خبر فوری
شناسه خبر: 4198

آزولا فیلیکولید( Azolla filiculoides)

آزولا فیلیکولوئیدها،  سرخس کوچک بومی قاره آمریکا هستند که با مکانیسم های مختلف به طور گسترده در سراسر جهان گسترش یافته است

آزولا فیلیکولید( Azolla filiculoides)

خلاصه ای از تهاجم

آزولا فیلیکولوئیدها، سرخس کوچک بومی قاره آمریکا هستند که با مکانیسم های مختلف به طور گسترده در سراسر جهان گسترش یافته است، و انسان نیز مهمترین آنها است( لامپکین و پلاکنت ، 1982). انسان A. filiculoides را به اروپا، شمال و صحرای آفریقا، چین، ژاپن، نیوزیلند، استرالیا، کارائیب و هاوایی وارد کرده است.
آزولا فیلیکولید در سیستم های آب اتروفیک، به سرعت رشد می کند و به راحتی بر پوشش گیاهی بومی غلبه می کند.
پوسیدگی مواد ریشه و برگ زیر حصیر آزولا فیلیکولید، همراه با عدم نفوذ نور، محیطی بی هوازی ایجاد می کند که کیفیت آب آشامیدنی را کاهش می دهد و زنده ماندن برای موجودات دیگر موجود در آب را غیرممکن می سازد.
نام علمی آزولا فیلیکولوئیدس لامارک(Azolla filiculoides Lamarck)
نام رایج سرخس آب( water fern)
نامهای علمی دیگر
اینها مترادف اصلی Azolla filiculoides در نظر گرفته می شوند.
آزولا بوناریینسیس برتولونی( Azolla bonariensis Bertoloni)
آزولا ژاپونیکای فرانسوی و ساو(Azolla japonica Franch. & Sav)
آزولا مگالانیکای وایلد(Azolla magellanica Wild.)
آزولا اسکواموسا مولینا(Azolla squamosa Molina)

اسامی رایج بین المللی

انگلیسی: خزه پری؛ سرخس پشه؛ آزولای اقیانوس آرام؛ سرخس آب قرمز؛ سرخس آب؛ مخمل آب.
فرانسوی: سرخس آبی( fougere d'eau)

اسامی رایج محلی

چین: تفکر جاده غربی؛ اداره انسان جیانگ هونگ(xi lu-xiang; xi man jiang hong)
آلمان: سرخس جلبک بزرگ( grosser algenfarn)
ژاپن: آساکوسا
هلند: سرخس بزرگ اردک (grote Kroosvaren)
آفریقای جنوبی: تجربه قرمز(rooivaring)

گسترش

طبق گفته لامپکین و پلوکنت( 1980)، آزولا فیلیکولید بومی ایالت کوهستانی راکی در غرب ایالات متحده آمریکا و کانادا، سرتاسر آمریکای مرکزی و بیشتر آمریکای جنوبی است. این جلبک به اروپا، شمال و جنوب صحرای آفریقا، چین، ژاپن، نیوزیلند، استرالیا، کارائیب و هاوایی معرفی شده است.

جدول توزیع و نقشه ها

گستردگی این جلبک به طور خلاصه در جدول و نقشه های زیر بر اساس تمام اطلاعات موجود، طبق ISC آورده شده است.

تاریخچه مقدمه و گسترش

آزولا فیلیکولید، به طور گسترده ای همه جا پخش شده است، زیرا به برخی از کشورها معرفی شده است که در آنها بومی نیست (اشتون ، 1982). این گیاه توسط مکانیسم های مختلفی پراکنده شده است، که انسان مهمترین آنها است(لامپکین و پلاکنت،1982).
به گفته Szczesniak و همکاران (2009)، مشاهده آزولا فیلیکولید برای اولین بار در اواخر قرن 19 در اروپا ثبت شد و اولین مشاهدات در دهه 1870-1880 انجام شد. این گونه ها ممکن است به طور تصادفی در مخازن بالاست کشتی، در آب با بچه ماهی یا مستقیما به عنوان یک ماده زینتی حمل شده باشند.
جینز(1998a) معرفی عمدی گیاه به عنوان یک گیاه زینتی به اروپا از طریق سرزمین اصلی انگلیس در پایان قرن نوزدهم اشاره دارد. احتمالا در نتیجه حمل و نقل درمسیرهای مختلف، آزولا فیلیکولید تقریبا همزمان به طور مستقل در مکان های مختلف ظاهر شده است و سپس در تمام اروپا گسترش یافته است.
آزولا فیلیکولید در سال 1977 به عنوان جایگزینی برای گونه بومی حساس به سرما A. pinnata که به عنوان کود سبز در صنعت برنج استفاده می شود از آلمان شرقی به آسیا وارد شد(لامپکین و پلاکنت، 1982). در سال 1948 به عنوان گیاه آکواریوم به آفریقا معرفی شد( اوستهویزن و والترز ، 1961؛ ژاکوت - گیلارمود ، 1997).
آزولا فیلیکولید نیز به عنوان گیاه نمونه برای مطالعه خطر همزیستی آزولا-آنابنا در سراسر جهان پخش شده است(کاراپیچو ، 2010).
این گسترش بیشتر احتمالا به دلیل فروش آزولا فیلیکولید در مهد کودک ها به عنوان گیاه استخر ماهی ادامه دارد. در آفریقا و اروپا، بدون شک پراکندگی بین کشورها به دلیل حرکت پرندگان آبی ادامه خواهد یافت، که قطعات گیاهان را بین آبها پخش کنند. آزولا فیلیکولید همچنان به کشورهایی حمله خواهد کرد که آبهای اتروفیک کمبود دشمنان طبیعی و تجارت بی رویه مهد کودک وجود دارد که به حضور آن به عنوان علف هرز کمک می کند. میزبانها / گونه ها تحت تأثیر قرار می گیرند.
به طور کلی آزولا فیلیکولید بعنوان علف هرز محصولات زراعی در نظر گرفته نمی شود. این گیاه معمولا همراه با برنج پرورش داده می شو ، زیرا آزولا فیلیکولید توانایی رفع نیتروژن از طریق جلبک سبز آبی اندوسیمبیوتیک را دارد (واگنر ، 1997) ، و به عنوان کود سبز در کشت برنج عمل می کند. با این حال، در محدوده معرفی شده اش، بر روی ماهی قزل آلا و سایر ماهی های پرورشی تأثیر می گذارد (مک کوناچی و همکاران ، 2003). همچنین ثبت شده است که بر رشد Potamogeton crispus L. تأثیر می گذارد(جینز و همکاران، 1996).

نکاتی درباره دشمنان طبیعی

سوابق میزبان از سراسر جهان نشان می دهد که گونه آزولا توسط گیاهخواران عمومی مورد حمله قرار می گیرد و تعداد کمی از گونه های خاص حشرات در این گیاهان تکامل یافته اند(هیل ، 1997).
با این حال ، به نظر می رسد که چهار گونه سوسک ، شپشک Stenopelmus rufinasus و S. brunneus و دو سوسک کک Pseudolampsis guttata و P. darwinii در تیره آزولا (Richerson and Grigarick، 1967؛ Habeck، 1979؛ Hill، 1999) و به عنوان عوامل کنترل بیولوژیکی بالقوه برای A. filiculoides در آفریقای جنوبی شناسایی شدند (هیل ، 1997). در سال 1997 به عنوان کنترل بیولوژیکی آزولا فیلیکولید و به دنبال آزمایش دامنه میزبان، Stenopelmus rufinasus در آفریقای جنوبی آزاد شد(مک کانچی و همکاران، 2004).

ابزارهای حرکت و پراکندگی

تأثیر اقتصادی آزولا فیلیکولید در آفریقای جنوبی توسط مک کانچی و همکاران بررسی شد (2003). حصیرها و اجسام ضخیم در مخازن آب، کم کم باعث خسارات اقتصادی بهمصرف کنندگان آب شد. از جمله موارد مصرف آب که بیشتر تحت تأثیر قرار گرفته اند، کشاورزی (71٪)، تفریحی (24٪) و شهری (5٪) بوده است. به طور متوسط، آزولا فیلیکولید در آمریکا باعث خسارت 589 دلاری در هکتار در سال شد.

اثرات زیست محیطی

آلودگی های آزولا فیلیکولید تشک های ضخیمی (به ضخامت 5-20 سانتی متر) روی سطح آبی به ابعاد 10 هکتار ایجاد کنند (مک کانچی و همکاران، 2003). نشان داده شده است که چنین آلودگی ها تنوع زیستی اکوسیستم های آبی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و تأثیرات جدی بر همه جنبه های استفاده از آب دارد(گراتویکه و مارشال ، 2001). یکی از آخرین زیستگاه های باقی مانده گونه های ماهی در معرض خطر، صخره ای کیپ شرقی (ساندلی بانکی کاستلانو ، 1861؛ Anabantidae) در آفریقای جنوبی است، که با علفهای هرز بسیار بزرگ پوشیده شده بود که اگر برنامه کنترل بیولوژیکی چندان موفقیت آمیز نبود، S. bainsii با انقراض روبرو شد.

کنترل بیولوژیکی

آفریقای جنوبی تنها کشوری است که یک برنامه کنترل بیولوژیکی کلاسیک علیه آزولا فیلیکولید را آغاز کرده است. چهار گونه حشره به عنوان کاندیداهای بالقوه بیولوژیکی شناسایی شدند - همه از نوع سوسک های تغذیه کننده زیر شیروانی هستند: Pseudolampsis guttata (Leconte) (Chrysomelidae) ، P. darwinii (Sherer) ، Stenopelmus rufinasus Gyllenhal و S. brunneus Hustache (Curculionidae). همه گونه ها صدمات زیادی به گیاهان کشور مبدا وارد می کنند(هیل ، 1997).
زیست شناسی و دامنه میزبان P. guttata توسط هیل (2002) مورد بررسی قرار گرفت، و البته مشخص شد که تا حدودی مضر است، شپشک S. rufinasus به عنوان مناسب ترین این چهار مورد برای انتشار در آفریقای جنوبی شناخته شد و برای غربالگری خاص میزبان به قرنطینه آورده شد.
این شپشک در سال 1997 منتشر شد و نتایج هم چشمگیر بود، و باعث انقراض محلی آزولا فیلیکولید در مکانهایی که از آن رها شده است می شود(مک کانچی و همکاران، 2004).
سطح کنترل شده علفهای هرز بالغ بر 203.5 هکتار بود و سایتهای آلوده به طور متوسط در مدت هفت ماه(در محدوده 3-11 ماه) کنترل شدند.
پنج سال پس از انتشار شپشک، آزولا فیلیکولید دیگر تهدیدی برای اکوسیستم های آبی در آفریقای جنوبی نیست و اثرات آن در استفاده از منابع آب به طور قابل توجهی کاهش یافته است (مک کانچی و همکاران، 2003). S. rufinasus در موزامبیک و زیمبابوه با مواد تهیه شده توسط آفریقای جنوبی آزاد شده است، یک عامل کنترل بیو کنترل موفق در این کشورها را نیز مقرر کرده و در حال اثبات آن است(سیلیرز و همکاران ، 2003).
S. rufinasus اولین بار توسط جانسون زمان گزارش شد(1921) که در انگلیس وجود داشته که احتمالا همراه با سایر گیاهان به اروپا آورده شده است. از آن زمان تاکنون نیز در ایرلند، فرانسه، بلژیک، هلند و اسپانیا ثبت شده است (پرات و همکاران، 2013).
از این عامل در انگلیس و ایرلند به صورت تقویت کننده استفاده شده است و در حال بررسی وپرورش آزاد در هلند، فرانسه و بلژیک است (پرات و همکاران، 2013).

مطالعه موردی: آزولا فیلیکولید در آفریقای جنوبی

آزولا فیلیکولید برای اولین بار در آفریقای جنوبی در سال 1948 از رودخانه Oorlogspoort در استان کیپ شمالی آفریقای جنوبی (30 ° 37'58.22 "S 25 ° 21'28.89" E) ثبت شد، و تا سال 1999 از 152 سایت در آفریقای جنوبی، به میزان زیادی در استان ایالت آزاد(Free State Province) ثبت شد.
با توجه به اثرات نامطلوب زیست محیطی و اقتصادی علف های هرز، در سال 1995 یک برنامه کنترل بیولوژیکی با واردات گیاه شپشک Stenopelmus rufinasus Gyllenhal (Coleoptera: Curculionidae) از فلوریدا، ایالات متحده آغاز شد.
به دنبال آزمایش اختصاصی بودن میزبان، شپشک ها در سال 1997 در آفریقای جنوبی آزاد شدند. تا سال 2004، نزدیک به 25000 شپشک در سراسر آفریقای جنوبی آزاد شده بودند، و آسیب به تغذیه آنها منجر به انقراض محلی آزولا فیلیکولید از اکثر سایتهایی که در آن زمان مورد بررسی قرار گرفت، شد.
پس از آزاد شدن شپشک ها به طور متوسط ده ماه طول کشید تا یک سایت پاک شود. توانایی پراکندگی شپشک ها در ابتدا دست کم گرفته شد، اما آنها قادرند تا 350 کیلومتر را بدون کمک پراکنده شوند.
فقط پنج سال پس از انتشار شپشک، آزولا فیلیکولید دیگر تهدیدی برای آبهای آفریقای جنوبی محسوب نمی شد (مک کاناچی و همکاران ، 2004). این موفقیتها بین سالهای 1999 و 2006 با دقت مورد کنترل قرار گرفتند، و کنترل سریع گیاه را مستند کردند و ثابت کردند که فقط چهار سال پس از مطالعات مک کنچی و همکاران(2004) شپشک ها موفق شدند آزولا فیلیکولید را در هر مکانی که آزاد شده بودند کنترل کنند(هیل و همکاران، 2008).
نظرسنجی های مربوط به کشور در سال 2008، شواهد دیگری از موفقیت این برنامه ارائه کرد. در سال 2010، از 102 سایت آزولا فیلیکولید بررسی شده (40٪ سایت های علف های هرز آب مورد بررسی) ، علفهای هرز در 19 (19٪) از این سایتها وجود داشت و S. rufinasus از 14 (73٪) سایتهای آلوده ثبت شد. آزولا فیلیکولید دیگر در آفریقای جنوبی مشکل مهمی نیست و در جاهایی که اتفاق می افتد، معمولاS. rufinasus وجود دارد. کنترل بیولوژیکی آزولا فیلیکولید اکنون به عنوان گسترده ترین برنامه کنترل بیولوژیکی علیه علف های هرز بیگانه مهاجم در آفریقای جنوبی شناخته می شود (کوئتزی و همکاران ، 2011).

منبع: بنیاد آزولا
مترجم: معصومه صالحی وزیری

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای