سوگواری های زنانه در ایام محرم
«هویهوی»، «چایینه»، «سینهزنی ایستاده زنان بوشهری»، «لالپله»، «دسته زنان بنیاسد»، «میدان» و «چهلمنبر» آیینهای سوگواری زنانه در ایام محرم هستند.
«زهرا اردکانیفرد» پژوهشگر علوم ارتباطات اجتماعی در یادداشتی که «دین آنلاین» آن را منتشر کرد، نوشته بود: «به گواهی متون معتبر تاریخی، اولین برگزارکنندگان مراسم سوگواری بر سیدالشهدا (ع) در تاریخ، زنان هستند که به ایراد خطبه و سرودن شعر، ذکر مصیبت و نقل حوادث کربلا میپرداختهاند، اما از دوران اموی به بعد موقعیت برجسته زن مسلمان در عرصههای اجتماعی و سیاسی رو به افول گذاشت. در ایران نیز تا اواخر دوران قاجار، روضهخوانی و مراسم عزاداری بیشتر به مردان اختصاص داشت و زنان در حاشیه تکیهها و در مکانی جدای از مردان، فقط شنونده روضهها بودند. میتوان گفت عزاداری زنانه همچنان حتی بعد از انقلاب اسلامی هم در حالتی از در حاشیهبودگی و اندرونبودگی قرار دارند که به متن مراسم عزاداری رسمی راه پیدا نکردهاند.»
در میان این انفعال و تماشاگری اما برخی مناطق هستند که زنانشان حضور فعالتری در سوگواریهای محرم و صفر دارند؛ مناطقی که برخی آیینهایشان کاملاً زنانه برگزار میشود و خبری از حضور مردان نیست. آیینهایی که حتی پا را از عزاداریها و روضههای خانگی فراتر گذاشتهاند و به خارج از چارچوب همیشگی عزاداریهای زنانه آمدهاند؛ از سینهزنی در میان شهر گرفته تا اجرای تعزیه.
«زیلایی» و شروهخوانی
«زیلایی» یک منطقه محروم در کهگیلویهوبویراحمد است که همیشه با محرومیت خود سرتیتر خبرها بوده. منطقهای که حدود ۲۰۰ متر با یاسوج، مرکز استان فاصله دارد و علاوهبر محرومیت که باید برای آن فکری کرد، آیینها و ظرفیتهای خاص خود را دارد. برخلاف اغلب شهرها و روستاها که سوگواری و تعزیهخوانیهای محرم را بهصورت مردانه برگزار میکنند و زنان نقش تماشاگر را دارند، زنان زیلایی عزاداری برای امام حسین (ع) را از همان شب اول محرم آغاز میکنند؛ به نشانه عزا لباسهای تیره و عموماً به رنگ سبز و آبی میپوشند، در یک دایره قرار میگیرند و بعد از آن، یک زن مسن در وسط دایره قرار میگیرد و با خواندن شروههای پرسوزوگداز به نشانه عزا گوشههای چادر خود را میگیرد و به شانههای خود میاندازند و زنان درون دایره با حرکت «سر خوان» یا همان روضهخوان و شیونکنان بهدنبال او «شروه» میخوانند.
آیین عزاداری زنان «زیلایی» بهنام «هویهوی» شناخته میشود و بعد از اجرا، آنها مشغول تهیه نذری میشوند تا بعد از بازگشت عزاداران از گلزار شهدای روستا از آنها با غذای نذری پذیرایی کنند.
زنان «زیلایی» نقش پررنگی در عزاداری دارند و فقط به «هویهوی» اکتفا نمیکنند. در آیین دیگری که به «کتل» مشهور است، اسبی را به عنوان اسب حضرت امام حسین (ع) زین و تزئین کرده و بین هیئتها میگردانند و به رسم محلی شیون میکنند. آنها همچنین حجلهای برای حضرت قاسم (ع) و گهوارهای برای حضرت علیاصغر (ع) درست میکنند و به آن چشم زخم، آویزان میکنند و رویش را پارچه سبز میکشند و دور آن عزاداری میکنند.
«فریدون داوری» یکی از پژوهشگران کهگیلویهوبویراحمدی، انتخاب محل عزاداری و نظافت آن و درست کردن علمها را از دیگر اقدامات زنان این منطقه برای سوگواری میداند، اما معتقد است «هویهوی» اوج عزاداری زنان است که باید برای حفظ آن کوشید.
«چایینه»های زنان ایلامی
آیین «چمر» رسم مردانهای است که بیشتر در میان عشایر در ایلام، کرمانشاه و لرستان برگزار میشود. گرچه آن را، هم زنانه و هم مردانه دانستهاند، اما معمولاً در این آیین مردان میداندارند و زنان همراهیکننده. در این آیین موسیقی «چمر» با سرنا و دهل اجرا میشود و اهالی ایلها و روستاهای ایلام در محلی بهنام «چمرجا» جمع میشوند و همراه با نوای ساز و دهل و آواز همسرایان رقص سوگواری و عزا بهجا میآورند. زنان هم در حاشیه، عزاداری خاص خود را انجام میدهند و «مور» (شعرهایی وزین با آهنگ زنانه) میخوانند.
«چایینه» اما آیینی مخصوص زنان این خطه است. در اصل «چایینه» نوعی سبک عزاداری زنان عرب عراقی است که به شیوهها و اسامی مختلف در مناطق عربنشین خاورمیانه مرسوم است. «چایینه»، «ملایه» و «لطم» که حالا در ایلام بهنام «چایینه» شناخته میشود.
زنان در «چایینه» بهشکل حلقهای دور هم جمع میشوند، شعر میخوانند و وقت اوج گرفتن اشعار مربوط به عزاداری، وسط حلقه بهصورت دایرهوار و بلند شدن از روی زمین به دور هم میچرخند و همزمان ضمن تکرار اشعار، سرها را به یکدیگر نزدیک کرده و با هر دو دست به پیشانی میزنند. این نمایش عزاداری به شیوهای داستانگونه از آداب و رسوم زنان ایلامی در ماه محرم است.
از جمله «چایینه»های زنان ایلامی میتوان به چایینه حضرت قاسم (ع) در روز هفتم محرم، چایینه حضرت عباس (ع) در روز هشتم، چایینه امام حسین (ع) روز دهم و چایینه روز اربعین حسینی اشاره کرد.
در اصل مراسم «چایینه» در عزاداریها توسط گروهی از زنان و یک نفر مداح انجام میشود که بیشتر در دهه اول محرم مورد توجه قرار میگیرد.
در میان «چایینه»ها، «چایینل عباس» از مهمترین و معروفترین آیینهاست که بسیار سوزناک برگزار میشود. پختن «هریسه» که نوعی غذای شبیه حلیم گندم است و بهعنوان نذری در بین همسایهها و دستهجات عزاداری پخش میشود. «چایینه»خوان هم از دیگر رسوم مردم ایلام است که همچنان با شور خاصی انجام میشود.
سینهزنی ایستاده زنان بوشهری
دیگر آیین زنانه محرم را باید «سینهزنی ایستاده زنان بوشهری» دانست که به ثبت ملی رسیده است؛ زنان بوشهری عزاداری را با نوای «اصغر بیا خوابت کنم، در گهواره نازت کنم، ای اصغر صغیر من، طفل نخورده شیر من» و بهصورت نشسته شروع میکنند، درحالیکه با یک دست بر پا و با دست دیگر بر سینه خود میکوبند، در جواب نوحههای سرخوان همخوانی میکنند، کل وارونه (در سوگ جوانها از عمق جان زنان بوشهری برمیخیزد و طولانیتر از کلهای شادی و همراه با جیغ است) میکشند و بعد به عزای سرپایی میایستند.
«رباب یوسفیه» بانی مسجد و فاطمیه «زیارتیها» در بوشهر گهواره بستن برای «علیاصغر (ع)» را مربوط به شب هشتم دانسته که با نوای «مُو لالات میکُنُم ایشالله بُمونی، به مکتب روی قرآن بُخونی» همراه است. شب نهم اما داستان دیگری دارد؛ زنان حجله قاسم میبندند و با سینیهای بر سر به خیابان میآیند و میخوانند: «حجله قاسم میبریم در، های میبریم در» و جواب میشنوند که «حنای قاسم میکنیم تر، های میکنیم تر» و این عزاداری تا شب عاشورا و شام غریبان با همین سبک و سیاق ادامه دارد.
زنان بوشهر فقط نظارهگر سوگواری مردان و شنونده روضههای مراسم مردانه نیستند، بلکه سوز دل خود را با نوای نوحه ساز میکنند، سینه میزنند و عزای خود را فریاد می زنند. این عزاداری معنوی و پرشور، آیین ثابت محرمهای حسینیههای قدیمی «حاجیه مریم» و «زیارتیها»ست که سالها قدمت دارند. به گفته «اشرف سلطانینیا»، مدرس دانشگاه، عزای سرپایی زنان بوشهر سوگ بسیار بالایی دارد و به تعبیری این نوع عزاداری طغیان سوگ یک خاندان در عزای عزیزانشان است.
سینهزنی ایستاده زنان بوشهری از جمله آیینهای سنتی است که با شماره ۲۵۱۱ در تاریخ ۲۱ دی ۱۴۰۰ بهعنوان یکی از آثار ناملموس استان بوشهر در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است.
تعزیه زنانه گیلانیها
گیلانیها دو رسم مشهور زنانه در آیینهای سوگواری محرم دارند؛ «لالپله» و «دسته زنان بنیاسد». رسم بر این است که زنان شب عاشورا در تاریکی کوچههای شهر با لباس و چادر سیاه دنبال خانههایی میگردند که از آن بوی زعفران و پلو میآید.
این زنان که بیشتر بیماری در خانه دارند یا حاجتمند هستند، با کفگیری چوبی به در خانه میکوبند، در که باز شود بدون هیچ حرفی ظرف و کفگیر را به صاحبخانه میدهند تا کمی شیرینپلو که «نثار» نامیده میشود با همان کفگیر چوبی درون ظرف بریزد. زنان این کار را در چهل یا هفتاد خانه انجام میدهند و در پایان به امید برآورده شدن حاجتشان «نثار» را به خانه میبرند.
این مراسم به این دلیل «لالپله» نامیده شده است که کسی که دنبال «نثار» میگردد، حرف نمیزند. «پله» هم در گویش محلی یعنی پلو. بیشتر رسم است تا زنان سراغ خانه بزرگان و ریشسفیدان یا سیدان محل بروند. هرچند این روزها کمتر کسی در لاهیجان، خاستگاه این آیین، آن را میشناسد یا سراغی از آن میگیرد.
در آستانه اشرفیه اما زنان پا را کمی فراتر از سوگواری و سینهزنی گذاشتهاند؛ آنها دسته عزاداری «زنان بنیاسد» را تشکیل میدهند و تعزیه اجرا میکنند.
طی این آیین که در قزوین هم مشابه آن برگزار میشود بیش از پنج هزار نفر از زنان آستانه درحالی که به نماد قوم «بنیاسد» لباسهای عربی میپوشند، با به دست گرفتن بیلهای چوبی و دستههای کاه که در گویش محلی به آن «کلوش» میگویند، بهصورت نمادین واقعه دفن شهدای کربلا توسط زنان قوم «بنیاسد» را بازسازی میکنند و به عزاداری میپردازند و مسیر «بقعه سیدجلالالدین اشرف» تا «آقاسیدمحمد» این شهر را طی میکنند. در این آیین دستههای عزاداری فقط از زنان عزادار تشکیل میشود.
زنان قزوینی هم این رسم را بهنام «سوم امام» برگزار میکنند و بهشکل نمادین شهدای عاشورا را برای خاکسپاری همراهی میکنند و دور شهر میچرخند و بعد به مسجد برمیگردند.
زنان عرب در «میدان»
زنان عرب در جنوب خوزستان هم مانند بوشهریها در حالت ایستاده و با ضربآهنگی تند، سینهزنان روایت مصیبتی از مصائب کربلا را از زبان «مُلایه» میشنوند که به این آیین «میدان» میگویند؛ آیینی که به شماره ۲۵۳۰ در تاریخ ۲۸ دی ۱۴۰۰ بهعنوان یکی از مواریث ناملموس کشور با عنوان «شیوه عزاداری زنان عرب در خوزستان» در فهرست آثار ناملموس به ثبت رسیده است. اجرای این آیین در شهرهای جنوبی و عربنشین خوزستان در مناسبتهای سوگواری (مجالس روضه زنانه) بهخصوص ایام محرم و صفر و در سوگ مرگ عزیزان مرسوم است.
مجلس روضهخوانی زنان عرب معمولاً با حضور زنان میانسال و پیرزنان هر محله و کوچه برگزار میشود. پیش از آغاز مراسم، دختران جوان وظیفه پذیرایی و رسیدگی به عزاداران حسینی حاضر در مجلس را به عهده میگیرند و مجلسگردانی میکنند. این افراد بهصورت خودجوش و بدون وابستگی یا قرابت خانوادگی با صاحب مجلس و فقط برای خدمت به مهمانان امام حسین (ع) انجام وظیفه میکنند.
پس از پذیرایی اولیه که عموماً چای زعفران و دارچین از ملزومات اصلی آن است، روایت مصائب کربلا توسط شخصی با عنوان «مُلایه» انجام میشود. شرح این روایت در سه بخش «نَعی» یا بیان سوزناک، «لَطُم» یا سینهزنی نشسته و آرام و میدان یا سینهزنی تند و ایستاده صورت میگیرد که هر یک از این مراحل در قالب شعری خاصی برگزار میشود.
از نظر پیشینه تاریخ مذهبی «لَطُم» زدن همپای تعزیه است که در لغتنامه دهخدا به معنی طپانچه زدن، بر رخسار و اندام زدن، سیلی زدن و پنجه بر روی زدن آمده است.
در برخی از مقاتل نقل شده است که زنان اهل بیت (ع) در روز عاشورا بر صورت خود میزدند و گریه میکردند. ظاهراً همین عمل زنان اهل بیت (ع) مستند «لَطُمزنی» بهعنوان آیین مذهبی بودهاست.