاید زنان سال‌های دور فرصت برابری پیدا کنند که بتوانند همپای مردان در عرصه‌ سیاست حضور پیدا کنند.

زنان نباید چندان امیدی به بهبود اوضاع داشته باشند

یا جای دیگری در همین گزارش گفته شده که ۱۶۹ سال طول می‌کشد که زنان به اندازه‌ مردان در عرصه‌ اقتصاد توانمند شوند. درواقع، سرعت پیشرفت حلزونی طی ۱۷ سال این را به محققان ثابت کرده است که با وضع فعلی زنان نباید چندان امیدی به بهبود اوضاع داشته باشند. اما داستان به همین‌جا ختم نمی‌شود و اوضاع بدتر از این حرف‌هاست.
در گزارش UNDP آمده که 67 درصد جامعه‌ ایران با مشارکت سیاسی زنان، 47 درصد با حق تحصیل زنان، 77.5 با مشارکت اقتصادی زنان و 67 درصد با حضور فیزیکی آنها در جامعه زاویه داشته‌اند

سوگیری‌های جنسیتی، مانع مشارکت اقتصادی زنان

در گزارش UNDP آمده که 61 درصد مردم 80 کشور دنیا تا سال 2022 دارای دست‌کم یک سوگیری جنسیتی نسبت به مشارکت سیاسی زنان بوده‌اند. از این تعداد نزدیک به نیمی از آنها یعنی 49 درصدشان معتقد بودند که مردان، رهبران سیاسی بهتری نسبت به زنان هستند و فقط 27 درصدشان مشارکت سیاسی زنان را برای تحقق دموکراسی ضروری می‌دانستند.
این نحوه‌ سوگیری جنسیتی شدید در مشارکت اقتصادی و حتی حضور فیزیکی زنان نیز ادامه داشته است. یعنی 46 درصد مردم دنیا معتقدند که مردان بیشتر حق دارند که شغلی را برای خود داشته باشند. همچنین، 43 درصدشان باور دارند که این مردان هستند که تصمیم‌های اقتصادی و تجاری بهتری می‌گیرند.
شاید به‌همین دلیل است که فعالان حوزه‌ کارآفرینی زنان می‌گویند که به‌طور میانگین فقط 10 درصد کسب‌وکارها به دست زنان اداره می‌شود. همچنین، پیش از این در گزارش دیگری یکی از فعالان این حوزه دراین‌باره گفته بود: «زنان در جذب سرمایه با مشکلاتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و فقط ۰.۱ درصد از سرمایه‌گذاری‌ها به استار‌ت‌آپ‌هایی با بنیانگذاری زنان می‌رسد. چراکه سرمایه‌گذارها به زنان اعتماد ندارد.»
این‌همه درحالی‌است که زنان امروز نسبت به نسل‌های قبل تحصیلکرده‌تر شده‌اند، شکاف‌های جنسیتی اما در توانمندسازی اقتصادی آنها همچنان ادامه دارد و دستاوردهای آموزشی برای زنان به فرصت‌های اقتصادی بهتر بدل نشده است. طبق این گزارش، حتی در 59 کشوری که زنان تحصیلکرده‌ بیشتری نسبت به مردان دارند، میانگین شکاف درآمدی 39 درصد است؛ یعنی همچنان زنان از مردان کمتر حقوق می‌گیرند، حتی اگر تحصیلاتشان بیشتر از آنها باشد.

مشارکت سیاسی زنان، آرزویی دست‌نیافتنی؟

گزارش برنامه‌ پیشرفت و توسعه‌ سازمان ملل می‌گوید که زنان در سیاست، مدیریت دولتی و رهبری تجاری کمتر حضور دارند. درواقع، فقط ۱۱ درصد از سران کشورها و ۹ درصد از سران دولت‌ها زن هستند. همچنین، زنان فقط ۲۲ درصد از پست‌های وزارتی را در اختیار دارند.
این پست‌ها نیز بیشتر در وزارتخانه‌هایی است که مستقیم مربوط به زنان، کودکان، جوانان، سالمندان، معلولان یا بخش‌های اجتماعی و محیط زیستی می‌شود. همچنین، گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۳، می‌گوید که اگرچه تعداد زنانی که پست‌های تصمیم‌گیری سیاسی را در سرتاسر جهان به‌عهده گرفته‌اند، در حال افزایش است، اما دستیابی به برابری جنسیتی هنوز یک آرزوی دور و دست‌نیافتنی به‌نظر می‌آید.
براساس این گزارش تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۲ (معادل ۱۰ دی ۱۴۰۱)، نزدیک به ۲۸ درصد از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی می‌کردند که رئیس‌جمهوری آنها زن بوده است. همچنین، سهم زنان در سراسر جهان در پارلمان‌ها در سال ۲۰۱۳، حدود ۱۹ درصد از اعضا بوده؛ اما این تعداد تا سال ۲۰۲۲، یعنی در طی نه سال، به حدود ۲۳ درصد رسیده است. این گزارش می‌گوید هرچند سهم زنان از ریاست دولت‌ها و کشورها هنوز بسیار کم است، اما زنان در دولت‌های محلی بیشتر توانسته‌اند مناصبی را از آن خود کنند؛ به‌طور مثال از ۱۱۷ کشوری که از سال ۲۰۱۷ داده‌هایشان در اختیار مجمع جهانی اقتصاد قرار دارد، ۱۸ کشور از جمله بولیوی، هند و فرانسه به بیش از ۴۰ درصد از زنان، پست‌هایی از جمله نمایندگی و مدیریت محلی واگذار کرده‌اند.
فقط ۱۱ درصد از سران کشورها و ۹ درصد از سران دولت‌ها زن هستند. همچنین زنان فقط ۲۲ درصد از پست‌های وزارتی را در اختیار دارند

ایران کجای این معادله ایستاده است؟

به گزارش مجمع جهانی اقتصاد، ایران از میان ۱۴۶ کشوری رتبه ۱۴۳ را در شاخص شکاف جنسیتی کسب کرده است و در دنیا فقط چاد و الجزایر و افغانستان وضعیتی بدتر از ایران دارند .
البته هرچند این رتبه نسبت به گزارش سال 2022، پیشرفت یک رتبه‌ای را نشان می‌دهد، اما حقیقت آن است که برخورد با زنان در جامعه ایران همچنان نسبت به مردان متفاوت است و آنها هنوز نه حقوق برابر و نه فرصت‌های برابر با مردان دارند.
جایگاه ایران در گزارش UNDP این رتبه‌بندی را بهتر روشن می‌کند. این گزارش می‌گوید که طی سال‌های 2017 تا 2022 (معادل حدوداً سال‌های 95 تا 1401) بیش از 95 درصد مردم ایران دست‌کم یک نوع سوگیری جنسیتی نسبت به زنان داشته‌اند.
همچنین، 82 درصد جامعه دست‌کم دو نوع سوگیری جنسیتی داشته‌اند و فقط 4.5 درصد جامعه به جنسیت افراد برای داشتن حقوق عمومی آنها، اولویت نمی‌داده‌اند. همچنین، 67 درصد جامعه با مشارکت سیاسی زنان، 47 درصد با حق تحصیل زنان، 77.5 با مشارکت اقتصادی زنان و 67 درصد با حضور فیزیکی آنها در جامعه زاویه داشته‌اند.
تا اینجای کار دیگر باید متوجه شده باشید که باورهای هنجاری و کلیشه‌‌ای ما چه تأثیری بر زنان گذاشته است. اما برای روشن‌تر شدن موضوع باید گفت که این اعداد فقط یکسری آمار در برنامه‌ها و گزارش‌‎های جهانی نیست. پژوهشی در سال 94 در تهران تأثیر کلیشه‌های جنسیتی بر سلامت اجتماعی را بین زنان و مردان 18 تا 29 سال در گروهی 384 نفری سنجیده است.
پژوهشگران این مقاله می‌گویند که تکرار کلیشه‌‌های جنسیتی در جامعه برای مردان، عمدتاً به آنها حس مفیدبودن می‌دهد. اما ازآنجاکه کلیشه‌های جنسیتی زنان را ضعیف و ناتوان توصیف می‌‎کند، احساسات منفی را در آنها تقویت و از رشد و تعالی زنان جلوگیری می‌کند.

چرا باید زنان را بازی بدهیم؟

اینکه می‌گویند زنان در خانه بنشینند و وسط میز مذاکره و میدان جنگ جای زن نیست، فقط یک باور فرهنگی که در ایران رواج داشته باشد، نیست.
گزارش UNDP نشان می‌دهد که زنان نقش و حضور کمرنگتری در کشورهای متأثر از مناقشه‌های داخلی و بین‌المللی دارند. به‌طور مثال یک کلام در درگیری‌های چندسال اخیر، هیچ زنی پای میز مذاکره در درگیری‌های اوکراین نبوده است.
کمتر از 4 درصد زنان در جنگ یمن اظهارنظر و در افغانستان کمتر از 10 درصد زنان مشارکت سیاسی داشته‌اند. در سطح جهانی نیز در حدود 7 مورد از 10 تفاهم‌نامه‌ صلح از زنان هیچ خبری نبوده و هیچ میانجی یا امضاکننده‌ زنی پای این برگه‌ها را امضا نکرده است.
پژوهش‌ها اما نشان می‌دهد که وقتی زنان مشارکت معناداری داشته باشند، می‌توانند فرآیندهای صلح جهانی را تضمین کنند. همچنین، اگر زنان فضاهایی برای به اشتراک گذاشتن صدای خود و تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری داشته باشند، می‌توانند بر حل منازعات و ایجاد صلح تأثیر جدی بگذارند؛ چون آنها مسائل را فراتر از آتش‌بس و اقدام نظامی می‌بینند.
زنان درواقع با پیشنهاد برای اصلاحات نهادی، طرح‌های بهبود اجتماعی و اقتصادی و طرح‌های عدالت‌محور، حافظ صلح پایدارند. محققان علوم رفتاری، جامعه‌شناسی و روانشناسی نیز بارها گفته‌اند که امنیت زنان به‌شدت با امنیت جمعی گره خورده است؛ به‌عنوان مثال، کشورهایی که حمایت اولیه از زنان را فراهم نمی‌کنند، نابرابری‌های جنسیتی بیشتری در خانواده‌ها دارند و نمایندگی کمتری به زنان در نهادهای تصمیم‌گیر دولتی می‌دهند.
به‌این‌ترتیب، ادبیات رو به رشد نابرابری جنسیتی و پیامدهای خشونت‌آمیز آن، احساس ناامنی را در زنان تشدید می‌کند، درحالی‌که بازکردن درهای تصمیم‌گیری به‌روی رهبری زنان، می‌تواند درهای تازه‌ای را به‌روی یادگیری از تجربیات و بینش آنها باز کند و تنوع را افزایش دهد.
دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای